وی حروفچینی را شغل اصلی خود در آن زمان میداند. کار کردن او در چاپخانههای آزاد و آشنایی او با استادان این فن و ناشران گوناگون موقعیتی را در آن زمان فراهم کرد که با فرم، صفحهبندی و انتخاب حروف آشنا شود و به این ترتیب بیاموزد که کتابهایی مانند «فرهنگنامه»، «شعر» و «رمان» هرکدام شکل و ویژگی خاص خود را دارند.
به همین دلیل زمانی که مستقل شد و کاری را برای خود آغاز کرد، تجربه گذشته به کمکش آمده و باعث شد قالبهایی را که برای صفحهآرایی انتخاب میکند، مورد توجه ناشران مذهبی قرار بگیرد و به این ترتیب توانست در صفحهآرایی کتابهای مذهبی تغییراتی را به وجود آورد که شاید تا پیش از آن مورد توجه و اهمیت قرار نمیگرفت.
گفت وگوی ایبنا با سید یحیی برآبادی را می خوانید:
ـ چه انگیزه یا ابتکاری موجب تغییر در صفحهآرایی گذشته شد؟
بیشترین تغییر مربوط به کتابهای مذهبی و قرآن بود چرا که در گذشته مرسوم بود که در صفحهآرایی کتابهای مذهبی «آیة»، «ترجمه» و «شرح» مربوط به آن، بدون آنکه تفکیکی بین شکل حروف قایل شوند، به چاپ برسند. کار عمده من این بود که حروف، «آیه»، «ترجمه» و «شرح» را تغییر دادم و عرض مطالب را کم کردم. این کار باعث شد وقتی خواننده صفحه را باز میکند، بتواند ترجمه و شرح را از هم تفکیک کند و آن را راحتتر بخواند.
ـ این تغییرات مربوط به چه سالهایی است؟
این تغییرات مربوط به سالهای بعد از انقلاب است. چون تا پیش از آن دو ـ سه ناشر مذهبی بیشتر وجود نداشت و آنها به شکل و قالب کار توجهی نداشتند. به ویژه در قرآن که متن فارسی رو به روی متن عربی چاپ میشد و گاهی اوقات متن فارسی بیشتر از متن عربی یا برعکس بود که برای پرشدن صفحه، فاصله بین سطرها و نوع حروف را کم و زیاد و ریز و درشت میکردند و صفحه فرمت خاصی نداشت. بعد از انقلاب که انتشارات مذهبی جای خودشان را باز کردند به این موضوع توجه شد و ظاهر کتابها تغییر کرد.
ـ چه تغییری در ظاهر کتابها به وجود آوردید؟
در گذشته هر بخش تازه کتاب با «بسمالله الرحمن الرحیم» شروع میشد. اولین کسی بودم که «بسمالله...» را از بخشها حذف کردم و آن را یک بار در آغاز کتاب قرار دادم. از آنجا که صفحهها بسیار ساده بودند، برای سرصفحه فرمتهای خاص انتخاب کردم و صفحهها را به آن تزئین دادم. شماره صفحه را داخل فورمت گذاشتم و عنوانها را در کنار صفحهها تکرار کردم که بعدها این شیوه در چاپ کتابهای مذهبی مرسوم شد و جا افتاد و به این ترتیب کتابها تزیینی پیدا کردند که انحصاری بود و تا پیش از آن در صنعت چاپ مرسوم نبود. نوع تیتربندی را در صفحه تغییر دادم. فاصله حروف تیتر با پایین تیتر را تغییر دادم چرا که پیش از آن تیتر همیشه به مطالب پایین چسبیده بود. من یک و نیم سطر فاصله را با مطالب بالا و نیم سطر فاصله با مطالب پایین برای تیترها در نظر گرفتم که این فاصله باعث میشد تیتر در صفحه نمایش بهتر داشته باشد و همینطور فاصلهای که بین متن اصلی با مطالب عربی یا حدیثی که در صفحه شروع می شد همه باعث تغییراتی بودند که تا قبل از انقلاب در چاپ آثار مذهبی در نظر گرفته نمیشدند و تغییرات جدید باعث میشد خواننده راحتتر بخواند و از خواندن اثر خسته و بیحوصله نشود.
