سید علی شجاعی، نويسنده و قائم مقام انتشارات نيستان دغدغه های خود در حوزه کتاب را با ایبنا مطرح کرده است:
یکی از عمده ترین دلایل آن این بود که در سال 84 سوبسید کاغذ را برداشتند و گفتند که ما این سوبسید را به مخاطب کتاب میدهیم؛ بطوریکه قیمت کاغذ در سال 84 از بندی 7 هزار تومان، به بندی 21 هزار تومان تبدیل شد و قیمت کتاب 3 برابر افزایش پیدا کرد. همینطور افزایش 3 برابری نرخ ارز از دیگر عوامل مهم ریزش مخاطب کتاب بوده است که با این حساب، قیمت کتاب 2 بار به میزان 3 برابر افزایش پیدا کرد.
ایده کلی اختصاص هدفمند سوبسید در قالب بن کتاب، ایده درستی است، اما در شکل اجرایی آن شیوه درستی در پیش گرفته نشده است؛ سوال من این است که به چه مخاطبی سوبسید میدهیم؟ آیا این تصور درست است که ما با این فرض که تنها کتابخوانهای ما، دانشجو و قشر دانشگاهی هستند، بن کتاب را به آنها اختصاص دهیم؟
من 10 عنوان کتاب دارم، جایزه داخلی دارم، اما یک ریال بن نگرفتم و بسیاری از اقشاري که امثال من هستند؛ اما از آن مهمتر زنان خانهدار هستند که بخش قابل توجهی از سرانه مطالعه کشور را به خود اختصاص دادهاند. حتی اگر خواننده رمان زرد باشند، بخشی از بدنه کتابخوان کشور بودند، ولی وقتی که به آنها سوبسید نمیدهیم، طبیعتا آنها هم نمیتوانند کتاب بخرند.
زنان خانه دار، مخاطب ندیده شده جدی حوزه کتاب هستند که با این روالی که در پیش گرفتیم، آنها را از دست دادهایم. زمانی که برای اختصاص این سوبسید به مخاطبان کتاب تصمیمگیری میکردیم، خانم خانهدار را کجای این جریان دیدیم؟ آیا دانشجویان تنها قشر کتابخوان ما هستند؟ در گذشته کتاب برای همه تا یک حدی ارزان بود و در یک حدی نگه داشته میشد که همه میتوانستند خرید کنند، ولی الان این امتیاز فقط برای دانشجویان است و به بقیه نمیرسد.
درحالی که تلاش همه مسئولین و دلسوزان فرهنگی این است که کتابخوانی را بین همه مردم اشاعه دهند، و اتفاقا این پتانسیل بین اقشار مختلف هم وجود دارد، ولی عدم توان خرید کتاب و توزیع نامناسب بن کتاب، این فرصت را از آنها گرفته است.
نظرات