به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) کتاب «تاریخچه مختصر زندگی من استفان هاوکینگ» روایتی کوتاه از زندگی سرشار از عشق و باور استفان هاوکینگ است که به قلم نغمه رضوی برای مخاطب فارسی زبان، ترجمه و انتشارات هورمزد آنرا منتشر کرده است.
«کودکی»، «سنت آلبانز»، آکسفورد»، «انفجار بزرگ»، «زمان خیالی»، «ازدواج» و «تاریخچه مختصر زمان» برخی فصلهای کتاب هستند.
در نخستین فصل کتاب که هاوکینگ به شرح خاطرات کودکیاش پرداخته میخوانیم: «همیشه هدفم این بود مدلهایی بسازم که بتوانم کنترلشان کنم. فکر میکنم همین انگیزه بود که مرا به سوی طراحی بازیهایی بسیار پیچیده سوق داد؛ کاری که با دوست دیگری از مدرسه «راجر فرینهو» انجام میدادم. فکر میکنم این بازیها نیز مانند قطارها، قایقها و هواپیماها، از این ضرورت برآمده بودند که چکونگی فعالیت سیستمها را درک کنم و بدانم چگونه آنها را کنترل کنم. این نیاز در پژوهشم، در کیهانشناسی، غرق شدن؛ اگر بدانی جهان چگونه کار میکند، میدانی که چگونه کنترلش میکنی.»
هاوکینگ در فصلی دیگر با عنوان «انفجار بزرگ» به پرسش بزرگ دهه 1960 اینگونه پرداخته است: «پرسش بزرگ کیهانشناسی در آغاز دهه 1960 این بود که آیا جهان آغازی دارد؟ بسیاری از دانشمندان بهطور غریزی مخالف این اندیشه و در نتیجه مخالف نظریه بینگبنگ بودند. زیرا احساس میکردند نقطه خلقت جایگاهی برای درهم شکستن علم خواهد بود. پنج سال بعد، راجر پنروز، باب گروچ و من، نظریه ساختار در نسبیت عام را بنا کردیم. احساس فوقالعادهای بود که تقریبا همه این قلمرو را در اختیار خود داشتیم که با فیزیک ذرات، که افراد برای رسیدن به جدیدترین ایده در آن از یکدیگر سبقت میگرفتند و هنوز هم میگیرند، بسیار متفاوت است.
«سیاهچالهها» ایدهای که به بیش از ده سده در دنیای علم به آن پرداخته شده، عنوان فصل بعدی کتاب هاوکینگ است که وی در این عقیده فصل خود را اینطور تشریح میکند که تحقیق من بر روی سیاهچالهها با لحظهای ناگهانی و جرقهدار در سال 1970، چند روز پس از تولد دخترم لوسی، آغاز شد. متوجه شدم میتوانم نظریه ساختار سببی خود را که برای قضیههای تکنیکی ساخته بودم، بر سیاهچالهها اعمال کنم؛ بهویژه در محدوده افق، که در آن همواره مرز سیاهچاله افزایش مییابد.
هاوکینگ، معتقد است که هنگامی که دو سیاهچاله با هم برخورد کرده و یکی میشوند، محدوده سیاه چاله حاصل بزرگتر از مجموع محدودههای سیاهچالههای اولیه است.
«داستان ازدواج» این کیهانشناس نابغه، در فصلی با همین عنوان، با خبر بیماری درمانناپذیرش شروع میشود: «فهمیدن این موضوع که بیماری درمانناپذیری دارم که ممکن است مرا در چند سال آینده بکشد، مانند یک شوک بود؛ نمیتوانستم بر روی تحقیقاتم تمرکز کنم. احساس میکردم شخصیتی با سرنوشتی حزنانگیز هستم. خواب دیدم در حال اعدام شدن هستم. به یکباره متوجه شدم چیزهای باارزشی وجود دارد که اگر فرصتی دوباره بیابم، میتوانم آنها را انجام دهم.»
هاوکینگ، در ادامه کتاب تحول زندگیاش را مدیون همسرش دانسته: «آنچه موجب دگرگونی زندگیام شد، نامزدی با دختری به نام «جین ویلده» بود که تقریبا همزمان با تشخیص بیماریام، «نورون حرکتی» دیدار کرده بودم. این رویداد به من انگیزهای برای زندگی داد.»
نخستین چاپ کتاب «تاریخچه مختصر زندگی من استفان هاوکینگ» با شمارگان سه هزار نسخه در 132 صفحه، به بهای هشت هزار و 300 تومان به همت انتشارات هورمزد به بازار نشر عرضه شده است.-
یکشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۶:۰۰
نظر شما