وی درباره محتوای جلد سوم کتاب افزود: شرحی درباره عملیات محرم و شناختی که شهید حسن باقری از منازعه و شرایط دشمن داشت، در این جلد آمده است. پس از عملیات محرم به زمانی پرداخته شده است که حسن باقری به عنوان جانشین فرمانده نیرو، عملیات انجام شده شناسایی را کامل نمیداند و همراه با شهید مجید بقایی و برادرش محمد باقری برای انجام عملیات شناسایی کاملتر، وارد عمل میشوند که در جریان این عملیات، حسن باقری به شهادت میرسد.
علامیان با اشاره به دو مجلد منتشر شده کتاب «روایت زندگی شهید حسن باقری» گفت: در مجموع با 174 راوی برای نگارش این کتاب صحبت کردم و این روایتها به تناسب تقطیع و توالی زمانی در قالب سه مجلد آورده شده است. مهمترین ویژگی «روایت زندگی شهید حسن باقری» این است که به وقایعی از دو سال و نیم نخست جنگ میپردازد که رویکر نبرد ما را از حالت تدافعی به حالت تهاجمی تغییر داد.
علامیان ادامه داد: در نخستین جلد کتاب 74 نفر و در دومین جلد 80 نفر راوی بودهاند نام برخی از راویان نیز به تکرار در هر سه جلد آمده است. بیشتر گفتو گوها از زمان آشنایی افراد با حسن باقری آغاز شده است و برخی روایتها به دلیل توالی زمان همپوشانی دارند.
وی درباره دلیل انتخاب روش توالی زمانی برای نگارش «روایت زندگی شهید حسن باقری» گفت: درباره انتخاب این روش خیلی فکر کردم. شهید باقری فرمانده بزرگی بود و با انبوهی از راویان از سطوح فرماندهی تا مردم عادی و محلی برای روایت زندگی وی مواجه بودیم. بنابراین، بهترین شیوه روایت زندگی را توالی زمانی دیدم.
خالق «التیامی بر رنجها»، از سال 1385 به عنوان زمان آغاز انجام مصاحبهها برای نگارش این کتاب یاد کرد و ادامه داد: یافتن راویان بسیار اهمیت داشت که بخش زیادی از این مهم بر عهده سردار فتحالله جعفری، مدیر موسسه شهید حسن باقری بود. تقریبا با تمامی افرادی که کوچکترین ارتباطی با شهید باقری داشتند، گفتو گو داشتهایم. مصاحبهها را با همکاری دستیارانم انجام میدادم. گفتو گوها برای تدوین این کتاب تا سال 1390 ادامه داشت.
وی در پاسخ به سوالی درباره دشواریهای نگارش و تدوین این کتاب توضیح داد: سختترین مرحله این کتاب، بخش تدوین بود زیرا باید منتظر میماندیم تا آخرین راوی نیز خاطرات و روایتش را بگوید. البته به ندرت روایتهای متناقضی هم بیان میشد که به دلیل گذر بیش از 30 سال از وقایع طبیعی بود. اتکای تمامی مطالب عنوان شده در کتاب «روایت زندگی شهید حسن باقری» بر اسناد است و صحت روایت شفاهی را میتوان با استناد به اسناد ارایه شده دریافت.
علامیان درباره دلایل خالی بودن جای نگارش چنین آثاری در میان کتابهای تاریخ شفاهی گفت: به یقین چنین کتابهایی که دارای جامعیت اسنادی باشند، اندکند. قصد زیر سوال بردن نویسندگان را ندارم اما نمونههای مشهور در این زمینه، نگارش کتابهایی درباره شهیدان محمد ابراهیم همت و محمد بروجردی است و معتقدم اثر جامعی در باره این فرماندهان بزرگ خلق نشده.
وی ادامه داد: برای نگارش کتابهایی در باره شخصیتهای بزرگ جنگ تحمیلی، در وهله نخست، نیازمند مطالعه و گردآوری آثاریم. رکن مهم بعدی، استنادبخشی به گفتههاست. این مهم است که روایت راویان از نظر زمان، مکان و اسامی مستند باشد تا به متنی تاریخی تبدیل شود. نویسنده و پژوهشگر حوزه تاریخ شفاهی باید مطالعات کتابخانهای ویژهای داشته باشد و خوب کنکاش کند. متاسفانه نویسندگان حوزه تاریخ شفاهی ما با کتابخانه میانهای ندارند و این باعث ایجاد نقصان میشود.
نگارنده «برای تاریخ میگویم» بخشی از ضعف اسنادی در حوزه تاریخ شفاهی را متوجه ناشران دانست و گفت: باید برای نوشته شدن کتاب خوب و مرجع، زمان مناسب در اختیار نویسنده قرار داد. نمیتوان با پژوهشی کمتر از سه سال، کاری ارزشمند ارایه داد. با فرصت محدود دو تا سه ماهه که ناشران در اختیار نویسندگان قرار می دهند، تنها میتوان اثری در حد و اندازه کتابهای یادوارهای منتشر کرد.
نظر شما