حسن اصغری، داستاننویس در یادداشتی که برای (ایبنا) ارسال کرده، مشکل توزیع کتاب و کندی روند انتشار را از دلایل کمی شمارگان کتاب دانسته و نوشته است: هشت سال پیش با کوهی از مشکلات روبهرو بودیم و کتابهای ارزشمند از انتشار باز میماندند. همچنین سختگیری در ممیزی از دلایل کاهش تولید کتاب و بی رغبتی مردم به کتابخوانی است.
به گمانم جریان ممیزی نسبت به هشت سال گذشته تعدیل شده و اهل قلم بیشتر منتظر نتایج مثبتاند. البته انتظار میرود بررسی کتاب در اداره کتاب تسریع یابد. این فرایند سبب میشود اهل قلم به آیندهشان امیدوار باشند و با انرژی بیشتر به تولید فکر و آفرینش ادبی برای جامعه بپردازند و برای اهل قلم گشایشی حاصل شود.
معتقدم در زمینه چاپ کتاب و نشر، یک سو موضوع ممیزی و سوی دیگرش بحث توزیع کتاب است. نارسایی در این دو حوزه باعث شده که شمارگان کتابها به پایینتر از هزار نسخه و حتی 500 نسخه تنزل کند. به تازگی برخی کتابها را میبینم که 300 نسخه تیراژ دارند و این امر فاجعه است. وقتی تیراژ کتاب را با دهه چهل که جمعیت کشور حدود 20 میلیون بود مقایسه میکنیم، این آمارها تأسفآور است. اداره کتاب باید با ایدههای نویی که مدیران جدید دارند، در جهت بالا بردن شمارگان کتاب تسهیلاتی برای برخی از ناشران در نظر بگیرد یا روند رسیدگی به کتابهای ارزشمند را تسریع بخشد.
از سوی دیگر در بازار کتاب برخی ناشران سودای پول و سود بیشتر را در سر میپرورانند و به دنبال کتابیهایی هستند که سود بیشتری را به جیبشان سرازیر میکند. اداره کتاب به جای اینکه مدام کتابهای نویسندگان و مترجمان و اهل قلم را به شیوه سنتی بررسی کند، میتواند طرحهایی تشویقی نیز برای آثار درخشان در نظر بگیرد و دستکم با شیوههایی از آنان حمایت کند.
همانطور که گفتم معتقدم برخی ناشران در بازار کتاب بیشتر به فکر برگشت پول و سرمایهاند و به کتابهای ارزشمند کمتر اهمیت میدهند.
همچنین در مواقع بسیاری با سیلی از کتاب روبهرو هستیم که بعد از انتشار نه معرفی میشوند و نه کسی آنها را میخواند. در حقیقت ما با انبوهی از کتابها مواجه میشویم که مخاطبان آنها را نمیشناسند. در این مورد ایراد به ناشران یا پخشیها وارد است و در واقع این مصیبتی است که جامعه ادبی با آن دست به گریبان است. همین امر علت دیگری شده که معدل کتابخوانهای ما پایین بیاید و سواد کتابخوانان جامعه محدود بماند.
البته مردم نیز از دیگر سو مشغلههای مختلف و متنوعی دارند، اغلبشان وقت آن را ندارند که حوزه کتاب را در هر عرصهای که دوست دارند به درستی رصد کنند. بنابراین کتاب در وضعیت موجود فراموش و از سبد خانوار حذف میشود.
اگر وزارت ارشاد راه حلی پیدا کند تا برای توزیع کنندگان کتاب جوایزی در نظر بگیرد و کتابخوانها را نیز تشویق کند، گام مثبتی برای توسعه کتابخوانی برداشته است. ضمن آن که در مجموع نظر شخصیام درباره ممیزی در یک سال اخیر مثبت است؛ در حالی که برخی کتابها از دولت قبل در وزارت ارشاد مانده است. یکی از کتابهای خودم با حجم 500 صفحه در نشر علم بلاتکلیف مانده و دیگری رمانی تاریخی حدود 400 صفحهای است. منتظرم این دو کتاب نیز مجوز دریافت کنند و در اداره کتاب بررسی شوند.
کمترین توقعم از وزارت ارشاد این است که کتابهای ارزشمند اهالی قلم در دولت جدید چاپ شود و دولت جدید کار وامانده دولت قبل را انجام دهد.
نظر شما