برگر جزو آن دسته از نویسندگانی بود که آثارش از سوی بسیاری منتقدان و خوانندگان و حتی در ادبیات مدرن آمریکایی مورد تحسین قرارگرفته است.
مشهورترین اثر برگر، به نام بزرگمرد کوچک، در سال 1964 به چاپ رسید و هالیوود چهار سال بعد یعنی در سال 1970 فیلمی اقتباسی از این رمان به کارگردانی «آرتور پن» و با بازی «داستین هافمن» ساخت، فیلمی که برای برگر شهرت جهانی به ارمغان آورد.
«توماس آر. ادواردز» نویسنده و محقق آمریکایی، برگر را یکی از باهوشترین و مستقلترین نویسندگان میداند که نپرداختن به آثار او یک ننگ ملی به شمار میرود.
بسیاری از منتقدان، رمان بزرگمرد کوچک را اثری ارزشمند و جزو رمانهای معتبر آمریکایی میدانند. اما برگر به غیر از داستانهای تاریخی، رمانهای دیگری در ژانرهای وحشت و علمی-تخیلی نیز دارد مانند «وقتکشی» (1967) و «تدی ویلانووا کیست؟» (1977)، رمان افسانهای «آرتور رکس» (1978)، «بازگشت بزرگمرد کوچک» (1999)، «تغییر گذشته» (1989)، «نامرئی شدن» (1987)، «رابرت کروز» (1994) و «ماجراجوییهای زنان آفریقایی» (2004).
رمان «دشمنی» برگر یکی از نامزدهای دریافت جایزه پولیتزر در سال 1984 بود که بیشترین شانس را داشت، اما سرانجام این جایزه با تصمیم هیئتداوران، به رمانی از ویلیام کندی تعلق گرفت.
بسیاری از منتقدین ادبی «بزرگمرد کوچک» را بهترین رمان آقای برگر میدانند. آثار خلاقانه ادبی کمی را بعد از جنگهای داخلی امریکا مشاهده میکنیم که توانسته باشند به استحکام ملی کمک کرده باشند و به گفته فردریک ترنز- مورخ و نویسنده – آنچه «برگر» خلق کرد را باید جزو اینگونه آثار بدانیم.
«بروکس لندون» زندگینامه نویسی که سرگذشت برگر را نوشته معتقد است «بزرگمرد کوچک» روی نوار ادبیات سنتی امریکا جا میگیرد که با «جیمز فنیمور کوپر» شروع شد و «هنری میلر» انعکاس آن را با «مارک توآین» دنبال کرد.
رمان تاریخی فقط یکی از ژانرهای مورد علاقه برگر بود. وی در سال 1967 رمان وحشت موسوم به«وقتکشی» را منتشر کرد و بعداً در قالب داستان پلیسی-کاراگاهی «تدی ویلانووآ چه کسی است» منتشرشده در سال 1977 این ژانر را دنبال کرد.
مختصری از زندگینامه توماس برگر
توماس لوییس برگر در تاریخ 20 جولای 1924 در سینسیناتی به دنیا آمد. والدین او عاشق مطالعه بودند و برگر را نیز تشویق به این کار میکردند. او پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان، در دانشگاه میامی در آکسفورد ثبتنام کرد. اما متوجه شد به ادامه تحصیل در دانشگاه علاقهای ندارد. سپس داوطلب خدمت در ارتش شد که با آغاز جنگ جهانی دوم او را در سپاه پزشکی به انگلستان و آلمان فرستادند.
بعد از جنگ در دانشگاه سینسیناتی ثبتنام کرد و مدرک کارشناسی خود را در سال 1948 دریافت کرد. سپس به دانشگاه کلمبیا رفت و با پایاننامهای در مورد «جورج اورول» تحصیلات خود در آنجا را در سال 1951 به پایان رساند. برگر با «جین ردپث» که یک نقاش بود ازدواج کرد و بهعنوان کتابدار در یک کتابخانه در نیویورک مشغول به کار شد و برای نیویورکتایمز نیز مطالبی مینوشت.
برگر در اوایل دهه 1950 از نیویورک به «راکلند کانتی» رفت و در آنجا نخستین رمان خود به نام «دیوانه در برلین» را نوشت. نوشتن این رمان 4 سال طول کشید چراکه برگر پس از دو سال و نیم نسخه اصلی را دور انداخت و سپس دوباره شروع به نوشتن آن کرد.
بعد از آن برای مدتی برگر در میان نویسندگان و ناشران بسیار محبوب شده بود، بهگونهای که آنها بسیار به خانه او رفتوآمد داشتند. اما کمکم برگر گوشهنشین و منزوی شد تا حدی که ناشر و کارگزار او نیز نمیدانستند چگونه با او تماس بگیرند.
برگر در مصاحبهای درباره انزجار خود از عرصه ادبیات نیویورک و خستگی از زندگی روزمره صحبت کرد. او گفت: زندگی واقعی برای من غیرقابلتحمل است مگر آنکه بتوانم به داستانها پناه ببرم. او معتقد بود نوشتن خوب است چون چیزی نیست که حضور ملموس داشته باشد مانند اورست.
برگر دوست داشت خوانندگان آثار او بدانند چقدر به زبان انگلیسی علاقه دارد و برای نوشتن کتابهایش تمام توان و شرافت خود را بکار برده است.
وی سرانجام روز دوشنبه در 13 جولای (22 تیرماه) در سن 89 سالگی در بیمارستان نیاک در نیویورک درگذشت.
نظر شما