خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- دولت آلبویه از نظر قدرت و وسعت قلمرو و بهویژه شکوفایی فرهنگی و تاثیر آن بر فرهنگ ایرانی-اسلامی در ادوار بعدی، از مهمترین حکومتهای ایرانی پس از اسلام بهشمار میرود. در دورهای که به میانپرده ایرانی معروف است، آلبویه توانست یکی از سلسلههای بزرگ و نامآور ایرانی بعد از اسلام را تشکیل دهند؛ سلسلهای که براساس آنچه در منابع تاریخی آمده، از سویی خود را به خاندان ساسانی منتسب کردند و از دیگر سو طی نسبنامهای الهی و دینی، به ابراهیم نبی(ع).
آلبویه و تلفیق اندیشههای ایرانی و اسلامی
آنچنان که جوئل کرمر مولف «احیای فرهنگی در عهد آلبویه» در کنار مورخان دیگر بر آن تاکید دارند، بیشترین سعی امرای این سلسله، تلفیق اندیشههای دینی ایران باستان و دیانت اسلامی بود تا از عقاید مشترک فرهنگ قبل از اسلام در زمینه مشروعیت دینی حق الهی حکومت استفاده کنند و از این طریق بتوانند بر مردمی که هم به گذشته خود افتخار میکردند و هم برای دین اسلام ارزش و اهمیت زیادی قائل بودند، حکومت کنند.
کرمر همچنین بیان میکند: «امرای بویه عناوین باستانی ایران از جمله عنوان شاهنشاه (شاه شاهان) را احیا کردند و القاب پرطمطراق خلفا و حکمرانان عرب را به کار گرفتند و از تاج و تخت که نشانههای سلطنت بود، استفاده کردند.»
نکته دیگری که مورخان برای آلبویه برشمردهاند، تسامح مذهبی امرای این سلسله بود. سیاست مذهبی آلبویه در دورههای مختلف، متفاوت بود. اوج تسامح فکری آلبویه در دوران عضدالدوله متجلی شد. البته پژوهشگران معاصر همچون رسول جعفریان و حسین مفتخری براین باورند که تسامح عضدالدوله تا حدی اقتضای زمان بود. وی زمانی به امارت رسید که بهواسطه درگیریهای شدید مذهبی اوضاع درهم و آشفته بود و او با درایت و کیاست هرچه تمامتر، توانست امنیت و آرامش و به تبع آن پیشرفت علمی – فرهنگی را گسترش دهد. جالب اینکه عضدالدوله در اوج قدرت و نه از روی ضعف چنین سیاستی را در پیش گرفت. او اولین امیری بود که پس از اسلام، لقب ملکالملوک یا شاهنشاه گرفت.
باوجود اهمیتی که سلسله آلبویه در تاریخ ایران داراست، محققان و پژوهشگران آنچنان که باید به تمام زوایای این سلسله نپرداختهاند. جانجی دانهو، پژوهشگر تاریخ عرب در اینباره مینویسد: «مورخان عرب به سبب ایرانی و شیعه بودن آلبویه به آنان بیتوجهند و محققان ایرانی نیز بیشتر به سامانیان و صفویان میپردازند و غربیان نیز دوست دارند با پرداختن به دوره اول عباسیان و سلجوقیان یا فاطمیان این حکومت را فراموش کنند.»
