«ایبنا» در سالگرد درگذشت شاه اسماعیل دوم صفوی (20 تیرماه) مروری داشته است بر نگاه مورخان ایرانی و خارجی در دو کتاب «شاه اسماعیل دوم، شاه شجاع تباه شده» تالیف منوچهر پارسادوست و «شاه اسماعیل دوم» اثر والتر هینتس با ترجمه کیکاوس جهانداری.
اندیشههای نادرست مورخان درباره شاه اسماعیل دوم صفوی
یکی از شاهان این سلسله که به دلیل سرکشیها و حضور طولانی در حبس مورد توجه ویژه تاریخنگاران قرار گرفته شاه اسماعیل دوم است که زندگی وی سوژه مورخان و داستانسرایان بسیاری شده است. یکی از تاریخنگاران که به طور ویژه به کندوکاو در زندگی شاه در محبس صفوی پرداخته «والتر هینتس» ایرانشناس برجسته آلمانی است. وی کتاب «شاه اسماعیل دوم صفوی» را نیز تالیف کرده که مورد توجه بسیاری از صفویهپژوهان و استادان مطرح ایرانی قرار گرفت. والتر هینتس در این کتاب به جنب و جوش و جنگ و گریزهای شاه اسماعیل دوم توجه ویژهای کرده و مینویسد: «رویدادهای دوران پادشاهی شاه اسماعیل دوم مملو از جنبش و حرکت بود. با وجود این که اتفاقات و حوادث آن دوران هنوز نیز قابل لمس و درک است باز در دنیای تاریخ، اندیشههای نادرستی در آنباره وجود دارد. شاه اسماعیل دوم اهمیتی قاطع و نامبارک برای دولت صفوی که پدربزگش شاه اسماعیل اول آن را تاسیس و پدرش شاه تهماسب یکم الزاما حفظ و حراست کرده داشته است. وی پادشاهی سفاک و ستمکار بود. شخصیت وی جنبه معمایی دارد، ما حتی گاهی هم از ظواهر امر بیاطلاع هستیم. شبح خونآلود این شاه بر اوراق تاریخ ایران سایه افکنده است.»
ایوان مخوفی که شاه اسماعیل دوم صفوی ساخته است
وی همچنین با نگاهی مورخانه زندگی شاه اسماعیل دوم را از نظر میگذراند و با تجسس در نوشتهها و اظهارنظرهای مورخان به این پادشاه مرموز و سفاک صفویه سعی دارد چهره واضحتری از او ترسیم کند تا جایی که وی را به «ایوان مخوف (از پادشاهان روسیه)» تشبیه میکند و میگوید: «مورخان با وحشت و نفرت کارها یا بهتر بگوییم بدکاریهای او را از نظر میگذرانند. زندگی شاه اسماعیل دوم از برخی جهات، مثل به قدرت رسیدن در یک سال و همچنین هم سن و سال بودن، شبیه ایوان چهارم (ایوان خوفناک) است.»
اما صرفنظر از تمام زاویای خشن شاه اسماعیل دوم، وی در جنگ با سپاه امپراتوری عثمانی از خود کارنامه قابل دفاعی به جای گذاشته و تا حدودی این جنبه از زندگی وی در بسیاری از کتابها به تفصیل آمده است. در زمان صلح آماسیه (پیمانی بین شاه تهماسب و سلطان سلیمان اول) شاه اسماعیل دوم با یورشهای چریکی سپاه عثمانی را به شدت آزار داد و خسارت زیادی به آنان وارد کرد. همین تلاش و حضور پویای این شاه صفوی باعث شد تا هینس نیز نگاه ویژهای به هماوردطلبیش در میدان رزم داشته باشد.
ایرانشناس آلمانی در کتاب «شاه اسماعیل دوم صفوی» با به تصویر کشیدن حضور قهرمان ملی قزلباشها آورده است: «پس از موفقیتهای اسماعیلمیرزا در چندین جنگ با عثمانیها، وی در دیده معاصران خود به چنان پیروزی بزرگی دست یافته بود که سراسر زندگی، از نامداری و افتخار آن برخوردار شد به طوری که عثمانیها وی را دلی اسماعیل (اسماعیل دیوانه) نامیدند. از نظر قزلباشها، وی فرماندهی بلامنازع یا قهرمانی ملی تلقی میشد. پس از بیست سال روایتهای شاهکارها و دلاوریهای اسماعیل در نبردها همچنان نقل مجالس بود.»
شاه اسماعیل دوم؛ ملغمهای از شجاعت و خونریزی
هر چه شاه جنگاور صفوی در صحنه نبرد مورد تحسین قزلباشان و مردم قرار داشت اما در صحنه سیاست و کشورداری به نوعی آن روی سکه را نشان داده و هینس به این بُعد از شخصیت شاه اسماعیل دوم در جنبه سیاست و حکمرانی نیز توجه ویژهای کرده است و وی را در لوای قدرت این چنین تشریح میکند: «خوی جنگاوری و ستیزهجویی شاهزاده اصولا جلوس وی را بر تخت سلطنت ممکن ساخت، اما نفوذ بسیار و روزافزون وی بر نیروهای مسلح، عواقب دیگری هم در برداشت که برای وی آثار نامبارک و نحس به جای گذاشت. جنگاوری شاه اسماعیل دوم باعث پایداری و متزلزل نبودن اوضاع کشور در دوران حکومت وی بود. در دوران شاه اسماعیل دوم وحشت و هراس مملکت را فرا گرفته بود و او تنها با جاری کردن جوی خون توانسته بود پایههای خودکامگی بیحد و حصر خویش را استوار سازد.»
