علي رضاييان در نخستين سالهاي دفاع مقدس، معاونت عمليات سپاه پاسداران منطقه دو اصفهان، معاونت طرح و عمليات ستاد مركزي سپاه پاسداران و فرماندهي قرارگاه حمزه سيدالشهدا را بر عهده داشت. وي در عمليات والفجر 4 در سال 1362 به شهادت رسيد.
تدوینگر اثر، در پيشگفتار «گزارشي از زندگي من» براي آشنايي مخاطب با زندگي شهيد علي رضاييان، سرگذشت او را از زمان تولد تا حضور وی در فعاليتهاي سياسي و مذهبي قبل و بعد از پيروزي انقلاب و سپس حضور در جبهههای دفاع مقدس نوشته است و به اختصار به ويژگيهاي اخلاقي شهيد و نحوه شهادت وی شرح داده است.
گزارشهاي شهيد رضاييان که برگرفته از یاداشتهای اوست، از 25 فرودين سال 1361 در پادگان دوكوهه آغاز شده است؛ هنگامی كه وی به همراه سردار اصغر صبوری از فرماندهان لشگر امام حسين(ع) به طرف اهواز حركت ميكنند. گردآورنده اثر براي توضيحات بيشتر درباره شخصيتها، مكانها و عملياتهايی كه شهيد در يادداشتهاي خود از آنها نام ميبرد، مطالبي را در پانوشتهای كتاب درج كرده است.
آخرين يادداشت کتاب «گزارشي از زندگي من» نیز به 29 مهرماه سال 1362 و لشگر 14 امام حسين(ع) مربوط است. در پايان كتاب نيز دو وصيتنامه شهيد و 16 عكس گنجانده شدهاند.
«گزارشي از زندگي من» در قطع رقعي و 328 صفحه با شمارگان سه هزار نسخه و بهاي 80 هزار ريال از سوي نشر ستارگان درخشان منتشر شده است.
کتاب «جنگی که تمام نشد» دیگر اثری است که به زندگی شهید علی رضاییان میپردازد. این کتاب، نوشته زینب عطایی است و از زبان فاطمه طالبی، همسر این شهید زندگی سردارعلی رضاییان را روایت میکند.
«جنگی که تمام نشد» 59 صفحهای، فراز و نشیبهای زندگی آنها و مبارزات علی رضاییان از قبل از پیروزی انقلاب تا دوران دفاعمقدس و شهادت را بیان کرده است. در صفحه 28 این کتاب میخوانیم: «... میگفت: تو بذار انقلاب پیروز بشه، بذار شاه بره من دیگه با جایی کار ندارم. انقلاب که پیروز شد خیلی خوشحال شدم. گفتم سختیهایمان تمام میشود، اما نشد. جنگ شد و این مصیبتها. میگفتم: علی! مگه نگفتی شاه که رفت مینشینم سر جایم؟ میخندید. میگفت: یه کم دیگه هم صبر کن. این جنگ تموم بشه میآیم سر خانه و زندگیمان.»
چاپ نخست کتاب «جنگی که تمام شد» در قطع رقعی، با شمارگان سههزار نسخه و بهای 15 هزار ریال از سوی نشر ستارگان درخشان، وابسته به سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سپاه و بسیج استان اصفهان منتشر شده است.
نظر شما