اثبات وجود خدا و استدلال برای وجود او تا چه اندازه مورد تأیید یا نقد اندیشمندان غربی است؟ معرفتشناسی اصلاحشده چیست؟ آن چه میخوانید معرفی و دیدگاههایی اصلاحی درباره كتاب «معرفتشناسي اصلاحشده: جایگاه خدا در اندیشه دینی معاصر غرب» نوشته مجتبي جعفري اشكاوندي است که بهتازگی از سوی نشر کانون اندیشه جوان روانه بازار شده است.
نخست، وجه تسميه «معرفتشناسي اصلاحشده» كه ترجمه واژه به واژه (reformed epistemology) است و دوم، مختصري از شرح حال آلوين پلانتينگا (Alvin Plantinga) تا خواننده بداند صحبت از «چيست» و شخصيتي كه ديدگاههايش نقد ميشود «كيست».
اگرچه در پشت جلد كتاب آمده است: «معرفتشناسي اصلاحشده يكي از شاخههاي معرفتشناسي است كه معتقد است اعتقاد به وجود خدا ميتواند به عنوان يك گزاره پايه و بدون دليل پذيرفته شود.» اما وجه تسميه آن اين است كه مكتب مذكور تعديل يا «اصلاح»ي از مبناگرايي افراطي سنتي است و شايد اين تلقي دور از صواب نباشد ولي بيشتر از آن رو به اين نام معروف شده كه برخي از طرفداران آن در كالج «کالوین» (Calvin) پرورش يافتهاند و برخي نيز به سنت الهيات اصلاح ديني تعلق دارند. به اعتقاد خود پلانتينگا عنوان «اصلاحشده» فقط به دلیل وابستگي برخي بنيانگذاران آن به سنت كليساي اصلاحشده (كليساي کالوین) به آن داده شده و هيچ اشارهاي به نقص سنت معرفتشناسي كاتوليك و لزوم تجديد نظر و اصلاح در آن ندارد.
حال كه به كليساي «کالوین»ي رسيديم بد نيست اشاره شود كه ژان کالوین (Jan Calvin) يكي از مصلحان بزرگ پروتستان است كه فرقه کالوینيسم به او منتسب است و ... اگر نميخواهيد از اينجا به تاريخ پروتستان و لوتر و ... برسيم و از اصل كتاب غافل شويم، بقيه را خودتان جستوجو كنيد!
اما اين «آلوين كارل پلانتنگا»يي كه كتاب «افكار او را محور بحث قرار داده»، فيلسوف دين آمريكايي است كه در 1932 متولد شد و 26 ساله بود كه از دانشگاه ييل دكتراي فلسفه گرفت و در دانشگاههاي مختلف تدريس کرد. ...
... و اما كتاب:
«معرفتشناسي اصلاحشده» را با زيرعنوان «جايگاه خدا در انديشه ديني معاصر غرب» مجتبي جعفري اشكاوندي به سفارش مركز پژوهشهاي جوان نوشته است «با هدف بررسي و نقد انديشه معرفتشناسان نحله اصلاحشده مغربزمين». و همان طور كه قبلاً هم اشاره شد، «افكار الوين پلانتينگا را محور بحث قرار داده است» هرچند در سطور بعدي متذكر ميشود: «غالب كتبي كه در اين زمينه به فارسي نگاشته شده به انديشههاي پلانتينگا مربوط است اما عمق انديشههاي افرادي چون ولترستورف قطعاً از او بالاتر است.»
محوراصلي نقد مؤلف همان نکتهای است كه او «تنفر شديد از استدلال طرفداران سنت اصلاحي كالوين در تأييد خداپرستي» ميخواند. كتاب سه بخش دارد: تحولات انديشه پلانتينگا، تفسيرهاي مختلف ديدگاه او و انتقادها.
بررسي تحولات انديشه فيلسوف آمريكايي از «مرحله اول انديشه» و «انگيزه فيلسوفان اصلاحگرا» آغاز ميشود و خيلي زود به «داوري» مؤلف ميرسد. با اشاره به چالش کالوين با «قرينهگرايان» و برشمردن شش نقد غربيها بر اين مقوله، خود پاسخي هم به نقد منتقدان ميدهد؛ البته با اين توضيح كه «براساس معرفتشناسي انديشمندان مسلمان، نقدهاي ششگانه به مبناگرايي، ضعيف است و از اين روي نيازي به جايگزيني معرفتشناسي ديگري نميباشد. آنچه در اين راستا اهميت دارد فهم درست مبناگروي است.»
در ادامه همين بخش تعاريف پلانتينگا از مفاهيمي چون علم و صدق تشريح شده و نقدي هم بر آن آمده است.
اما در بخش دوم، مؤلف تفسيرهاي مختلف ديدگاه پلانتينگا را برميشمارد؛ از «ايمان گرايي» و «محافظه كاري روششناختي» تا «پيشفرضانگاري» و «تجربه ديني» و بين ديدگاههاي او و مفسرانش به قضاوت مينشيند از جمله آنجا كه درباره ماورودوس (يكي ازاين مفسران) مينويسد: «در مقام قضاوت بين اين دو ديدگاه بايد گفت درحالي كه ماورودوس همچنان درگير يافتن ملاكي براي اثبات حقانيت شهود و شناخت است، پلانتينگا اين كار را زائد، بلكه مضر ميداند.»
و نهايتاً پس از آن كه مؤلف در فصل سوم انتقادهاي وارد بر تفكر معرفتشناسي اصلاحشده را تشريح ميكند، چه آنجا كه به تناقض افكار اين نحله از نگاه منتقدان ميپردازد و چه وقتي كه از پلوراليسم و فرار از مسئوليت سخن ميگويد، نتيجه ميگيرد: «در يك كلمه بايد گفت خطاي بزرگ بسياري از انديشمندان بزرگ مغربزمين در اين نكته مهم است كه هستيشناسي را از معرفتشناسي جدا كردهاند. ... با ضعيف شدن مباني استدلال، ادله فلسفي جاي خود را به ادله ضعيف كلامي ميدهد.»
اگر زبان ساده و نسبتاً گوياي كتاب را نقطه قوت آن و چيدمان نامناسب عناوين صفحه فهرست را تنها يكي از نقاط ضعف كتاب بدانيم، بيشك طرح جلد آن زيبا و قابل تأمل است نه الزاماً مناسب!
«معرفتشناسي اصلاحشده» را نشر كانون انديشه جوان از مجموعه «کتاب اندیشه» در 216 صفحه به بهای هشت هزار تومان بهتازگي روانه بازار نشر كرده است.
نظر شما