خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)- قطعنامه 598 یکی از قطعنامههای شورای امنیت است که سال 1366 ، برای پایاندادن به جنگ ایران و عراق صادر شد. اين قطعنامه، هشتمين قطعنامهاي بود که شوراي امنيت سازمان ملل از ابتداي تجاوز رژيم بعثي عراق به جمهوري اسلامي ايران، صادر کرده بود. همه قطعنامههاي قبلي به دلايلي از سوي ايران رد شده بود اما در ابتداي صدور قطعنامه 598 از سوي جمهوري اسلامي اعلام شد که ايران جاي بحث و مذاکره در اين قطعنامه ميبيند و آن را نه رد کرد و نه قبول، ولي سرانجام 27 تير 1367 اين قطعنامه مورد قبول جمهوري اسلامي ايران قرار گرفت و امام خمینی(ره) در 29 تیر 1367پیامی درباره پذیرش قطعنامه منتشر کرد که به «نوشیدن جام زهر» معروف شد. پذیرش این قطعنامه هرچند به معنای پذیرش آتشبس از سوی ایران بود اما عراق به حملات خود ادامه داد و مجددا داخل خاک ایران شد تا نقاط مهمی از جمله خرمشهر را به دست بیاورد و با وضع بهتری در مذاکرات حضور داشته باشد، اما موفقیتی بهنیاورد و در نهایت جنگ در 29مرداد 1367 پایان یافت.
درخواست اتحاد شوروی از شورای امنیت برای خاتمه جنگ ايران و عراق
علياكبر هاشمي رفسنجاني در كتاب «دفاع و سياست: كارنامه و خاطرات سال 1366» در یاداشت 28 مهر 1366 مینویسد: «... آقایان [محمد جواد] لاریجانی و [سیروس] ناصری از وزارت خارجه آمدند و درباره جواب به دبیرکل سازمان ملل [درخصوص طرح اجرایی پیشنهادی] مشورت کردند. قرار شد به گونهای جواب بدهند که اصول حفظ شود و مذاکرات قطع نشود و کشدار باشد». (هاشمي، دفاع و سياست: كارنامه و خاطرات سال 1366، به اهتمام عليرضا هاشمي، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، 1389،ص317) همچنین هاشمی در یادداشت 18 آذر همان سال مینویسد: «... آقای لاریجانی آمد. گزارش مذاکره با دبیرکل سازمان ملل درباره قطعنامه 598 را داد. راضی است. معتقد است میتوانیم مذاکرات را تا مدتی ادامه دهیم». (همان، ص 393-394)
هاشمي همچنين در اين خاطرات اشاره ميكند كه حمايت رهبر انقلاب، تضميني بر موفقيت طرح اجرایی پیشنهادی قطعنامه بوده است. او در یادداشتهای روزانه 19 و 20 آبان1366 مینویسد:
«ساعت هشت و نیم صبح برای زیارت امام همراه با شرکتکنندگان در سمینار [لبیک یا امام] به حسینیه جماران رفتم. امام صحبت کردند، ولی درباره جنگ و بسیج چیزی نگفتند، با اینکه به اعضای سمینار که در حسینیه بودند گفته شده بود که امام در این خصوص صحبت میکنند. قبلاً بنا بود پیامی به سمینار بدهند، ندادند. انتظار صحبت میرفت. گویا نظرشان این است که بیش از اندازه دارد برای اعزام نیرو به جبهه تبلیغ میشود. با آقایان خامنهای و احمدآقا صحبت کردیم. قرار