چرا اثري از برخي مشاهیر تاریخی در کتابهای درسی نيست؟/7
مالکی: مشاهیر تاریخی را درگیر حب و بغضها نکنید/تنها دلواری نبود که در قیام تنگستان رشادت نشان داد
هیبتالله مالکی، پژوهشگر تاریخ شفاهی میگوید: وقتی مورخی با هدف خاصی وارد روند تاریخنگاری میشود حب و بغضهای خود را در تاریخنگاری دخیل میکند و این یکی از دلایل خالی یا کمرنگ بودن مشاهیر تاریخی در کتابهای درسی است.
وی ادامه داد: دومین علت این موضوع این است که وقتی مورخی با هدف خاص وارد روند تاریخنگاری میشود حتما حب و بغضهای خود را در تاریخنگاری در نظر میگیرد و همین حب و بغضها ناگزیر تاثیرات سویی در بردارد. یا عدم شناخت مورخان پیشین از شخصیتهای برجسته تاریخی باعث به وجود آمدن این مساله میشود که به یک سری افراد کمتوجهی یا بیتوجهی شود.
نویسنده کتاب «علما و مشاهیر فارس در جنگ جهانی اول» در ادامه برشمردن عوامل این موضوع به تحت تاثیر قرار گرفتن مورخان از عوام اشاره کرد و افزود: متاسفانه گاه اتفاق میافتد که فرهنگدانان، تاریخدانان و دانشگاهیان تحت تاثیر دیدگاه عوام قرار میگیرد و با در پیشگرفتن راه آنها تاریخ را به انحراف میکشانند.
وی با تاکید بر این مساله به ارائه مثالهایی در این زمینه پرداخت و گفت: به عنوان مثال، درباره نهضت جنوب و قیام مردم دشتستان که علیه انگلیس صورت گرفت فقط شخصیتی به نام رئیسعلی دلواری مطرح میشود و در بزرگداشتها و مراسمهای مختلف تنها بزرگداشت وی گرامی داشته میشود. در حالیکه وی سرباز پیادهای بود که تنها 43 روز جنگید و در نهایت به دست یاران خود نیز کشته شد. در اینجا این سوال پیش میآید که آیا شخصیتی بالاتر از دلواری در این قیام وجود نداشت؟ آیا فقط دلواری بود که در این قیام از خود رشادت نشان داد؟
نویسنده کتاب «قیام جنوب به روایت تصویر» در ادامه گفت: غضنفرالسلطنه برازجانی و ناصر لشکر کازرونی مهمترین شخصیتهای قیام تنگستان بودند که در زمان محمدرضا شاه، به دلایل و غرایضی از جمله اینکه رضاشاه قاتل آنها بود، به عمد نامی از آنها برده نشد. در سریالی هم که در همین باره (قیام تنگستان) ساخته شده، این تفکر را به مردم القا کرد که تنها دلواری در این قیام نقش موثری داشته است. در حالیکه دو شخصیتی که به آنها اشاره شد، رشادت بیشتری نسبت به دلواری داشتند و چهار سال و اندی با سپاه و لشکر انگلیسیها مبارزه کردند.
مالکی در ادامه با تاکید بر این موضوع گفت: اگر بخواهم مثال دیگری در این زمینه بیاورم، میتوان به حادثهای که برای فرخی یزدی و دوختن لبانش اتفاق افتاد اشاره کرد. همه مورخان بر این عقیدهاند که ضیغمالدوله قشقایی دهان وی را دوخت و به دستور وی این کار صورت گرفت. در حالیکه کسی که دهان فرخی را دوخت نه ضیغمالدوله قشقایی بلکه احتشامالسلطنه بختیاری بود.
مالکی برای پررنگتر شدن شخصیتها و مشاهیر تاریخی در کتابهای درسی چنین پیشنهاد داد: علاوه بر اینکه باید تاریخ شفاهی در ایران تقویت شود و جایگاه ارزشمندتری پیدا کند، باید در جامعه ایران فضای گفتوگو پررنگتر شود؛ به عنوان مثال، ادعایی که بنده درباره دلواری و دیگران مطرح کردم شاید کسانی مخالف آن باشند. بنابراین باید به بحث و گفتوگو بپردازیم تا به یک نتیجه رسید و ادعایی که درست است بر منصه ظهور بنشیند.
وی افزود: در مجموع باید مشاهیری پاک سرشت و درستاندیش که هیچ نامی از آنها درتاریخ نیست و همچنی بهتر از کسانی هستند که اکنون نامشان در کتابهای درسی آمده است منعکس شود مثلا چهرهای مانند صولتالدوله قشقایی (چهره سیاسی اواخر قاجار) که زمانی خادم ملت بوده، کمرنگ است.
*در این باره بخوانید:
گفتوگو با اصغر محمودآبادی: ایرانیان انگیزهای به مطالعه تاریخ و بازخوانی آن ندارند/ انوشیروان در کتابهای درسی کمرنگ است
گفتوگو با محمدتقی ایمانپور: نگارش کتابهای تاریخی باید از قید و بندهای سیاسی رها شود/ زندگی مبارزان انقلاب مشروطه را به درستی منعکس نکردهایم
گفتوگو با داریوش احمدی: کمرنگ بودن مشاهیر تاریخی در کتابهای درسی تاثیری جز بیهویتی ندارد
گفتوگو با مهدی محقق: تنوع مشاهیر ایرانی را با سعید نفیسی در کتابهای درسی رعایت میکردیم
گفتوگو با علی ططری: دانشجویان علاقهای به یادگیری تاریخ ندارند/پرداختن مقطعی به مشاهیر چارهساز نیست
گفتوگو با حسن زندیه: معرفی جذاب مشاهیر تاریخی بهتر از صد کتاب درسی موثر است
نظر شما