کتاب «گل آخر، دقیقه 90» نخستینبار سال 1390 منتشر شده بود. این کتاب داستان نوجوانانی علاقهمند به فوتبال از فرهنگها و طبقههای اجتماعی مختلف را روایت میکند که در پی راهاندازی مسابقات فوتبالاند. ماجرای برگزاری این مسابقات با برقراری حکومت نظامی همزمان شده است و نوجوانها باید از یک سو با تیمهای حاضر در مسابقات و از سوی دیگر با عوامل حکومت نظامی که مخالف برگزاری مسابقات در ساعتهای حکومت نظامیاند و عوامل ساواک که قصد دارند مخفیانه برگزاری مسابقات را با اختلال مواجه کنند مبارزه داشته باشند. در واقع، مسابقات فوتبال، بستری برای کشمکش با عوامل نظام حاکم میشود و نوجوانان داستان با وحدت میکوشند ابهت حکومت نظامی را بشکنند.
دانشگر این رمان را داستانی درباره نوجوانان و ویژه همین گروه سنی معرفی کرد و گفت: گمان میکنم استقبال نوجوانان از این کتاب بسیار خوب بود که اکنون به دومین چاپ رسیده است. اگر امکان ارایه نظر مخاطب به ناشر وجود داشت مطمئنم نظرات جالبی در این زمینه دریافت میکردم.
وی بر اهمیت برگزاری جلسههای نقد و بررسی آثار تاکید کرد و افزود: تالیف رمان تاریخی هم برای نوجوانان در برنامه دارم و معتقدم که اگر مولف از بازخورد آثارش از طریق جلسههای نقد با حضور نوجوانان آگاه شود میتواند شیوه نگارش خود را به ذائقه نوجوانان نزدیکتر کند.
در بخشی از کتاب «گل آخر، دقیقه 90» میخوانیم: «... توپ از کنار پای بازیکنان گل سرخ رد میشد و میآمد طرف من. دلم میخواست میتوانستم دوباره بدوم. مثل پلنگ بدوم و توپ را بکوبم بیخ طاق دروازه. ولی پایم را حس نمیکردم. انگار زمین از زیر پایم فرار میکرد. من هم زانو زدم. بعد همانطور با زانو و چهار دست و پا راه افتادم طرف توپ. همه بازیکنان گل سرخ زانو زدند. من رسیدم به توپ. با سر توپ را شوت کردم طرف دروازه. توپ آرام آرام قل خورد رفت طرف دروازه. دروازهبان از سر راه توپ کنار رفت. توپ سلانه سلانه خودش را رساند روی خط دروازه و همانجا ایستاد...»
نظر شما