شد در جلسه فردا با امام در این باره صحبت شود. گویا باعث تردید در دل اعضای سمینار شده است... شب جلسه سران در منزل احمدآقا بود. امام در جلسه شرکت کردند. درباره اثر تضعیفکننده سکوت ایشان در سخنرانی دیروز درباره جنگ صحبت شد. قرار شد به نحوی جبران شود. نظرشان این است که این سروصداها تأثیر زیادی بر اعزام نیرو ندارد و دشمنان هم متوجه خواهند شد و علاوه بر این به خاطر اختلاف سران ارتش و سپاه در جنگ هم پیشرفت زیادی نمیشود.» (همان، 342-343)
كسي به غير از روسيه و چين با ما مذاكره نميكرد
محمدجواد ظریف، نفر دوم هیات نمایندگی دایم ایران در سازمان ملل که بیشترین مذاکرات را در این مورد انجام داده است در مصاحبه با برخی از نویسندگان که در کتاب «دیپلماسی ایران و قطعنامه ۵۹۸» نویسنده ایرج همتی، داود صفایی، صفحه جدید، صفحه 198=199) آمده است، میگوید: «قبل از تصویب قطعنامه 598 آقای رجایی{خراسانی} اعتقاد داشت که قطعنامه باید به شکلی باشد که ما به راحتی بتوانیم ردش کنیم و تهران نظرش این بود که نه ما باید بیشترین امتیاز را در قطعنامه بگیریم{یعنی} باید قطعنامه را در حد امکان تعدیل بکنیم و بیاوریم به مواضع ایران نزدیک بکنیم. آقای دکتر رجایی نظرشان این بود که نه باید قطعنامه تند باشد، مثل قطعنامههای قبلی باشد که راحت بتوانیم آن را رد بکنیم. این یک اختلاف نظری بود که بین تهران و نمایندگی وجود داشت ولی بالاخره نظر تهران را اجرا میکردند. به هر حال ما در این دوران مذاکرات مفصلی را با اعضای غیر دایم داشتیم.
یک نکتهای هم که قابل توجه است این است که در آن دوران اعضای دایم به غیر از روسیه که در سطح یک معاون نماینده دایم داشتند- که نماینده ک.گ.ب بود. به اسم اسمیرنوف- و چین که یک رایزن به اسم وانگ داشت، كسي با ما ملاقات هم نميكرد... ما تمام ارتباطمان محدود به اينها بود و ارتباط با بقيه اعضاي دايم واقعا قفل شده بود. با امريكا هيچ وقت هيچ رابطهاي در آن زمان صورت نميگرفت لااقل من نداشتم. ... براي نزديك كردن قطعنامه جديد به مواضع ايران سه موضوع براي ما اهميت داشت: تعيين متجاوز، غرامت و خروج نيروهاي خارجي از خليج فارس. بحث غرامت ادامه تعيين متجاوز بود ولي اصرار ما روي تعيين متجاوز بود كه عواقبش مشخص است كه بايد غرامت پرداخت شود. حالا من تعيين متجاوز و غرامت را يك موضوع ميگيرم و خروج نيروها و امنيت منطقه را هم موضوع دوم. اين دو تا از موضوعات اساسي ما بود كه اگر قطعنامه 598 را هم نگاه بكنيم بحث خروج نيروهاي خارجي به نحوي در بند 5 قطعنامه آمده است، بحث امنيت منطقهاي در بند 8 آمده است و بحث تعيين متجاوز يا تعيين مسووليت جنگ بند 6 است. غرامت كه نيست. بازسازي است كه در بند 7 آمده است.»
