معصومه ابراهیمی با اشاره به تازههای انتشاراتش در نمایشگاه کتاب به خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) گفت: «چشم شیطان» اثری آکادمیک و پژوهشی درباره چشم زخم در ایران و فرهنگهای دیگر است و میتواند برای کسانی که به فولکلور و مردمشناسی علاقهمندند خواندنی باشد.
مدیر انتشارات فرهامه ادامه داد: این کتاب مجموعه مقالهای است از اندیشمندان و فولکلوریستهای جهانی که به کوشش آلن داندس در آمریکا منتشر شده است. فصلی از این کتاب توسط خانم دونالدسن نوشته شده و به ایران مربوط است.
وی افزود: این کتاب ما را با روششناسی فولکلور، موضوعها و چگونگی تحلیل پدیدهها آشنا میکند و انتشار آن گامی برای شناسایی فولکلور بهعنوان دیسیپلینی علمی در ایران خواهد بود. از سوی دیگر این کتاب برای علاقهمندان به فولکلور، مردمشناسان و فرهنگپژوهان الهامبخش است و به آنها در انتخاب موضوع و چگونگی پژوهش پیرامون آن کمک میکند.
ابراهیمی اظهار امیدواری کرد که این کتاب در بیستوهفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ارایه شود.
کتاب «ما همانی هستیم که میخوریم» شامل فرهنگهای آشپزی در خاورمیانه، یکی از جدیدترین آثار فرهامه است که در 500 صفحه منتشر شده و در نمایشگاه کتاب عرضه میشود. نام اصلی این کتاب «فرهنگهای آشپزی در خاورمیانه» است.
وی در معرفی کتاب گفت: این کتاب در سال 1994 به زبان انگلیسی توسط گروهی از متخصصان فرهنگ، مردمشناسان و شرقشناسان نوشته شده است. ویراستاران این اثر، سامی زبیده و ریچارد تاپر دو تن از انسانشناسان برجسته هستند. تاپر سالها در ایران تحقیق و پژوهش کرده و شاهسونها موضوع رساله دکتری او بوده است. وی آثاری درباره شاهسونها تالیف کرده که به فارسی نیز ترجمه شده است.
این مدرس دانشگاه افزود: پیشگفتار کتاب به قلم سامی زبیده، دیگر ویراستار کتاب به رشته تحریر درآمده است. وی انسانشناسی است که در چند دهه اخیر به مطالعه انسانشناختی غذا پرداخته است و با برگزاری همایشهای سالانه، غذا را به عنوان یکی از شناسههای فرهنگی مورد توجه قرار میدهد.
وی در ادامه گفت: این کتاب حاصل 17 مقاله است که توسط متخصصان درباره غذا در خاورمیانه نوشته شده و برای نخستینبار در همایش 1973 لندن ارایه شده است. کتاب پیشگفتار دیگری دارد که در آن سیر تاریخی و فرهنگی غذا و آشپزی در ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. برای این مقاله که من آن را به عنوان پیشگفتار قرار دادم، سالها پژوهش کتابخانهای لازم بود و زمانی آن را نوشتم که کمتر کسی از محققان ایرانی به اهمیت فرهنگی غذا در ایران توجه نشان میداد. نسخه کوتاهتری از این مقاله(پیشگفتار) در دانشنامه ایران منتشر شده است.
ابراهیمی با اشاره به اینکه این اثر منبع بسیار مهمی در زمینه مطالعات انسانشناختی غذا به شمار میرود اظهار کرد: دیدگاه حاکم بر مطالعات این کتاب بر این منطق استوار است که رمزگان آیینی و اجتماعی غذا و آشپزی را در جوامع کشف و بازگشایی کند و از راه نشانهشناسی آشپزی، تاثیر متقابل غذا و آداب و رسوم، آیینها و امور دینی، ارزشهای اجتماعی، تاریخ و اسطورههای ملی- مذهبی را بازگو میکند.
وي ادامه داد: کریستین برومبرژه و ریچارد تاپر نیز در بخشهایی از مقالات خود به ایران بهعنوان یکی از میدانهای تحقیق انسانشناختیاش پرداختهاند اما به نظر میرسد هنوز باید منتظر درک عمیقی که از سنت آشپزی ایران استنباط میشود باشیم. زیرا به دلایلی از جمله نبود شناخت کافی و بسته بودن درهای تحقیق به روی انسانشناسان غربی، آنگونه که باید و شاید شایستگیها، ظرفیتها و موقعیتهای فرهنگ آشپزی ایرانی از موضع اصالت و به اصطلاح تاریخیت بررسی نشده است. این کتاب میتواند آغاز کننده حرکتی در ایران باشد تا مواریث فرهنگی، از جمله سنت آشپزی کهن ایرانی مورد مطالعه بیشتر فرهنگپژوهان قرار بگیرد.×
شنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۲۱:۲۳
نظر شما