گفتوگو با نعمتاله فاضلی به بهانه انتشار «کافی شاپ و زندگی شهری»
چرا به کافی شاپ میرویم؟/ کافهها چه نقشی در زندگی اجتماعی - سیاسی ما دارند؟
انسان شناس معاصر ایرانی معتقد است: شهر بیش از آنکه کالبدی فیزیکی باشد مجموعهای از مناسبات اجتماعی است که براساس فضاهای مختلف سامندهی شده است.
تحولات شهری در درک تشکیل و ایجاد «کافیشاپها» کجاست؟
اهمیت کافیشاپها را باید در بستر کلیتر اجتماعی قرار داد که این پدیده نیز متعلق به آن است. به عبارتی اهمیت کافیشاپ را باید در بستر شهر، شهرنشینی و طبقه متوسط جدید شهری و تحولات فرهنگ امروز ایران درک کرد. باید بگویم در این سال ها به دلیل توسعه قهوهخانهها و کافهها در جامعه ایران و کارکردهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، این فضاهای فرهنگی اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
با توجه به اینکه کافیشاپ به معنی اخص پدیدهای نوظهور در ایران است و برخی آن را پست مدرن تلقی میکنند، چگونه این پدیده در میان مردم بخصوص جوانان جایی برای خود باز کرد؟
در پاسخ به این سوال باید بگویم، کارشناسان مسائل فرهنگی، مطبوعات و رسانهها به این فضاها توجه کرده و در این توجه یک گفتمان عمومی درباره کارکردها و اهمیت و ابعاد این پدیده شکل گرفت. البته نقش جوانان را نیز نباید از یاد برد، اگر کافهها را فضاهای فرهنگی شهری در نظر بگیریم، آنها میتواند یکی از این فضاها برای جوانان طبقه متوسط شهری باشد. جوانان امروزی موقعیت و محیطهای اجتماعی کمی اختیار دارند تا در آنجا چهرهای دیگر از خود را عرضه کنند، در حالی که کافهها و کافیشاپها فضای مناسبی برای تعاملات غیررسمی جوانان است.
کافیشاپها در هر کشوری محل بروز و ظهور انواع جهتگیریها از تفریحی تا سیاسی و اجتماعی است. مرور تاریخ در دنیا نیز نشان میدهد کافی شاپها و کافهها اولین جرقههای اجتماعات سیاسی و فرهنگی بوده است؛ در این کتاب تا چه اندازه به این موضوع نیز اشاره کردهاید؟
بخشی از این کتاب به بررسی موضوع کافیشاپ و سیاست اختصاص دارد. باید بگویم کافیشاپ یکی از اشکال نوین و پستمدرن است. فهم این کارکرد نیازمند فهم این نکته است که جوامع امروزی بهطور عمده از طریق انتخاب نوع سبک زندگی خود در شکلدادن به سیاست مشارکت میکند. کافهها بیش از آنکه رسانه یا تریبون رسمی گفتوگوهای سیاسی باشند بیشتر موقعیت فرهنگی و اجتماعی محسوب میشود.
یعنی به «هویت» خود توجه میکنند؟
بله، در مکانی مانند کافهها فرصتی برای جوانان پیش میآید که در آن به ابراز هویت نسلی خود و نگرشهایشان برسند. این موضوع خیلی مهم نیست که جوانان بحث سیاسی میکنند یا نه؟ مهم این است که این فضا رمزگان فرهنگی است که جوانان آن را در کافهها تولید می کنند.
از مسئله هویت و گذار جوانان از سنت به مدرنتیه در کافیشاپها که بگذریم، حضور اقشار دیگر از مردم نیز که نگرشی آنچنان هویتی به این مکان ندارند نیز در کافه ها دیده می شود. این به معنای ورود کافی شاپها در زندگی روزمره است؟
یکی از مهمترین کارکردهای کافهها در کلانشهرهای امروزی پرکردن بخشی از زندگی روزمره شهرنشینان و شهروندان است. کافه در زندگی روستایی نمود و معنا ندارد، اما ساختار اجتماعی و سیاسی زندگی شهری است که موجبات گسترش کافه ها را فراهم کرده است. ما در شهرها با نیازهای گوناگون مواجه هستیم. فضاهایی برای ارتباط، دیدار و شبکههای اجتماعی. کافهها امروز علاوه بر کارکردهایی که عنوان شد به دنبال این مسئله نیز هستند.
مسئلهای که در این بین وجود دارد این است که اکثر افرادی که در کافه ها حضور حضور پیدا می کنند موسیقی خوب میشنوند، آثار ماندگار ادبی و سیاسی و اجتماعی را مطالعه میکنند در حالی که تمامی این تفریحات فرهنگی و اجتماعی را در منزل خود نیز میتوانند داشته باشند. عامل اصلی حضور این افراد درجایی بهنام کافه و کافیشاپ چیست؟
آنها در کافه ها حضور مییابند تا به تجربه دست پیدا کنند. به عبارتی، محیط کافیشاپ با خانه متفاوت است، از این رو برای دست پیداکردن به یک تجربه متفاوت، به کافیشاپ میروند تا به تجربهای اجتماعی که حاصل گردهم آمدن است دست یابند. البته برخی برای «با خودبودن» به کافه میروند که البته ابن نوع تنهایی با تنهابودن در خانه و پارک فرق دارد، زیرا در جمع تنها بودن و در فضایی نمادین و پست مدرن تنهایی از تجربه کردن تجربه ای از دیالوگهای درونی است.
نظر شما