ظريف درباره هدف نهايي ايران از تعديل قطعنامه ضمن تاكيد بر عدم نمايندگي از ماهيت دقيق تصميمات اخذ شده ميگويد: «اتفاقا بحثي كه هميشه ميان من و آقاي رجايي بود همين بود كه من ميگفتم ما موظف{به انجام خواسته تهران} هستيم و ميگفتيم ما همه چيز را نميدانيم و تهران همه چيز را ميداند و ما نميتوانيم اجتهاد كنيم. تهران به ما گفته بود كه قطعنامه را تعديل بكنيد. من برداشتم اين بود كه منظور از اين تعديل بازي است نه پذيرش. كما اينكه همين طور بود. بعد از اينكه قطعنامه تصويب شد، من برداشتم اين بود كه تهران نميخواهد حالا كه پنج عضو دايم دارند با هم كار ميكنند و حالا كه قطعنامه قرار است تحت 7 فصل صادر شود، قطعنامهاي صادر بشود كه خيلي دندان تيزي داشته باشد و ما در موضع سختي بگذارد. .. آقاي لاريجاني در دور سوم و چهارم مذاكرات ما در نيويورك قبل از پذيرش قطعنامه، وقتي در مصاحبه مطبوعاتي راجع به عقب نشيني از او پرسيدند گفت: عراق بپايد كه سرزمين بيشتري از دست ندهد و راجع به عقبنشيني لازم نيست صحبت كنيم. فكر ميكنم زمان طرح اين موضوع 7 يا 8 ماه بعد از صدور قطعنامه 598 است. من خيلي از اين حرف آقا جواد ناراحت شدم؛ چون دو هفته بعد ما فاو را از دست داديم. من هميشه توي سياست خيلي اعتقادي به حركت غیرمتواضعانه ندارم. فكر ميكنم آدم آخرش جواب ميگيرد.» (همان، صفحه 22)
تلاش وزارت امور خارجه ایران برای تحقق خواستههای ایران در قطعنامه 598
علياكبر ولايتي، در كتاب «تاريخ سياسي جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران» درباره تحقق خواستههای ایران در قطعنامه 598 در خاطرات خود چنين مينويسد: «از پاییز 1365 تا تصویب قطعنامه 598، وزارت امور خارجه ایران تلاش وسیع و همه جانبهای را برای تحقق خواستهای ایران به عمل آورد. از جمله، معاون و مدیر کل امور بینالمللی وزارت امور خارجه، برای انجام یک هجوم دیپلماتیک و کوشش در تشریح دیدگاهها و مواضع جمهوری اسلامی ایران و تأثیر گذاردن بر قطعنامه موردنظر، به پایتختهای کشورهای مختلف اعزام شدند. به این ترتیب بود که تهیه کنندگان پیش نویس قطعنامه 598 مجبور شدند در مقابل دیپلماسی و نیز موقعیت نظامی ایران، بندهای 6، 7 و 8 را در قطعنامه بگنجانند، که تا اندازهای متضمن نظریات ایران بود. (علي اكبر ولايتي، تاريخ سياسي جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ چهارم، 1384، ص 204)
ولايتي همچنين در مورد اينكه چه شد كه مسووليت مذاكره قطعنامه 598 را پذيرفت، در خاطراتش ميآورد: «عقايد محتلفي وجود داشت و مدعياني بودند كه تمايل داشتند مسوولیت مذاكره را بر عهده گيرند. شايد آنها احساس ميكردند كه به دلايلي براي اين امر اولي و ارجح هستند. در مورد توانايي كسي كه اين مذاكرات را به عهده ميگيرد، وسواس بحقي وجود داشت... پيشنهادهاي مختلفي ارائه شد و هركس سخني ميگفت، تا اينكه يك روز كه در خانه بودم از راديو شنيدم كه امام تصميم گرفتهاند مسووليت مذاكره را به عهده اينجانب بگذارند.
وي در جاي ديگري از اين كتاب ميگويد: در سوم مارس (14 اسفند) محمدجعفر محلاتی، سرپرست نمایندگی دائمی ایران در سازمان ملل در ملاقاتی با رئیس دورهای شورای امنیت یادداشتی به او تسلیم کرد که طی آن نامه اخیر وزیر امور خارجه را به معنای آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای اجرای قطعنامه 598 و پذیرش آن اعلام کرد. در حالی که آمریکا این موضع جدید ایران را یک بازی برای فرار از قطعنامه تحریم دانست، شوروی آن را دلیل موجهی برای عدم اجرای تحریم تسلیحاتی عنوان کرد.» (علياكبر ولايتي، تاريخ سياسي جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1376، ص 267-268)
نظر شما