«سفر صبح» زندگینامه داستانی شهید سیدعلی اندرزگو است که بر مبارزات دوران انقلاب اسلامی این شهید تمرکز دارد. این کتاب پیش از این از سوی «نشر شاهد» منتشر شده بود.
مدیر انتشارات روزگار با بیان اینکه «شاهد» ناشری دولتی است و کتابم پخش مناسبی نداشته اظهار کرد: در واقع به این کتابم ظلم شده و معتقدم «سفر صبح» با توجه به محتوا و نوع نگارش آن، به خوبی دیده نشده است.
عزیزی درباره تغییرات احتمالی این اثر توضیح داد: داستان «سفر صبح» نیاز به بازنویسی ندارد و گمان نمیکنم این کتاب با تغییر حجم منتشر شود اما احتمالا طرح روی جلد اثر با تغییراتی همراه خواهد بود.
در بخشی از کتاب «سفر صبح» میخوانیم: «تا كي ميخواهي بيدار بماني؟ از صبح تا حالا چشم دوختهيي به در كه چي؟ اگر آمدني بود، مطمئن باش تا حالا صد بار آمده بود.
-مياد، مطمئنم!
-خيلي خوش خيالي دختر.
-چرا؟
زن زهر خندي ميزند و رو به دخترش مي گويد:
-اين آدمي كه من ديدم آدم زن و زندگي نيست!
-مرضيه هراسان مي گويد:
-يعني چي!
-يعني اين كه من فكر ميكنم تو از اول اشتباه كردي. من همون روزاي اول بهت گفتم. در رفتار و كردارش چيزي بود كه هميشه آدم را ميترساند. من از همون روزاي اول، راستش، از نگاهش ترسيدم. نه اين كه خيال كني ميگم مرد بديه! نه، اصلاً. اتفاقاً از خيلي نظرها خيلي هم خوبه، اما مي گم مرد زن و زندگي نيست. نديدي چند روز پيش با حاج آقات چه پچ پچ ميكرد.»
نظر شما