آنجا که حالا هستی، نهاد و روزنامه و مجله نیست که آفیشمان کنی یکراست بیاییم داخل. جایی است که حساب و کتاب دارد. آدمهایی را راه میدهند که قلبشان کلمهای به نام سنگ را نشنیده است و دستانشان حرارت پیوند دارد. آنجا جای آدمهایی است که مهم باشند اما در همان محله قبل از مهمشدن بمانند یا دستکم منکر آنجا نباشند. جای آدمهایی است که مهم باشند اما گاهی سوار اتوبوسهای قبل از مهم شدنشان هم بشوند.
جای کسانی است که از دستشان برآید، بچههای مستعد دیگران را بالا ببرند اما بالا بردن بچههای خودشان را دائم پشت گوش بیندازند و در عین حال که مهماند، آنقدر نداشته باشند که دندانی بکارند، اصلاً نیازی به دندان داشتن نداشته باشند.
آقای فردی عزیز! ای که مقام را برای کمک به دیگران میخواستی! ای کسی که مهربانی از چشمانت میچکید! ای که حواست بود گم نشوی! ما که قابل نیستیم به یاد تو باشیم. تو به یاد ما باش.
نظر شما