در بخشی از مقدمه این اثر میخوانیم: «(الف) مدتی است ساکت شد. مات مانده بود به روبرو، پیرمرد رذل پرادعا به گمانم تحت تاثیر گفتههای خودش قرار گرفته که آنطور خشکش زده بود! به خود آمد، نگاهم کرد و اخم کرد و پرسید- پس چرا نمینویسی؟
داد زدم- نمیخواهم بنویسم، اصلاً خسته شدم از داستانهایی که سر و ته دارند و معنی و مفهوم دارند. میخواهم طوری بنویسم که هیچکس، هیچوقت، هیچی ازشان نفهمد. فهمیدی؟»
علومی در این کتاب از شخصیت شهرزاد قصهگوی «هزار و یک شب» اقتباسی کمیک (پارودی) دارد، به نحوی که در بخشی از کتاب نوشته است:
«دی ماه پارسال به شهر خودمان، بم رفته بودم، در خیابان کنار ارگِ بم، زمانی که هوا داشت تاریک میشد، مردی انگار از میان تاریکی به در آمد و ناگهان بازوی مرا محکم گرفت. ترسیدم. گفت- این دفترچه را شهرزاد خانم داده برسانم به شما. علومی هستی دیگر، نه؟
چند دفترچه به من داد که کاهی و قدیمی و پر از داستان بودند (همین داستانها) و من زیر نور چراغ برق، مدتی تماشاشان کردم و بعد که دور و برم را نگاه کردم، دیدم آن مرد غریبه نیست. رفته بود.»
انتشارات قطره این مجموعه حکایت را با شمارگان پنجهزار و 500 نسخه و بهای 15 هزار و 500 تومان منتشر کرده و بهای این کتاب با تخفیف، 13 هزار و 175 تومان درج شده است.
نظر شما