یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۸:۱۷
اساسا تاریخ نگاری و تاریخ پژوهی در ایران بسیار ضعیف است

استادیار گروه تاریخ دانشگاه بیرجند گفت: اساسا چیزی به عنوان تاریخ نگاری به زبان فارسی در قالب مولفه‌های مشخص نداریم؛ کتاب‌هایی که به فارسی یا انگلیسی در حوزه تاریخ نگاری اسلام و ایران نوشته شده نیز چیزی جز منبع شناسی و معرفی و نقد یک سری منابع نیست.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، جلسه نقد کتاب «زمانه، زندگی و تاریخ نگاری وصاف» با حضور دکتر ابوالفضل رضوی، دانشیار دانشگاه خوارزمی، دکتر مجتبی خلیفه، استادیار گروه تاریخ دانشگاه بیرجند و نویسنده کتاب دکتر محبوبه شرفی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد شهرری شنبه 24خردادماه در پژوهشگاه تاریخ اسلام برگزار شد. 

رضوی، متخصص حوزه تاریخ مغول و ایلخانان با تشکر از دکتر محبوبه شرفی برای نگارش کتاب «زمانه، زندگی و تاریخ نگاری وصاف» سخنانش را آغاز کرد و گفت: متاسفانه دوره مغول و ایلخان از لحاظ منابع با خلاهای جدی روبه رو است که جا دارد در این حوزه مطالعات و پژوهش‌های بیشتری صورت گیرد. 

وی با پراکندگی موضوع‌هایی که در تاریخ وصاف آمده است و شرفی به صورت جداگانه آن‌ها را جمع آوری و تبیین کرده است، عنوان کرد: وصاف درباره موضوع‌هایی که دکتر شرفی با زحمت زیاد آن‌ها را از درون کتاب تاریخ وصاف کشف و استحصال کرده به صورت پراکنده بحث کرده است. به عنوان مثال در بحث اسلام پذیری ایلخانان که پژوهشگر ما به صورت یک بخش در کتاب گنجانده است در تاریخ وصاف به صورت پراکنده به آن اشاره شده و در یک گوشه کتاب آورده است غازان در لار دماوند بود و در گوشه دیگر کتاب نوشته که شیخ صفی الدین هروی به غازان شهادتین را یاد داد و در جای دیگر به نقش امیر نوروز و صدرالدین خالد زنجانی اشاره کرده است. 

وصاف در تاریخ نگاری مساله محور برخورد نکرده است 

رضوی ادامه داد: پس مشاهده می کنیم که وصاف در تاریخ نگاری خود مساله محور برخورد نکرده است و شرفی به عنوان پژوهشگر در کتاب تاریخ وصاف با دنبال کردن مساله‌ای به نام اسلام پذیری در ذهن خود به سراغ سایر اطلاعات موجود در کتاب رفته است. وقایعی که وصاف به صورت پراکنده و جدا بر حسب اقتضائات زمانش با آن برخورده کرده است در پژوهشی که نویسنده کتاب تحریر کرده در بخشی به عنوان اسلام پذیری مدون شده است. 

وی با اشاره به درک تاریخ نگاری با در نظر داشتن بینش و منش یک مورخ اظهار کرد: برای درک بینش و منش یک مورخ باید با احتیاط بیشتر برخورد کرد. باید در ابتدای راه انگاره‌ها، مبانی ذهنی و اندیشه‌ای را در تاریخ نگاری یک اثر مشخص کنیم در این حیطه نخست سهم مورخ در درک یک اثر تاریخی باید به صورت جداگانه مشخص شود. یعنی وصاف به عنوان شخصی که داده‌هایی به ما می‌دهد و ما آن را تبدیل به موضوع می‌کنیم، سپس این سوژه‌ها را متناسب با محفوظات به کار می‌گیریم، جایگاه پیدا می‌کند و تبین می‌شود. سهم وصاف باید در تبیین یک اثر باید مشخص شود. 

مرزی بین منبع شناسی و تاریخ نگاری ایرانی وجود ندارد 

مجتبی خلیفه با اشاره به ضعف شدید در تاریخ‌نگاری اسلام و ایران بیان کرد: اساسا تاریخ نگاری و تاریخ پژوهی در ایران بسیار ضعیف است. با وجود آثار ارزشمندی از سوی نویسندگان بزرگ اما به زعم بنده اساسا چیزی به عنوان تاریخ نگاری به زبان فارسی در قالب مولفه‌های مشخص نداریم. به طور کلی هیچ مرزی بین آ‌نچه که منبع شناسی و تاریخ نگاری نامیده می شود، وجود ندارد کتاب‌هایی که به فارسی یا انگلیسی در حوزه تاریخ نگاری اسلام و ایران نوشته شده است چیزی جز منبع شناسی و معرفی و نقد یک سری منابع نیست. 

وی با اشاره به نکات کتاب «زندگی، زمانه و تاریخ‌نگاری وصاف شیرازی» افزود: در این کتاب مورخ با یک نگاه واقع گرایانه به تاریخ نگاری وصاف که در ذیل تاریخ نگاری میانه و سنتی ما می‌گنجد، نگاه کرده است. بنابراین از این حیث تاریخ نگاری وصاف در نگاه نویسنده با نگاه متفاوتی از نگاه‌ سایر مورخان دیده شده است. 

نثر پیچیده تاریخ وصاف ارزش‌های آن را مخفی کرده است 

وی با تاکید بر تفاوت دیدگاه‌ها به تاریخ‌نگاری سنتی ایران و اسلام اظهار کرد: انتقادهایی که به تاریخ نگاری سنتی وارد شده این است که تاریخ نگاری سنتی را با نگاه امروز و تاریخ نگاری مدرن تفسیر و تحلیل می‌کنند که متاسفانه برخی شرق‌شناسان، ایران‌شناسان و مغول شناسان که بسیاری از آن‌ها ایرانی هستند با این استدلال که تاریخ وصاف نثر بسیار مغلق و پیچیده ای دارد ارزش‌های علمی این اثر را نادیده گرفته و این مورد در چند دهه گذشته بسیار تکرار شده است. 