پژوهشگران معاصر معتقدند افزون براین دلایل، علت بیتوجهی پژوهشگران اسلامی و ایرانی به این سلسله، کمبود منابع و دشواری استنتاج از آنها، عدم آگاهی از پژوهشهای خاورشناسان و نیز کوچک شمردن این حکومت است. منابعی که از این دوره باقی ماندهاند، چشمانداز روشنی از امور اجتماعی و اقتصادی ندارند و مطالبشان بیشتر به امور سیاسی و نظامی اختصاص دارد. درهرحال اگر بخواهیم فهرستی از منابع تاریخی که به سلسله آلبویه پرداختهاند، ارائه دهیم باید از این آثار نام برد:
«مروجالذهب» مسعودی، «سنیالملوک الارض و الانبیا» حمزه اصفهانی و «العیون و الحدائق فی اخبار الحقایق» اثر نویسندهای گمنام همزمان باروی کار آمدن آلبویه نوشته شدهاند و از این نظر حائز اهمیت فراواناند. وضعیت دیلمیان پیش از به حکومت رسیدن آلبویه، نحوه برخورد زیاریان و سردارانی مانند اسفاربنشیرویه و ماکان کاکی با مردم نواحی مرکزی و غربی ایران، حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله و قحطی که بر اجتماع و اقتصاد این سرزمینها تاثیر گذاشت و ضعف و فروپاشی خلافت عباسیان مهمترین مباحث این سه کتاب را تشکیل میدهند. این منابع بیشتر به مسایل سیاسی میپردازند و به موضوعات اجتماعی و اقتصادی اهمیت زیادی قائل نیستند.
«مجملالتواریخ» اثر مولفی ناشناس از دیگر منابع این دوره محسوب میشود که با وجود اینکه اطلاعات کمی از آلبویه به دست میدهد، اما منبع مهمی در شناخت این سلسله بهشمار میرود. یکی از دلایل اهمیت این اثر، استفاده مولف از کتاب ناپدید شده التاجی است. این کتاب به زنان، فرزندان و امیران آلبویه، سن و زمان تولد و وفات آنان اشاره و رویداد حمله محمود غزنوی به ری و برافتادن آلبویه شاخه ری را آورده است.
مسکویه از اوضاع اجتماعی و سیاسی آلبویه سخن میگوید
از منابع اصلی تاریخ سلسله آلبویه «تجارب الامم و تعاقب الامم» نوشته ابوعلی خازن ملقب به مسکویه است. دو جلد از این اثر به آلبویه و حوادثی که پیرامون آنها میگذشت، اختصاص دارد. مسکویه از ندیمان حاکمان و وزیران این سلسله بود. حیات مسکویه تقریبا برابر با کل دوره بوییان بود. او در نوشتن این کتاب از آثار وقایعنگارانی چون طبری، سنان بن ثابت، صولی، ابنعمید و مهلبی بهره برد. طبقات مردمی که وی با آنها در تماس بوده و در میان آنها میزیسته، گزارشهای عینی او را شکل دادهاند. بنابراین آنچه وی به توصیف آن پرداخته، تا اندازه زیادی به وضع اجتماعی خودش و اطلاعاتش بستگی دارد. حسن منیمنه در کتاب «تاریخالدوله البویهیه» بیان میکند، «تالیف کتابهای تاریخی در نزد مسلمانان با تجاربالامم به اوج خود رسید و حتی این اثر در برخی زمینهها از اثر طبری برتر است. کایتانی شیوه تاریخنگاری او را به شیوههای جدید تاریخنگاری در غرب نزدیک میداند.»
یکی از امتیازاتی که برای مسکویه برشمردهاند، شجاعت و ریزبینی او در انتقاد است. یک نمونه از این شجاعت را میتوان در این عبارت از «تجاربالامم» دید: «معزالدوله اداره هر بخش را به یکی از ویژگان دیلمی خود واگذار کرد...گرد او را مشتی کارمندان دغل فراگرفته که هدف هریک از ایشان، نوید دادن و امروز و فردا کردن بود تا بدهیها را سال به سال به عقب بیندازد...هرگاه کشورداری به شیوه نادرست پایهگذاری شود، گرچه در آغاز کار پنهان بماند، با گذشت زمان آشکار خواهد شد.»
یا آنجا که مینویسد: «مهمترین کار یک وزیر آن بود که هزینههای روزانه امیر را از راه مصادره دارایی مردم، یا راهی دیگر آماده سازد؛ از گرفتن وام از دوستان تا دوختن پاپوش برای هرکس که متهم به داشتن ثروت باشد.»
