رونمایی از 26 اثر در آیین گشایش سمینار آیندهپژوهی تحولات جهان اسلام
وزیر ارشاد: دیپلماسی فرهنگی به تقویت اعتماد به نفس کشورها کمک میکند
آیین گشایش سمینار «آیندهپژوهی تحولات جهان اسلام؛ فرصتها و تهدیدهای پیشروی جمهوری اسلامی ایران» با حضور علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد. در این مراسم از 26 اثر پژوهشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی رونمايي و از سه مترجم برتر خارجي قرآن كريم از كشورهای هند، اسپانيا و چين قدردانی شد.
متن سخنرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این مراسم به شرح زیر است:
«انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) تلاطمی را در دنیای معاصر ایجاد کرد که بعد از سی و چهار سال همچنان در منطقه و جهان منشأ تحولات بنیادین است، با حاکمیت سلطه به مصاف برخاسته و بسیاری از معادلات سیاسی را به هم ریخته است. بیداری اسلامی، حرکتهای اسلامخواهانه، مقاومت در برابر سلطهطلبی و اقتدار جمهوری اسلامی و محبوبیت رهبران آن در بین ملتهای مسلمان، بیانگر همین مدعاست.
بدون تردید تحولات و تغییرات منطقه و جهان ـ که متأثر از انقلاب اسلامی است ـ نیاز به هدایت و انتخاب دیپلماسی متناسب با شعارها، اهداف و آرمانهای جمهوری اسلامی دارد اما نظام سلطه تلاش میکند با ایجاد موانع فراوان مسیر این خیزشها را تغییر دهد و برای فراهم کردن زمینههای پذیرش الگوی لیبرال دموکراسی در دیگر کشورها تلاش میکند، از این رو جمهوری اسلامی باید اقدامات خود را در مسیر تحقق خواسته ملتهای منطقه طراحی و ساماندهی کند. بدیهی است جنس اقدامات باید نرمافزاری بوده و عرصه مواجهه نیز عرصه فرهنگ و اندیشه باشد و نه عرضه نظامی.
یکی از وظایف خطیر نمایندگان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مقابله با این ترفند، معرفی شایسته الگوها و نظریههای مدیریت و حکومت اسلامی است.
اینک شاهد گسترش موج جدیدی از جنبشهای اسلامی هستیم که دامنه آن به اروپا نیز رسیده است. اما در این میان با ظهور گروههای تروریست همچون القاعده و داعش که با هدف متوقف ساختن حرکتهای اسلامی و بدنام کردن چهره درخشان اسلام صورت گرفته است. باید مراقبت نمود تا مسیر بیداری اسلامی منحرف نشود.
در تحولات اخیر نظام بینالملل دو نکته از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ نخست، انتقال تدریجی قدرت از نیمه غربی جهان به نیمه شرقی و بازگشت آسیا به جایگاه اصلی خویش پیش از انقلاب صنعتی. دوم، انتقال قدرت از دولتها به بازیگران غیردولتی که هم غرب و هم شرق را تحتتأثیر خویش قرار داده است. این دو اتفاق مهم میتواند به مزیتی نسبی یا فرصتی طلایی برای ایران آرمانخواه تبدیل شود به شرط آنکه اهداف خودمان را نسبت به این تحولات هوشمندانه تعریف کنیم.
میتوان گفت مهمترین فرصت نظام جمهوری اسلامی در تحولات منطقه مدیریت و کنترل این تحولات با ابزار و قدرت نرمِ فرهنگ در همه جنبههای آن است، همچنان که مهمترین تهدید پیش رو نیز از همین ناحیه خواهد بود.
امروز استفاده از نیروی نظامی، بهعنوان برجستهترین نماد قدرت سختافزاری در میان ملتها، کارایی خود را از دست داده است و هیچ ملتی حاضر به پذیرش آن نیست. آنچه امروز در نظام بینالملل امتیاز زیادی دارد و از جمله عناصر و مؤلفههای اصلی قدرت یک کشور به شمار میآید، ظرفیت قدرت نرم در محیط بینالمللی است.