این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: همین مساله باعث شده است که یک خوانش جدی از متن این کتاب صورت نگیرد و دکتر شرفی فارغ از این دید منفی نسبت به وصاف به سراغ کتاب رفته است. در این نگاه به تاریخ وصاف نویسنده گرفتار نگاه منفی و خلط مبحث نشده است که از این زاویه من این پژوهش را اثر با ارزشی می‌دانم. 

افراط در مقایسه اخوان صفا و وصاف 

رضوی در بخش دیگری به نکات انتقادی کتاب «زندگی، زمانه و تاریخ‌نگاری وصاف شیرازی» اشاره کرد و گفت: در نقد کتاب باید گفت قدری در چاپ کتاب عجله شده است که امیدوارم در چاپ بعدی ویرایش شود از جمله بسیاری از منابع که در متن به آن ارجاع داده شده در فهرست منابع نیامده که در حدود 20 تا 30 عنوان است که این یک عیب برای کتابی به این مهمی محسوب می‌شود.

وی در انتقاد دیگری که به کتاب وارد کرد، گفت: خلاصه‌ای از کتاب تاریخ وصاف از سوی عبدالمحمد آیتی ارایه شده است که بخشی از کتاب را حذف کرده و گفته آن‌چه را که از کتاب حذف کرده زوایدی بیش نبوده است، شما در بخشی آورده‌اید که اگر نویسنده در خلاصه‌ای از کتاب که ارایه کرد، اگر در مقدمه نمی‌نوشت که آن‌چه را که از کتاب حذف کرده زوایدی بیش نبوده است شاید ضرورت اصل کتاب برای علاقه‌مندان به تاریخ بیشتر حاصل می‌شد. 

به نظر من قطعا این طور نیست زیرا بنده و شما که در دوره ایلخانان کار می‌کنیم ناگزیر به مطالعه تاریخ وصاف هستیم. مثلا بنده برای بررسی تاریخ اقتصادی دوره مغول از همین کتاب 700 فیش تهیه کردم. پس لاجرم کسی که متخصص تاریخ مغول است باید به سراغ تاریخ وصاف برود و این‌جا شما با یک جمله این چنینی تلاش آیتی را به باد ندهید. اگرچه صحبت شما هم درست است و بخش حذف شده تاریخ وصاف زواید نیست. اگرچه حتی با آن التفات آیتی باز هم من و شما به سراغ کتاب رفتیم. 

رضوی درباره افراط در مقایسه اخوان صفا و وصاف عنوان کرد: شما در بخشی از کتاب درباره مقایسه اخوان صفا و وصاف دچار افراط شدید که در این قسمت سوال من از حضرت عالی این است که آیا در این دوره ما اخوان صفا داشتیم یا تدوام اندیشه و رویکرد آنان مدنظر است؟ البته در این حوزه خیلی سریع هم موضع‌گیری کردید.

تنها چاپ سنگی تاریخ وصاف در کتابخانه‌ها وجود دارد

محبوبه شرفی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد شهرری درباره انگیزه‌اش در نگارش کتاب «زندگی، زمانه و تاریخ‌نگاری وصاف شیرازی» بیان کرد: از سال‌ها پیش کتاب تاریخ وصاف توجه مرا به خود جلب کرده بود به ویژه که یکی از مهم‌ترین منابع قرن هفتم و هشتم هجری قمری محسوب می‌شود که به دلیل نثر بسیار سنگینی که دارد کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. این کتاب به شکل نسخه خطی باقی مانده است و تنها چاپ سنگی این کتاب در برخی کتابخانه‌ها موجود است. 

نویسنده کتاب در پاسخ به برخی انتقادهای دکتر ابوالفضل رضوی اظهار کرد: طبیعتا چون کتاب نثر پیچیده تاریخ وصاف را با خود یدک می‌کشد زمانی که من انتقادها و توضیحات دکتر رضوی را درباره کتاب می‌شنیدم احساس کردم که شاید قلم من نتوانسته آن بیان واضح را منعکس کند و آقای دکتر برخی مطالب را خوب متوجه نشده است زیرا من این مطالب را که عنوان شد نخواستم بگویم و این نکته‌ها برآیند این کتاب نیست و کاملا طبیعی است که در رابطه با تاریخ نگاری وصاف این مسایل پیش بیاید. 

وی در پاسخ به انتقاد رضوی درباره دیدگاه عبدالمحمد آیتی گفت: باید بگویم هر کاری در بار نخست دارای نقایص و کمبودهایی است به‌ویژه در عرصه‌ای که کمترین پژوهش‌ها صورت گرفته است اما در کتاب آورده شده باوجود زحمات بی شمار آیتی در این راه که شایسته سپاس و قدردانی فراوان است، انتقاداتی هم بر این کار وارد است. البته باید یادآوری کنم در مقامی نیستم که بخواهم کار آقای آیتی را دست کم بگیرم. عرضم با دوستان این بود که بخش قابل ملاحظه‌ای از اثر با عنوان زواید حذف شده است که با این تلقین آقای آیتی به پژوهشگران باعث شده است که مراجعه به این کتاب کمتر شود. 

در پایان جلسه نقد کتاب «زمانه، زندگی و تاریخ نگاری وصاف» دکتر شرفی و دکتر رضوی به پرسش‌های ‌حاضران درباره کتاب و تاریخ‌نگاری دوره مغول و ایلخانان پاسخ گفتند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها