این نویسنده افزود: طبعاً نثر مقاله ویژگیهایی دارد و شبیه به داستان نیست. «سنگی برگوری» نثر شیرینی دارد و به گمان من پختهترین کارش از لحاظ داستانی همین اثر است. آثار اولیه آلاحمد با داستانهای چند سال پایان عمرش فرق دارد. زبان او در این سالها پختهتر و محکمتر و تصویری شده است. در حقیقت داستانهای او با داستانهای یک دهه قبلش کاملاً متفاوت بود.
نویسنده کتاب «ول کنید اسب مرا» ادامه داد: در داستان «گلدسته و فلک» لحن یک نوجوان به خوبی در داستان حفظ شده یا داستان «بچه مردم» ویژگیهای مثبتی دارد. یکی دیگر از ویژگیهای نثر آل احمد این است که برخی نویسندگان میگویند تلگرافی مینویسد. نمونه بارز این نوع نثر در «غرب زدگی» است. اما در عین حال در برخی دیگر از داستانهایش این نثر تلگرافی دیده نمیشود.
اصغری توضیح داد: در نثر تلگرافی آلاحمد، خواننده خودش باید حدس بزند که نویسنده چه میخواهد بگوید. جملهها خیلی زود قطع میشوند و خواننده باید بیندیشد. در واقع او در این کار بدعتگذار بود.
این داستاننویس تصریح کرد: البته همانطور که گفتم نثر برخی از داستانهای جلال شبیه به نثر مقاله میشود که نقص کار آلاحمد است. اما در هر حال آل احمد پرشور میاندیشید و زبان داستانی خاص خودش را داشت. داستان «مدیر مدرسه» او هنوز تازه و امروزی است، همینطور برخی تکنگاریهای او. اما «غرب زدگی» او دیگر برای من جذابیتی ندارد.
نظر شما