ملاحظات سیاسی، اقتصادی و امنیتی، سه حوزه سنتی و کلاسیک در عرصه بینالملل است که سیاست خارجی کشورها در آن اعمال میشود. با این حال، فرهنگ و مؤلفههای آن، رکن چهارم سیاست خارجی را تشکیل میدهند و در بسیاری از مواقع لایههای زیرین سه حوزه دیگر نیز از آن منبعث میشود.
دیپلماسی فرهنگی نمونه بارز اعمال قدرت نرم است و هنگامی آغاز میشود که یک کشور و همه نهادهای فرهنگی آن وارد صحنه شوند و جریان فرهنگی دو سویه را به نحوی مدیریت کنند که منجر به پیشرفت وسیع منافع ملی، در آن سوی مرزها شود.
اگر چه ممکن است پیشبرد منافع ملی با بهکارگیری ابزارهای فرهنگی به طور تمام و کمال نتواند جایگین ابزارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی شود، اما میتواند مکمل آنها باشد. امروزه حتی قویترین کشورها نیز ترجیح میدهند تا آنجا که ممکن است از شیوههای فرهنگی برای تأمین منافع خود استفاده کنند.
نام ایران به دلیل شهرت علم و هنر و ادبیات برای قرون متمادی در صدر محافل علمی فرهنگی جهان درخشیده است. چنین پیشینه تاریخی و تمدنی و دستاوردها و داشتههای علمی فرهنگی فراوان در صورت همگرایی میتواند در راستای دیپلماسی فرهنگی به کار گرفته شود و به مدد فناوریهای جدید ارتباطی و اطلاعرسانی در پیشبرد اهداف سیاست خارجی مؤثر باشد.
از نکات قابل توجه در توفیق دیپلماسی فرهنگی، طرز تلقی و نوع نگاه مردم دیگر کشورها نسبت به کشور ماست. چنانچه افکار عمومی در دیگر کشورها نسبت به کشور ما منفی باشد، طبیعتا از قدرت دیپلماسی کاسته میشود؛ وضعیتی که هماکنون در جمهوری اسلامی ایران در برخی مناطق جهان شاهد آن هستیم و رسانههای جهانی وابسته به صهیونیسم در ایجاد این وضعیت و مخدوش ساختن چهره جمهوری اسلامی ایران مؤثر بودهاند. این یکی از چالشهای اساسی دیپلماسی فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران است که وجوه مختلف آن قابل بررسی است.
جمهوری اسلامی ایران از ظرفیتهای مطلوبی در دیپلماسی فرهنگی برخوردار است و علاوه بر برخورداری از منابع قدرت سخت، توان تقویت قدرت نرم را نیز به بهترین شکل ممکن داراست و عوامل آن را نیز در اختیار دارد. لذا پیش از هرچیز باید داشتههای فرهنگی خویش را بشناسیم و در مرحله بعد با معرفی آن به جهانیان، قدرت و سرعت نفوذ آن را به دقت بسنجیم و بهکار بندیم.
به باور همه اهالی فرهنگ، گلوله فقط قلب را میشکافد و از حیات ساقط میکند ولی نمیتواند آن را تسخیر کند، اما فرهنگ و مؤلفههای آن در جان و دل انسانها نفوذ میکند و ماندگار میشود و از این منظر دیپلماسی فرهنگی بر دیپلماسی نظامی و سیاسی ارجعیت مییابد.
دیپلماسی فرهنگی به تقویت اعتماد به نفس دیگر کشورها نسبت به ارزشها، انگارهها و اندیشههای وارداتی کمک میکند و بر اساس این اعتماد توافقنامههای سیاسی، اقتصادی و نظامی میتواند منعقد شود و زمینه جذب افراد صاحبنفوذ جوامع دیگر را – که از طریق اقدامات سنتی سفارتخانهها امکانپذیر نیست – فراهم میکند و بهتدریج امکان سرمایهگذاری و تبادل بازرگانی را میسر میسازد. تصرف بازارهای مالی و صادراتی منطقهای و بینالمللی، بدون شناخت فرهنگ و زبان ملل مقصد قطعا امکانپذیر نیست.