درگیریهای خانوادگی آلبویه به روایت مورخان
اثر دیگری که در بررسی تاریخ سلسله آلبویه اهمیت دارد، «المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم» نوشته ابوالفرج ابن جوزی است. جلدهای 14 تا 16 این کتاب به آلبویه اختصاص دارد. ابن جوزی نخستین فردی است که مرحله آخر حکومت آلبویه را نوشت. این اثر اطلاعات و اخبار مهمی از اوضاع عمومی و درگیریهای خانوادگی آن عهد دارد.
«الکامل» ابناثیر یکی دیگر از منابع مهم این سلسله است که پژوهشگران و مورخان بسیاری به آن رجوع میکنند. اهمیت این کتاب در بررسی تاریخ آلبویه در این است که درباره پایان این سلسله که منابع دیگر کمتر به آن پرداختهاند، اطلاعات ارزشمندی ارائه میدهد.
«التاجی»، کتابی که در تاریخ گم شد!
«التاجی» اثر ابراهیم بن هلال صابی از مهمترین آثار این دوره به شمار میرود. اصل این کتاب در دست نیست اما بخشهایی از آن در برخی کتابهای بعد از آن آمده است. مولف در این اثر به موضوعاتی همچون مساکن گیل و دیلم و بزرگان قبایل آنها، ورود علویان به این مناطق و چگونگی اسلام آوردن مردم و تشکیل حکومت علویان و درگیریهای آنان با رقیبان و احیای دوباره علویان به دست ناصر کبیر و حکومت محدود آنها تا زمان رکنالدوله پرداخته است. صابی که این کتاب را به دستور عضدالدوله به رشته تحریر درآورد، نسبنامهای نیز برای آلبویه ترتیب میدهد و نسب این امیر بویهی را از طریق پادشاهان ایران به اعراب میرساند تا موانع انتقال خلافت به آلبویه برداشته شود. مولف در این باره مینویسد: «آلبویه در قدیم از بنیضبه بودند که ابتدا به آذربایجان و سپس به کنار دریای طبرستان کوچیدند.»
آلبویه از نگاه اصطخری و بیهقی
اثر مشهور اصطخری به نام «مسالک و ممالک» منبع دیگر بررسی تاریخ آلبویه است. این کتاب به دلیل همزمان بودن با آغاز آلبویه اهمیتی فراوان دارد. این کتاب بعدها مورد استفاده ابنحوقل و مقدسی قرار گرفت.
ارزش و جایگاه «تاریخ بیهقی» بر هیچ پژوهشگری پوشیده نیست. اگرچه عمده مطالب این کتاب حوادث غزنویان را دربرمیگیرد اما اطلاعات اندک ولی مهمی درباره اهمیت ایران مرکزی و شهرهای ری و اصفهان از لحاظ منابع اقتصادی و موقعیت سوقالجیشی و ارتباطی دارد، موضوعی که ریشه بسیاری از اختلافات و درگیریهای میان غزنویان، آلبویه و سامانیان دارد. بیهقی در اثر جاودانهاش حمله غزنویان به شاخه ری خاندان بویه و برانداختن آن در 420 ق. و پیشروی غزنویان تا اصفهان را به تفصیل شرح میدهد. دیدگاه غزنویان درباره آلبویه ری، دستگیری مجدالدوله، آخرین پادشاه آنان، ظلم و ستم عاملان غزنوی بر مردم این دیار، ظهور ترکان غز و آسیبهایی که آنان بر این منطقه وارد کردند از مهمترین مسائلی است که در تاریخ بیهقی ذکر آنها آمده است.
افزون بر این منابع باارزش تاریخی که سلسله آلبویه را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهند باید از آثار دیگری چون «اعلاق النفیسه»، «احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم» مقدسی، «تاریخ هلال صابی»، «لطایفالمعارف» ثعالبی، «الابنیه عن حقایق الادویه»، «مفاتیحالعلوم» خوارزمی و سفرنامههای افرادی چون ناصرخسرو، ابن فضلان و ابودلف نام برد که هریک بهگونهای و از زاویهای آلبویه را مورد مطالعه قرار دادهاند.
نظرات