صدای متفاوت روشنفکری زمانه
وی با تاکید بر اینکه دوست داشتم در فرصت بهتر و با تامل بیشتری درباره جلال آلاحمد حرف بزنم گفت: در این فرصت محدود تنها یک سرفصل را بازگو میکنم. جلال آلاحمد صدای متفاوت روشنفکری در زمانه ما بود. روشنفکری مولفههایی دارد که آلاحمد بخش عمدهای از آنها را که بیشتر روشنفکران متداول زمانه ما از آن بیبهره بودند، داشت.
وی درباره مقوله روشنفکر و روشنفکری توضیح داد: روشنفکر کسی است که فکر کردن را به عنوان نعمت الهی میداند. او دغدغه شناخت زمان و احساس مسئولیت نسبت به مسائل زمان را داشت.
صالحی در پاسخ به صحبتهای اکبر جباری که پیش از وی گفته بود :«اگر به جلال و آثارش با دید انتقادی نگاه کنیم، بزرگترین لطف را به او کردهایم» اظهار کرد: دستکم با بخشی از حرفهایی که زده شد موافقم، هرچند پارادایمهای متفاوتی داریم. آلاحمد یکی از روشنفکران زمانه خود بود، با هرنگاه و تفسیری که نسبت به او داشته باشیم و با در نظر گرفتن اینکه هیچ انسانی مصون از اشتباه نیست.
معاون فرهنگی وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی اضافه کرد: آلاحمد زود وارد سیاست شد و در واقع از سیاست به تفکر آمد اما تفکر را مقدم بر سیاست نمیدانست. در واقع مجبور شد سیاستورزی کند و این اقتضای زمانه زندگی او بود.
وی با اشاره به وقایع شهریور 1320 ادامه داد: این اتفاقات خیلیها را زود وارد عرصه سیاست کرد. این تجربه را ما هم در دهه نخست انقلاب شاهد بودیم و باید به کسانی که از تفکر به سیاست میآیند حق بدهیم، چون فرصت چندانی نداشتند. هرچند لایحههای اندیشه آنها پرعمق نبوده، اما باید به فضاهایی که در آن زیست کردهاند هم نگاه کنیم.
صالحی ادامه داد: او در دهههای پرتپش 20 و 30 ، به قول خودش باید جسد و مجروح جا به جا میکرد. قبول دارم او لایحههای اندیشه کمرنگی داشت، اما باید انصاف داشت. او شاهد اتفاقات سهمگین سه دهه مملکت بود.
معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره ویژگیهای شخصیت آلاحمد گفت: قبول دارم او پرخروش بود و در نتیجه تعریفها و انتقادهایش گاهی هم تحقیرآمیز میشد. آلاحمد حرکتهای تندی در اثبات یا نفی داشت. این واقعیت است و جلال را باید با این واقعیت شناخت. البته زمانه هم در این موضوع بیتقصیر نبود.
نسل سوخته روشنفکری
صالحی همچنین یادآور شد: وقتی از جلال میگوییم. به آن دلیل نیست که به نقصهایش بیتوجه باشیم یا بخواهیم او را قدیس کنیم. آلاحمد انسان بود اما نه از نسل سوخته روشنفکری. او زنده است و نفس میکشد، برخلاف خیلیها که تبدیل شدند به تاریخ باستانی، نه موجود زنده در فضای تفکر. او به دلیل صدای متفاوتش ماندنی شد، یا ماندنیتر شد. بخواهیم یا نخواهیم نمیتوانیم بگوییم او مرده است، بلکه آلاحمد در فضاهای تفکر و اندیشه این مرز و بوم و ادبیات و حوزههای دیگری که در آنها صاحب نظر بود، زنده است.
صدای متفاوت آلاحمد
صالحی در ادامه به بیان تفاوت صدای آلاحمد با برخی روشنفکران همدورهاش پرداخت و گفت: او از تعصب ایدئولوژیک فاصلهاي روشن داشت. در دورهای که ایدئولوژیها حصار بودند، حصار شکنی کرد. البته باید آن فضا را تجربه میکردیم؛ فضایی که برخی میخواستند از زندان پر پیچ و خم ایدئولوژیها بیرون بیایند اما نمیتوانستند و در اين ميان آلاحمد توانست یک چهره متفاوت باشد.
وی درباره دومین وجه تمایز آلاحمد با برخی روشنفکران توضیح داد: جلال از تفننهای روشنفکرانه فاصله روشن داشت. جریان روشنفکری طی 150 سال گذشته در دو شاخه متعارض حرکت میکرد. یکی روشنفکری تعصبانگیز ایدئولوژیک و دیگری روشنفکری تفننگرا، که ذائقه و سلیقه آنها را هم جا به جا میکرد. حرکت به سمت یک نقطه که در آن ایدئولوژی زندان نشود و از طرفی هم موج اندیشمندان را نبرد دشوار است. آلاحمد به خوبی در این میدان جا پیدا کرد.
صالحی درباره نگاه آلاحمد به سنت اظهار کرد: جلال برای سنت حرمت قائل بود. ما سیر زندگی او را در نقد سنت میدانیم اما در عین حال و در آن دوره که آلاحمد خیلی چیزها را کنار گذاشت، ریشههای سنت در او زنده بود. آنچه جلال را زنده نگه داشت و باعث شد جامعه ایرانی او را روشنفکر بداند، این بود که آلاحمد سنتها را رها نکرد.
وی گفت: آلاحمد برخلاف جریان روشنفکرانی که جایگاه مرفهای داشتند و شاید به طبقات پایین سرک میکشیدند اما در آنها حضور نداشتند، حضور فعالی در طبقات پایین جامعه داشت.
صالحی فاصله از محافظهکاری را دیگر وجه تمایز آلاحمد دانست و گفت: محافظهکاری سنتی و محافظهکاری روشنفکری هرکدام مولفههای خاص خود را دارد. آلاحمد از هر دو نوع محافظهکاری فاصله داشت. او با نقش معلمی ارتباطش با نسلهای بعدی را حفظ کرد. در روزگاری که روشنفکران به دنبال حفظ فاصلهها، خود را در قله میدیدند و نمیخواستند کسی در دامنه با آنها همراه شود، او میخواست در این کوهنوردی و راهپیمایی دیگران را با خود همراه و همنورد کند. این از ویژگیهای سلوک آلاحمدی بود.
معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره فاصله آلاحمد با رویکردهای خشک آکادمیک اظهار کرد: بسیاری از روشنفکران معاصر جلال در چارچوبهای آکادمیک محصور بودند اما آلاحمد دانشگاه گریز بود و در فضایی که حصار آکادمیک ایجاد میشد، پرورده نشد. او نه در چارچوبهای آکادمیک زیست، نه در آنها حرکت کرد.
وی همچنین گفت: آلاحمد از کسانی بود که به دو وجهه ضداستعماری و ضد استبدادی جامعه توجه داشت. گروهی از روشنفکران به وجهه ضد استبدادی و گروهی هم به وجهه ضد استعماری نگاه میکردند، اما آلاحمد با توازن نگاه، هر دو مقوله را مدنظر داشت. این نگاه او را با جریان روحانیت همراه کرد.
صالحی در پایان با بیان اینکه صداهایی که کمتر شنیده میشوند، ماندگارترند گفت: درباره هرکدام از ویژگیهای آل احمد باید به تفصیل حرف زد اما در مجموع صدای متفاوتی از آلاحمد شنیده شد که تریبونهای رسمی از آن حفاظت نکرده بودند و نقش قابل توجهی از این حفاظت ملی بود.
نظر شما