خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)- نهضت مشروطه كه از آن به انقلاب مشروطه نیز یاد میشود، اتفاقی است كه در اواخر دوران 151 ساله حكومت قاجار در ایران روی داد و روند حكومت را كه تا پیش از آن بر اساس تفكر فردی و استبدادی و سلطه پادشاه بر كشور حاكم بود، به روندی قانونی تبدیل كرد هر چند این روند دیری نپایید و دوباره حتی با وجود قانون، استبداد فردی بر كشور سایه افكند و برای دهها سال دیگر ایران را زیر سلطه خاندانهای مستبد نگه داشت اما نهضت مشروطیت از این نظر كه باعث كاهش قدرت استبدادی پادشاه شد، جایگاه ویژهای در تاریخ سیاسی معاصر ایران دارد چرا كه توانست پایههای قدرت مطلق شاه را فرو ریزد و آن را به پادشاهی مشروطه تبدیل كند.
داريوش رحمانيان، استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران و نويسنده كتاب مهم «جنبش مشروطه» که به عقیده برخی صاحبنظران نگاه معتدلی به نهضت مشروطه دارد در این باره دیدگاهش را با خبرنگار «ایبنا» در میان گذاشته است. گفتوگوی وی را در ادامه میخوانید.
تاريخ مشروطه هنوز زنده است
رحمانيان گفت: سالروز پيروزي مشروطه عيد ملي ماست؛ عيدي كه افتخارآميز است و اهميتي جهاني دارد؛ چراكه ملت ايران نخستين ملتي بودند كه در آسيا، شرق و خاورميانه عليه بيعدالتي خيزش ملي كردند. اما متاسفانه در عين حال كه پارهاي از كتابهاي خوب درباره مشروطه نوشته شدهاند، اين آثار اندكشمارند و در حد مطلوب و نياز جامعه ايران نيست. مشروطه سرآغاز تاريخ معاصر و نقطه عطفي در تاريخ ايران محسوب ميشود و مسائلي كه در مشروطه مطرح شده، مسائل ديروز نيست و نبايد تصور شود كه تاريخ مشروطه با تاريخ سلجوقيان، ساسانيان و يا غيره همسنگ و داراي اهميت تاريخي يكساني است، به دليل اينكه موضوعاتی كه در مشروطه مطرح شده و تبعاتی که مشروطه به بار آورد، مسائل امروز جامعه ماست و تاريخ مشروطه هنوز زنده است.
تصویر درست تاريخ مشروطه ايران توسط كسروي
اين استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران با بيان اينكه تاريخ برخلاف پندار عدهاي كه آن را داستان و حكايت ميدانند، نوعي روايت است، ادامه داد: مورخ با كسيكه به وقايعنگاري صرف ميپردازد، متفاوت است. از اينرو، امثالي چون احمد كسروي را كه راويان تاريخ مشروطه ايران هستند نميتوان با افرادي چون مهدي ملكزاده و غيره مقايسه كرد كه تنها به وقايعنگاري صرف پرداختهاند. با اين ملاحظه، تنها كسيكه توانسته تاريخ مشروطه ايران را تبديل به روايتي ملي كند، احمد كسروي است. وي به خوبي تاريخ عصر مشروطه ايران را با روايتي درست از آغاز روند برآمدن، به بلوغ رسيدن و رشيدشدن مردم را به تصوير كشيده است. اما بايد گفت اين روايت روند برآمدن و باليدن مردم، روايتي بوده كه هنوز ناتمام مانده است.
شكست مشروطه را قبول ندارم
نويسنده كتاب «جنبش مشروطه»، درباره واژه «شكستي» كه اغلب تحليلگران تاريخ براي اين رويداد به كار ميبرند، گفت: واژه «شكست را كه برخي از جريان مشروطه ارائه ميدهند نميپسندم. انگار كه در پيشاني مردم ايران نوشته شده كه اين ملت لايق آزادي نيستند و گويا مقدر بوده كه نهضت مشروطه با شكست مواجه شود. مفهوم شكست مقدر را نميتوان به همين راحتي براي اين رويداد در نظر گرفت و اين واژه را بايد با ملاحظاتي چند و با دقت بسيار به كار برد. با اين حال، اگر اين مفهوم براي جريان مشروطه به نوعي حامل القاي ياس و نااميدي نباشد و به معناي شكست محتوم و مقدر به كار گرفته نشود، ايرادي ندارد.
وي ادامه داد: اما به طور كلي، شكست مشروطه را قبول ندارم؛ چراكه تاريخ يك روند امكاني (حادثي) است و نميتوان آن را يك روند جبري مقدر تصور كرد. مفهوم شكست محتوم يا مقدر با فلسفه تاريخ جور در نميآيد و كسانيكه اين مفهوم را درباره علتشناسي ركود و ضعف مشروطه به كار ميگيرند يا نسبت به ماهيت فلسفه تاريخ جهل دارند يا مغرض هستند (براي القاي يأس و نااميدي). نبايد فقط روي ضعف و ركود مشروطه مانور داد زيرا مشروطه دستاوردهاي بسيار بزرگي داشته است كه آنها را بايد ديد.
هميشه تاريخ ملتها تحريف ميشود
رحمانيان در پاسخ به اين سوال مبني بر اينكه چه تحريفات و ناگفتههايي از تاريخ مشروطه وجود دارند، گفت: تاريخ چيز سادهاي نيست و با قدرت در ارتباط است. به طور كلي جنس مسايل تاريخي با گفتمان قدرت و سياست حاكم در هم آميخته است و ملاحظات حكومتها، فرقهها، گروهها، باندها و دار و دستهها را در اين زمينه نميتوان ناديده گرفت زیرا آنها دوست دارند طبق مصالحشان تاريخ روايت شود.
اين پژوهشگر تاريخ تاکید كرد: اگر نام پيروي تاريخ از گفتمان قدرت و سياست را تحريف كردن تاريخ بگذاريم، نوعي سادهكردن بحث است. معرفت تاريخ، عرصه جنگ گفتمانهاي رقيب است؛ چراكه به قول «جرج اورول» كسي كه در گذشته فرمان ميراند، فرمانرواي امروز و آينده است. گفتمانهاي رقيب تلاش ميكنند تاريخ را به نفع خود تسخير كنند بنابراين از نظر تحليل گفتماني هر نوع تفسير نوعي اعمال قدرت يا نوعي تسخير و تصرف به حساب ميآيد و هرگونه روايت را مبتني بر مفهوم اراده معطوف به قدرت بايد تلقي كرد.
وي همچنين درباره ناگفتههاي تاريخي اين رويداد عنوان كرد: ناگفتههاي بسياري درباره انقلاب مشروطه در ايران وجود دارد. مشروطه به مانند كوه يخي است كه اصل قضيه آن هنوز برملا نشده و خيلي از شواهد، اطلاعات و دادههاي مربوط به اين رويداد هستند كه هنوز به شكل اسناد پراكنده، نامدون و نامنظم وجود دارد و نياز به كار درازآهنگ و جمعي افراد و گروههاي گوناگون دارد تا تاريخ مشروطه براساس آنها روايت شود.
رحمانيان گفت: بنده سالها پيش در تبريز به دليل اينكه اين شهر جايگاه بسيار بزرگي در تاريخ انقلاب مشروطيت دارد، پيشنهاد دادم نهادي به نام «بنياد مشروطيت» (به شكل غير دولتي، غير انتفاعي و به شكل NGO) برپا و تشكيلات اداري و علمي مستقلي براي آن ايجاد شود كه اسناد، مدارك، تحقيقات و هر آنچه كه مربوط به انقلاب مشروطه است در آنجا گردآوري شود و هرساله همايشها و سمينارهايي در آنجا برپا و داراي ژورنالهايي از جمله فصلنامه و سالنامه باشد. به طور كلي، نظر بر اين بود كه يك حلقه ارتباطي نيرومندي بين همه محققان و موسسههایی كه به نوعي ارتباط با تاريخ انقلاب مشروطيت دارند، ايجاد شود كه متاسفانه اين پيشنهاد هنوز عملي نشده است و نياز به حمايت ملي و مردمي دارد.
*درباره داريوش رحمانيان:
داریوش رحمانیان (۱۳۴۴) پژوهشگر تاریخ و استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران است. او مولف کتابی با عنوان «جنبش مشروطه» است که به عقیده برخی صاحبنظران نگاه معتدلی به نهضت مشروطه دارد. رحمانیان دوره کارشناسی تاریخ را در دانشگاه تبریز (۱۳۶۸)، دوره کارشناسی ارشد را در دانشگاه شهید بهشتی (۱۳۷۲) و دوره دکتری را در دانشگاه تبریز (۱۳۸۱) گذراند.
«تاریخ علتشناسی انحطاط و عقبماندگی ایرانیان و مسلمین (از آغاز دوره قاجار تا پایان دوره پهلوی)» و «ایران بین دو کودتا (تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران از انقراض قاجاریه تا کودتای ۲۸ مرداد)» از مهمترين كتابهاي رحمانيان هستند. وي همچنين حدود 60 مقاله را در كارنامه علمي خود به ثبت رسانده است.
مجموعه مقالات همایش «ایران و سیاست جهانی در آغاز قرن بیستم در یکصدمین سالگرد قرارداد ۱۹۰۷»، «تاریخ تفکر سیاسی در دوره قاجاریه (رشته تاریخ)»، «سیدجمال الدین اسدآبادی»، «چالش جمهوری و سلطنت در ایران: زوال قاجار و روی کار آمدن رضاشاه» و «افسانههای لری، بختیاری و شوشتری» برخي ديگر از كتابهاي وي هستند.
نظر شما