دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۳ - ۱۲:۲۰
فرایند داوری‌ها در جشنواره نقد کتاب شفاف‌تر شود/ برداشت عمومی از نقد، «تخریب» است

عباس خلجی، برگزیده یازدهمین دوره جشنواره نقد کتاب در حوزه علوم سیاسی معتقد است که فرایند داوری‌ها در جشنواره نقد کتاب باید شفاف‌تر شود؛ چراکه اگر داوران جشنواره، فرایند داوری‌های کتاب‌های مختلف و مقالات گوناگون را در معرض آرای عمومی بگذارد، نتایج بهتری به دست خواهد آمد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- برگزیدگان و شایستگان‌ تقدیر یازدهمین دوره جشنواره نقد کتاب در حوزه‌های كلیات، ادبیات، فلسفه، هنر، علوم اجتماعی، دین، علوم و فنون و تاریخ و جغرافیا یکشنبه (14 دی‌ماه) معرفی شدند.
 
در این دوره عباس خلجی، استادیار علوم سیاسی دانشگاه جامع امام حسین (ع) با ارائه مقاله «کندوکاوی روش‌شناختی در کتاب جریان‌سناسی سیاسی در ایران» در پژوهش‌نامه انتقادی به عنوان برگزیده در حوزه علوم سیاسی انتخاب شد. به همین بهانه، با وی گفت‌و‌گویی کوتاه درباره وضعیت نقد در کشور انجام دادید که در ادامه می‌خوانید.
 
آقای دکتر خلجی، ارزیابی شما از وضعیت نقد در کشور چیست؟

جامعه ما متاسفانه در حوزه نقد فاصله زیادی با آن چیزی که باید داشته باشد دارد؛ یعنی فاصله زیادی با معیارهای یک جامعه انتقادی دارد. البته این موضوع، به دلایل فرهنگی و تاریخی بسیاری است که می‌شود از مناظر مختلف به آن نگریست اما در همین‌ حد که ما شاهد چاپ و نشر آثار انتقادی جسته‌وگریخته و برگزاری جشنواره نقد  به صورت سالانه هستیم، جای امیدواری است و امیدوار هستم که جامعه ما به سمت‌وسویی که معیارهای مطلوب یک جامعه‌ای که نقد را بر تابد و از نتایج آن برای توسعه، پیشرفت و تعالی در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی استفاده کند، رود.
 
مقاله شما چه ویژگی‌هایی داشت که در این جشنواره به عنوان مقاله برگزیده انتخاب شد؟

من این افتخار را دارم که برای دومین بار در این جشنواره مقاله من برگزیده شده است. مقاله نخست من در پنجمین جشنواره نقد کتاب در سال 1378 برگزیده شد که در حوزه نقد کتاب نظریه‌پردازی انقلاب «جان فوران» بود و مقاله اخیر من در حوزه داوری و ارزیابی کتابی با عنوان «جریان‌شناسی سیاسی در ایران معاصر» است که من فکر می‌کنم دلایل عمده‌ای که از نظر داوران برای ارزیابی و صلاحیت این مقاله در نظر گرفته شده، این بوده است که من سعی می‌کنم بی‌طرفی علمی، اخلاقی، عدالت و انصاف را در ارزیابی‌های خودم داشته باشم. و علاوه بر این‌که کتاب را به صورت خلاصه به خواننده معرفی می‌کنم، سعی در ارزیابی ابعاد مختلف شکلی، محتوایی و روشی آن دارم و در نهایت، نقاط ضعف و قوت آن را در کنار یکدیگر به خوانندگان ارائه می‌دهم. بنابراین هدف عمده ارزیابی‌ها و داوری‌های من در حوزه نقد کتاب اولا تلاقی اندیشه‌ها و برخورد افکار در جهت توسعه و تعالی رفتارها و  ارزش‌های خودمان و در درجه دوم پیشبرد علمی حوزه‌‌ای که من در حال فعالیت هستم، است.
 
نظر شما درباره کیفیت مراسم جشواره نقد و عملکرد داوران چیست؟

قاعدتا من به خودم اجازه نمی‌دهم درباره مسئولان  و داورانی که زحمت زیادی برای مطالعه و ارزیابی مجموعه‌های گوناگون مقالاتی که به دستشان رسیده نظر دهم  و فعالیتشان را به داوری بگذارم. اما به نظر می‌رسد تا به حال ارزیابی‌های بسیار خوبی انجام شده و تقریبا مقالاتی که ارزش لازم را برای معرفی به عنوان مقالات برتر داشتند، معرفی شدند. بنابراین من فکر می‌کنم زحمات زیادی در این زمینه کشیده شده و از این نظر قابل تقدیر است و امیدوار هستم که روز به روز فعالیت در این حوزه گسترده‌تر شود و شاهد تعالی بیشتر حوزه نقد کتاب باشیم.

چه پیشنهادی برای ارتقای کیفیت این جشنواره‌ها دارید؟

با توجه به تجاربی که در حوزه نقد کتاب در پژوهشگاه علوم انسانی شورای متون در طی10 -12 سال گذشته داشتم، پیشنهاد من این است که سعی کنند در این جشنواره، دایره داوری‌ها گسترده‌تر و از استادان مختلف در دانشگاه‌های گوناگون کشور استفاده کنند. بنابراین اگر از حوزه‌های فکری، استادان، حوزه‌های جغرافیایی و دانشگاه‌های مختلف استفاده شود طبیعاتا نتیجه بهتری عاید خواهد شد.