جامعه هدف در دیپلماسی فرهنگی، اغلب جوانان دیگر کشورها هستند. جوانانی که شاید در آینده مسئولیتهای مهمی در داخل کشور خود بر عهده گیرند. از این رو دیپلماسی فرهنگی بیش از هر چیز باید افق برنامههای دولت را در دیگر کشورها پیشبینی کند.
فرهنگ برخلاف دیگر مظاهر دیپلماسی، در جوامع مقصد با مقاومت کمتری مواجه میشود و این یکی از کلیدهای موفقیت قدرت نرم است. یکی از مهمترین علل ناکامی دولتها در دستیابی به اهداف سیاست خارجیشان در دیگر کشورها، مقاومت در برابر اقدامات دیپلماتیک رسمی آنان است. مصداق بارز این ادعا مقاومت سرسختانه ملت ایران در برابر خوی نظامیگری و تحریمهای اقتصادی آمریکاست که دولتمردان و نظریهپردازان این کشور را به سرمایهگذاری در حرکتهای خزنده فرهنگی سوق داده است.
دیپلماسی فرهنگی از لحن خصمانه و آمرانه بهدور است و در کنار جذابیتهای ویژهاش، با لطافت و ظرافت غیرمشهودی اعماق ذهن و روح مخاطبان را تحت تأثیر قرار میدهد.
مخاطب قرار دادن دیگران ـ چه در سطح دولتها و چه در سطح ملتها ـ آنگاه که با ابزار قهرآمیز و لحنی آمرانه صورت گیرد، هرچند ضمانتهای اجرایی لازم را نیز داشته باشد، اما با مقاومت همگانی رو به رو میشود و هزینهها را افزایش داده و مقبولیت، محبوبیت و کارایی آن را کاهش میدهد. توجه به دیپلماسی فرهنگی از آنجا که اهمیت افزونتری مییابد که دولتهای مختلف سرمایهگذاریهای بسیاری در این راه انجام دادهاند و برای پیشبرد اهداف ملی خود به این نوع دیپلماسی توسل جستهاند.
نگاهی گذرا به راهبردهای دیپلماسی فرهنگی امریکا، که عمدتا برای تسخیر افکار عمومی ملتهای مسلمان خاورمیانه طراحی شده است، توجه بیشتر کشورمان را به این شکل از دیپلماسی فرهنگی ضروری میسازد.
ایالات متحده امریکا از سالیان دور تاکنون برای ترویج فرهنگ لیبرال دموکراسی و تسخیر اذهان عمومی ملتها، و بهویژه قشر نخبه و جوان، از این شیوه بهره برده و سرمایهگذاری در این حوزه را به شدت افزایش داده است. برای مثال دانشگاههای امریکایی در لبنان و مصر در سال 2003 حدود 6000 دانشجو را پذیرفتهاند که خود یکی از ابزارهای مهم دیپلماسی فرهنگی در منطقه به شمار میرود.
فرایند انتقال ارزشها و فرهنگ امریکایی از طریق نخبگان حکومتی کشورهای مسلمان از اولویتهای مهم ایالات متحده به شمار میرود. بسیاری از رهبران و مقامات کشورهای جهان اسلام در دانشگاههای امریکایی تحصیل کردهاند و اینگونه گروه نخبگان ـ خواسته یا ناخواسته ـ از فرهنگ امریکایی تأثیر میپذیرند.
بهرهگیری از رسانهها و وسایل ارتباط جمعی اعم از شبکههای ماهوارهای و یا فضای مجازی از جمله ابزارهای مهم ارتباط با ملتها است.