ـ با توجه به تغییراتی که در صنعت چاپ به وجود آمده و نرمافزارهایی که به این صنعت راه یافتهاند، چه تفاوتی بین کار شما در گذشته و شیوههای جدید در چاپ امروز است؟
در گذشته که دستی کار میکردیم، سایز حروف انتخابشده فاصله سطرها را تعیین میکردند. ما فکر و اندازهگیری میکردیم که در یک صفحه چند تکه باید چیده شود و آنها را تکه تکه در یک صفحه اجرا میکردیم. از آنجا که حجم کار کم بود، با علاقه انجامش میدادیم و زمانی که صرف کار میشد اصلاً مهم نبود. به ویژه در زمینه شعر که فرمت خاص خودش را دارد و به محاسبه و دقت بیشتری احتیاج است. برای چیده شدن شعر به صورت پلهای یا به صورت مصراعهای روبهرو، اندازه حروف، فاصله سطرها و مصراعها را روی ماکت محاسبه میکردیم و بعد کار اجرا میشد در حالی که امروزه اپراتور این کار را با یک دستورالعمل کلی انجام میدهد. با وجود اینکه در یک صفحه شاید نیاز باشد یک دستور چند بار تغییر کند اما اپراتور حوصله چنین کاری را ندارد. با یک دستور و در زمان کوتاه کار انجام میشود. همین موجب شده است که ناشر به سمتی حرکت کند که کارش سریعتر و با هزینه کمتر انجام شود. به این ترتیب افرادی مثل من از رده خارج میشوند. بنابراین تخصص امروز ما که کارایی بیشتری دارد و براساس سالها تجربه به دست آمده است دیگر قابل انتقال نیست، چون نه اپراتور حوصله و زمان اجرا و بهکارگیری این ملاحظات را دارد و نه ناشر دنبال چنین هزینهای است. در نتیجه تعداد ناشرانی که هنوز کار، برایشان مهم است بسیار اندک و محدود شدهاند و سفارش آنها به اندازه نیاز زندگی ما نیست و ما خودبهخود کنار میرویم. حالا اگر موسسهای پیدا شد و قصد کرد این شیوه را در کارش اعمال کند باید 7 ـ 8 اپراتور با ماشین تهیه کند و امثال من به آنها تعلیم بدهند. اما هیچ کس این کار را نمیکند.
ـ چه پیشنهاد و راهکاری برای این وضعیت دارید؟
(با خنده) راه حل ایزوله شدن در ماشین است! امروز کتاب زیاد است اما کتابخوان کم. فرم ظاهر تاثیر زیادی در خوانده شدن آن دارد، چه در زمینه بزرگسال و چه در زمینه کودک. بخشی از کار من آمادهسازی کتاب کودک است که امروز با این نرمافزارهای جدید هیچ توجهی به آن نمیشود. در صفحهآرایی کتاب کودک در نظر داشتن سن او مهم و اساس کار است؛ نکتهای که امروز در کتاب کودکان نمیبینیم. گاهی اوقات حروف آنقدر ریز است که چشم را خسته میکند در صورتی که در گذشته انتخاب حروف و طرح کتاب بهخصوص کتابهای درسی با نظر متخصصان کتابهای درسی صورت میگرفت، چون اندازه حروف و طرحها در ترغیب کودک به خواندن موثر است. در مورد طرحهای روی جلد نیز همین طور. اما در طراحیهای امروز این دقت و اصول زیاد رعایت نمیشود.
ـ آیا حروفچینی کتابهای مذهبی با کتابهای دیگر تفاوت دارد؟
بله، در کتابهای مذهبی که شما متن عربی و ترجمه را در کنار هم دارید شکل حروف و اندازه آنها در یک صفحه متفاوت و متغیر است و من چون با خوشنویسی هم آشنا بودم و به آن علاقه داشتم، تیتر و سوتیتر را به حالت کشیده و نستعلیق طراحی میکردم، مثل کلمه «محمد». انتخاب حروف برای روتیتر، عنوانها و پانوشت هم به تناسب زیبایی صفحه و متن اصلی در نظر گرفته میشود. در کتابهای غیرمذهبی، حروف با توجه به متن و مناسب با آنها استفاده میشوند؛ مثلاً در کتابهای با متن سنگین از حروف فانتزی استفاده نمیکنیم اما برعکس برای کتابهای قصه از حروف فانتزی استفاده میشود.
ـ به نظر شما کسی که در حوزه طراحی و چاپ کتابهای مذهبی فعالیت میکند باید به لحاظ فردی چه خصوصیاتی داشته باشد؟
آشنایی با صنعت چاپ یک بخش از کار است و بخش دیگر آن روانشناسی کار. اما برای طراحی کتاب مذهبی علاوه بر اینها باید عاشق این بخش از کار بود. باید با حقیقت مذهب تا حدودی آشنا بود و با عشق به آن حقیقت به کار پرداخت. در غیر این صورت نیرو و انگیزه لازم برای یک کار باکیفیت وجود نخواهد داشت.
قرآن به ترجمه «جلالالدین فارسی» از انتشارات «فرجام»، صحیفه سجادیه به ترجمه «صدرالدین بلاغی» و «نهجالبلاغه» از معروفترین آثار برآبادی است که نمونه خلاقیت، تغییر و ابتکار او در صفحهآرایی کتابهای مذهبی را میتوان دید و نام برد. این آثار مربوط به همان سالهای ابتدا و بعد از انقلاب است که بعد از آن تقریباً شکل صفحهآرایی کتابهای مذهبی را تحت تاثیر قرار دارد و ناشران دیگر نیز بر آن اساس ظاهر کتابهای مذهبی را تغییر دادند.
نظر شما