اول اینکه کمی درباره شغل خود در کتابخانه بگویید؟
من 10 سال است که به عنوان کتابدار در رده های مختلف این شغل کار کردم و تقریباً از صفر شروع کردم. اول کار کتابها را در قفسه ها میچیدم ولی بعد از تحصیلات و فارغ التحصیلی به مراتب بالاتر ارتقاء یافتم. بیشتر اوقات شغل ما با نوجوانها سپری می شود و همیشه سعی میکنیم از این فرصت برای معرفی کتابهای علمی در حوزه مختلف استفاده کنیم. یکی از تفریحات و علاقه های شخصی من پیشنهاد کتابهای مفید به نوجوانان و قشر محصل دبیرستانی است. مادرم هم جزء انجمن نویسندگان کتابهای رمانس است. او در این انجمن گفته بود که من روزی نویسنده این داستانها می شوم.
چرا رمان عاشقانه؟ چه چیزی از این ژانر شما را جذب می کند؟
نوشتن درباره داستانهای عاشقانه همیشه عجیب و پیچیده بوده و همیشه طرفدارهای مخصوص خودش را دارد. من خودم شخصیت غیر منعطفی دارم و سعی می کنم احساساتم را در بین اطرافیان بروز ندهم و دلم می خواهد این احساسات را روی کاغذ بنویسم. هر فیلم یا داستانی را که بخوانید یا ببینید عشق بین شخصیت های اصلی داستان غیر قابل اجتناب است و باید این مسئله را پذیرفت که این روزها این داستانها طرفداران بیشتری دارند.
به عنوان یک کتابدار برای ارتقای این ژانر چه کاری کرده اید؟ تاکنون نظر دیگر کتابداران را درباره این ژانر سوال کرده اید؟
بله. شاید یکی از اهداف اصلی من در این شغل بالا بردن فهرست کتابهای پیشنهاد داده شده به افراد دیگر بوده باشد. اصولاً مردها کمتر داستانهای عاشقانه می خوانند و بیشتر مشتری های زن نیز با اطلاعات گسترده من درباره کتابهای عاشقانه مواجه می شوند با تعجب و حیرت برخورد میکنند. یک روز یک مادر همراه دو فرزندش آمده بود و کتابی از یک نویسنده را درخواست می کرد. وقتی به او گفتم کتاب جدید این نویسنده را مطالعه کرده است باورش نمی شد که من حتی اسم آن نویسنده را بدانم. او نمی توانست باور کند که من با داستانهای عاشقانه آشنایی دارم.
پاسخ شما به کسانی که این ژانر کم اهمیت یا اصلاً بیهوده خطاب میکنند چیست؟
همیشه افرادی وجود دارند که فکر می کنند داستان عاشقانه چیزی شبیه مسخره بازی یا شوخی است ولی باید بدانند همیشه این داستان ها در صدر پرفروشترین کتابها قرار دارند. حتی بعضی از صاحبان کتابخانه یا کتابفروشی ها را دیدم که وقتی می خواهند کتابهای این ژانر را سفارش دهند از آنها با عنوان کتابهای واقعی یاد می کنند. این افراد اطلاعات کمی درباره ژانر رمان های عاشقانه دارند و فکر می کنند یک سری داستانهای سطحی است ولی بهتر است کمی بیشتر از این داستانها بخوانند.
خودتان کدام یک از داستانهای اینگونه را می پسندید؟
من داستانهای ماورایی را دوست دارم و نوشته های جنیفر اشلی را می خوانم. باید بگویم چارلی هریس هم پادشاه خلق شخصیتهای جالب و قوی است. قبلاً هم گفتم «مایا بانکس» هم یکی از نویسنده های قوی در این ژانر محسوب می شود.
خودتان علاقه ای به نوشتن یک رمان عاشقانه دارید یا فقط به خواندن آنها اکتفا میکنید؟
به طور حتم. در واقع باید بگویم همین حالا هم دارم روی نوشتن یک رمان کار میکنم. شغل کتابداری یکی از فوایدش همین است که با خواندن کتابهای مختلف ایده های جدیدی برای نوشتن مطالب جدید به سراغ شما می آید. همیشه آرزو داشتم یک کتاب از خودم منتشر کنم چون کتاب همیشه جزئی از زندگی من بوده است.
نظر شما