تردیدی نیست که برای توفیق در دیپلماسی فرهنگی، بازشناسی ارتباط این نوع دیپلماسی با موضوعاتی چون بیدای اسلامی، جنبشهای اسلامگرایانه و عدالتجویانه، شهروندان علاقهمند به جمهوری اسلامی، ایرانیان خارج از کشور، نخبگان و گروههای مرجع در دیگر کشورها و دیگر موضوعات مرتبط ضروری است.
همچنین در حاشيه اين همايش، 26 اثر پژوهشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، طرحهای پژوهشی برتر رايزنیهای فرهنگی ايران در خارج از كشور معرفی و رونمايی شدند؛ این آثار در حوزههای مطالعات منطقهای، جامعه و فرهنگ (کتب فیروزهای) و دانستنیهای یک رایزن فرهنگی منتشر شده است.
عناوين آثار پژوهشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
در محور مطالعات منطقهای کتابهای «مسلمانان هند» از سوی رایزنی فرهنگی ایران در دهلی نو، «بیداری اسلامی و خطر فعالیت گروههای تکفیری در شرق آسیا» نوشته محمد حسن ایپکچی و «دیپلماسی عمومی آمریکا در اندونزی» تألیف محمد صادق بیگلری رونمایی شد.
از دیگر آثار رونمایی شده می توان به «بنیانهای فرهنگی بینالملل گرایی آمریکا» نوشته «فرانک نینکویچ» ترجمه ابوالقاسم راه چمنی، «تاریخچه مختصر مسلمانان در استرالیا» تألیف «بلال کللند» ترجمه محسن ابوطالبی، «فرهنگ و مذهب در اندونزی» نوشته محمد علی ربانی، «ذائقه فرهنگی کرواتها» نوشته رایزنی فرهنگی ایران در زاگرب و «تاریخچه رادیو تلویزیون در استرالیا» ترجمه محسن ابوطالبی اشاره کرد.
همچنین کتابهای «شیعه در آمریکای شمالی» تألیف «لیلقت تکیم» و علی عسگری یزدی با ترجمه طاهر رحمانی، «مجموعه مقالات نخستین همایش علمی بینالمللی بزرگداشت سید اجل شمس الدین عمر بخارایی» از سوی رایزنی فرهنگی ایران در چین، «مؤلفههای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» نوشته محمدمسعود صادقی، «سلفیهای مصر بعد از مبارک» ترجمه علیرضا رضانیا و حجتالله جودکی، «جوامع مذهبی استرالیا» تألیف رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در استرالیا و «سهم شیعه در فرایند تمدن اسلامی» تألیف محمود اسماعیل ترجمه حجتالله جودکی در این بخش رونمایی شد.
«جریان شناسی داعش؛ چیستی، شاخصهها و راهکارهای مواجهه» تألیف گروه مطالعات عربی مرکز مطالعات فرهنگی بینالمللی، «سلفیگری در فرانسه» نوشته رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در پاریس، «آشنایی با منابع عربی روابط بینالملل در اسلام» اثر سیده فاطمه حسینی میرصفی، «درآمدی بر مطالعات ایرانی در آمریکا» نوشته زهرا سبحانی و «پیوستگی تاریخی و فرهنگی ایران و گرجستان» نوشته نوید رسولی از دیگر آثار رونمایی شده در بخش مطالعات منطقهای بودند.
در بخش جامعه و فرهنگ (کتب فیروزهای) کتابهای «جامعه و فرهنگ اریتره» و همچنین «جامعه و فرهنگ سیرالئون» و پنج کتاب «اسلام شناسی و اسلام شناسان از شناخت تا تعامل» تألیف فاطمه امیرخانی فراهانی، «هنر گفتگو و مذاکره فرهنگی» نوشته محمد امانی، «اصوال و آداب تشریفات در رایزنی فرهنگی» نوشته نسرین دانایی، «دیپلماسی فرهنگی و رایزن فرهنگی» تألیف سیدرضا صالحی امیری و همچنین «رایزن فرهنگی و دنیای ایرانشناسی» نوشته فاطمه امیرخانی فراهانی در بخش دانستنیهای یک رایزن فرهنگی بهعنوان آثار برتر معرفی شدند.
نظر شما