شجاعتهای شاهِ سوم صفویه در نبرد با عثمانی
منوچهر پارسادوست در کتاب «شاه اسماعیل دوم، شجاع تباه شده» نیز وصفی از دلاوریها و شجاعتهای شاهِ سوم صفویه در نبرد با عثمانی سر داده و با شرح محبوبیت اسماعیلمیرزا در میان قزلباشان و تشبیه وی به پدربزگش شاه اسماعیل اول مینویسد: «اسماعیل میرزا در تمام نبردهایی که با سپاهیان مجهز عثمانی آن هم در سالهای جوانی به عمل آورد پیروز شد. پیروزیهای او چنان درخشان و غرورآفرین بود که قزلباشان تا سالهای دور از آنها یاد میکردند اسماعیلمیرزا با شجاعتها و بیباکیهایش، تجسم زنده دلاوریهای جدش شاه اسماعیل اول در نزد قزلباشان بود، شخصیتی که همواره از او یاد میکردند و او را ستایش مینمودند.»
اما جدای از این بعد شخصیت شاه اسماعیل دوم، پارسادوست نیز ویژگیهای خونریزی و بیرحمی وی را از یاد نبرده است اما برخلاف هینتس که با نگاهی کلی از خشم و وحشت شاه اسماعیل دوم که مملکت را فرا گرفته، روایت میکند. نویسنده کتاب «شاه اسماعیل دوم، شجاع تباه شده» با تفکیک دربار و مردم عادی، میزان وحشت از شاه اسماعیل دوم را مرزبندی میکند و با جدا کردن نوع رفتار وی در دربار و بیرون از کاخ آورده است: «شاه اسماعیل ساختههای دیگران را در هم میکوبید و به کشتار بیرحمانه بود ولی بیرحمی او متوجه شاهزادگان، سران قزلباش، بزرگان درباری و یا صوفیان طریقت صفوی بود. عامل مهم برانگیختن خشم او، وحشت از مخاطره افتادن قدرتش بود. عامه مردم به ویژه روستاییان و پیشهوران که در تلاش روزی خود بودند و به قدرت او کاری نداشتند مورد خشم او قرار نگرفتند.» با این همه شخصیت شاه اسماعیل دوم، ملغمهای از وحشت و شجاعت است که از این دو وجه شخصیت وی روایتهای زیادی در کتابهای تاریخی آمده است.
منابع اصلی روزگار صفویه که خارج از ایران نگهداری میشود
کتاب «احسن التواریخ» نوشته حسنبیگ روملو درباره شاه اسماعیل دوم است. روملو در بیشتر نبردهای شاه تهماسب یکم حضور داشت. وی احسن التواریخ را در اصل در سال 1572 میلادی (در 35 سالگی شاه اسماعیل دوم و چهار سال پیش از شروع سلطنت وی) تالیف کرد و دیباچه کتاب را به شاه اسماعیل دوم تقدیم کرده است. با این حال باید گفت اغلب نسخههای اصلی کتابهای دوره صفویه در موزههای اروپا نگهداری میشود و شاید این دسترسی به منابع اصلی باعث شده که ایرانشناسان غربی سهم بیشتری در تالیف کتابهای تاثیرگذار صفوی داشته باشند.
درباره شاه اسماعیل دوم صفوی
شاه اسماعیل دوم در سال 943 ق (1537 م) متولد شد و در 984 .ق (1577. م) درگذشت. وی سومین پادشاه سلسله صفوی و فرزند شاه تهماسب یکم بود. شاه اسماعیل دوم به مدت یک سال و نیم (983- 984 ق) بر ایران حکومت کرد. مورخان معتقدند که شاه تهماسب یکم به دلیل نگرانی از دست دادن تاج و تخت و جنگ طلبیهای فرزندش علیه امپراتوری عثمانی، برای دور کردن پسرش از مقر قدرت، او را برای حکومت در هرات انتخاب کرد. مسایلی که در زمان حضور اسماعیل میرزا در هرات روی داد از جمله دستور جمعآوری سپاه از طوایف و برنامهریزی برای لشکرکشی به عثمانی با توجه به پیمان آماسیه، بیشتر شدن محبوبیت اسماعیل میرزا پس از پیروزیهای مختلف بر عثمانیها نزد مردم بهویژه سپاه قزلباش، حسادت یا نگرانی شاه تهماسب یکم از ترس گرفتن منصب پادشاهی از سوی اسماعیل میرزا و به ستوه آمدن شاه از ولنگاری و عیاشیهای شاهزاده اسماعیل باعث شد شاه تهماسب یکم، اسماعیل میرزا را حدود 20 سال در زندان حبس کند.
نظر شما