پیشنهاد دومم آن است که فرایند داوری‌ها شفاف‌تر شود؛ چراکه اگر جشنواره نقد کتاب، فرایند داوری‌های کتاب‌های مختلف و مقالات گوناگون را در سایت خود در معرض آرای عمومی بگذارد که صاحب‌نظران، صاحبان مقالات، خوانندگان و مخاطبان آشنایی و اطلاعات لازم را از چگونگی انجام کار و نتایج به دست بیاورد، بهتر خواهد بود. علاوه بر آن ما می‌توانیم این کار را با دخیل‌کردن نهادهای فرهنگی، ‌اجتماعی و مدنی و استفاده از مجموعه ظرفیت‌های فرهنگی- اجتماعی موجود در کشور مقبولیت و مشروعیت و حقانیت این جشنواره را بالا ببریم. به این صورت که لزوما خانه کتاب در قالب یک مجموعه زیر نظر وزارت ارشاد به تنهایی در این امر دخیل نباشد. هرچند فکر می‌کنم در حال حاضر نیز مجموعه‌های مختلف به خانه کتاب کمک کردند اما می‌توانند شفاف‌تر از مراحل مختلف علمی،‌ پژوهشی و تحقیقاتی با استفاده از نهادهای مدنی و سازمان‌های مردم نهاد برای بهبود شکلی، روشی و محتوایی فرایند نقد آثار در برگزاری جشنواره استفاده کرد.
 
مهم‌ترین چالش‌های که در جامعه علمی ما در حوزه نقد وجود دارد چیست؟

همان‌گونه که عرض کردم جامعه ما،‌ جامعه نقدپذیری نبوده و نیست. البته این امر دلایل مختلف تاریخی، ‌فرهنگی، اجتماعی و به ویژه سیاسی دارد که باید آنها را در جای خود مورد بررسی و کاوش قرار دارد. اما به نظر می‌رسد یکی از چالش‌های اساسی که به خود جامعه بر می‌گردد، عدم تحمل، ‌مدارا و تساهل لازم است؛ یعنی صاحبان آثار به جای آن‌که از نقدهای مختلف استقبال کنند و به پیشواز آن بروند که بدون هزینه اثرشان مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و نقاط قوت و ضعف کتابشان مشخص می‌شود،‌ در مقابل آن جبهه‌گیری می‌کنند.

چالش دوم آن است که به نظر می‌رسد که ما سعی می‌کنیم نقد را به گونه‌ای دیگر توجیه کنیم؛ یعنی برداشت عمومی از نقد، «تخریب» است و نقد را با تخریب اشتباه گرفتیم. در حالی‌که نقد کتاب لزوما به معنای تخریب و کوباندن نویسنده و خود اثر نیست بلکه حاوی نکاتی بر معرفی اثر،‌ نقاط قوت و در کنار آن ارائه نقاط ضعف و البته پیشنهاد نکات سازنده برای بهبود آن است.
 
راهکارهای این دو چالش مهمی که اشاره کردید، چیست؟

در درجه نخست باید سعی کنیم تحمل و مدارای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه را بالا ببریم؛ آستانه تحمل در برابر انتقادات که اصولا با هدف بهبود وضعیت صورت می‌گیرد و انصاف علمی و عدالت اخلاقی در آن رعایت می‌شود.

در درجه دوم منتقدان هم مسئولیت زیادی دارند و باید سعی کنند از ورود به حوزه‌های مناقشه‌انگیز، تخریب شخصیت، درگیری‌ها و منازعات سیاسی و شخصی بپرهیزند.

اگر هدف از نقد، بهبود شرایط آینده برای بهبود کیفیت کتاب است، باید سعی کنیم خودمان هیزمی را بر آتش نیفزاییم. به همین دلیل من فکر می‌کنم که کتاب و مقاله یکی از عناصر مهم فرهنگی در پیشبرد توسعه جامعه هستند و اگر قرار باشد نخبگان جامعه (در حوزه کتاب)، نویسندگان و منتقدان، خود به جان هم بیفتند و درگیر مناقشات شوند چه انتظاری از جامعه می‌رود که درس و عبرت لازم از مراودات آنها بگیرند و برای رشد و توسعه تعالی جامعه بکوشند. به عبارتی اگر این افراد معیارهای اخلاقی، عدالت، انصاف و مراودات سالم را در روابط خودشان رعایت نکنند طبیعتا جامعه هم نمی‌تواند از آنها الگو بگیرد. بنابراین من فکر می‌کنم در درجه نخست ما نقد را باید از حالت منازعه، درگیری و تخریب خارج کنیم و در درجه دوم از این نقدها برای توسعه و تعالی و بهبود و کیفیت آثار استفاده کنیم و سوم این‌که آستانه تحمل خودمان را بالا ببریم و از نتایج این نقدها برای بهبود آثار خودمان بهره بریم.
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها