پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۸
محمدرضا باطنی: زبان فارسی بیدی نیست که به هر بادی بلرزد/ گام به گام در دنیای یک زبان‌شناس

به رسم چند پنجشنبه گذشته، صبح امروز هم برای تازه کردن عهد و دیدار با نام‌آوران عرصه فرهنگ و ادب، راهی کتابفروشی آینده می‌شوم. نام دکتر محمدرضا باطنی، با فرهنگ‌ها و لغت‌نامه‌های دوزبانه گره خورده است. زیان‌شناس پیشکسوتی که امروز هفتمین میهمان کتابفروشی آینده است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-  دکتر محمدرضا باطنی، زبان‌شناسی است که هر کدام از ما حتما تا به امروز یک بار به فرهنگ لغت او مراجعه کرده‌ایم. این نویسنده پیشکسوت با پالتویی قهوه‌ای و جثه‌ای متوسط در کتابفروشی حاضر می‌شود، طبق برنامه همیشگی عکسی به یادگار از او می‌گیرند و بعد می‌آید و به‌عنوان هفتمین میهمان کتابفروشی آینده در صندلی همیشگی مخصوص میهمانان می‌نشیند.

دپارتمان زبان‌شناسی از دیروز تا امروز

باطنی همراه با نوشیدن چای صبحگاهی‌اش، از دوستداران خود که در این دیدار که با همکاری گنجینه پژوهشی ایرج افشار و  مجله بخارا  برگزار شده است تشکر می‌کند و به نخستین سوال که دکتر پارسی‌نژاد درباره سابقه رشته زبان‌شناسی مطرح می‌کند، اینطور پاسخ می‌دهد: مرحوم دکتر مقدم دپارتمان زیان‌شناسی را تاسیس کرد. در آن زمان دانشکده ادبیات فارسی با تاسیس این دپارتمان مخالفت داشتند. به همین دلیل مرحوم مقدم، این دپارتمان را از لحاظ منابع انسانی با فقر تاسیس کرد و به من که برای کاری به آنجا مراجعه کرده بودم گفت، تو چه درسی می‌توانی تدریس کنی؟

دکتر باطنی سری از افسوس تکان می‌دهد و می‌گوید: خدا بیامرز ، باعث خیر شد، هرچند در آغاز با فقر آغاز شد اما این دپارتمان هم‌اکنون به درخت تناوری تبدیل شده است.

فرنگ منطق مرا بالا برد

 باطنی که این روزها جشن هشتاد سالگی خود را پشت سر گذاشته است، با صدایی رسا و قاطع ادامه می‌دهد: از دوران بچگی، منطقی بودم، شعر دوست داشتم اما بیشتر کتاب‌های واقعی می‌خواندم، و پول توجیبی‌هایم را جمع می‌کردم و کتاب‌هایی درباره گاندی و یا اتم کرایه می‌کردم، که البته ادامه تحصیل در فرنگ آن را تقویت کرد که نمی‌توان مقاله تقلبی نوشت.

باطنی در پاسخ به سوال دیگری درباره واحد ترجمه که کلمه است یا جمله؟ می‌گوید: اگر کلمه را واحد ترجمه قرار بدهیم نتیجه ترجمه تحت‌الفظی می‌شود که ترجمه‌های قدیمی از قرآن مصداق ترجمه با شاخص قرار دادن کلمه است. نوع دیگری از ترجمه وجود دارد، که درآن مترجم پاراگراف را در نظر می‌گیرد و بعد مفهوم پاراگراف را ترجمه می‌کنند که حاصل آن ترجمه آزاد است که ترجمه‌های دوره مشروطیت از آن جمله است. بهترین ترجمه ، ترجمه‌ای است که در آن  جمله واحد ترجمه است.



دکتر باطنی با اشتیاق از جوانان می‌خواهد تا سوالات را مطرح کنند و حتی با او درباره نظراتش بحث کنند. می‌گوید: در زیان انگلیسی پس از فاعل فعل می‌آید، در حالی‌که در زبان فارسی فعل آخر جمله می‌آید و تا آخر جمله خواننده باید اطلاعات جمله را در ذهن خود نگه دارد در اینجاست  که می‌توان جملات را شکست اما اطلاعات جمله نباید تلف شود و در این میان مساله وفاداری به متن مطرح می‌شود.

شعر را نمی‌توان ترجمه کرد
باطنی، در ادامه این دیدار و گفت‌و‌گو و در پاسخ به یکی ازحاضران درباره ترجمه شعر می‌گوید: هیچ شعری را نمی‌توان ترجمه کرد، ترجمه شعر تقریبی است. یک مترجم ممکن است بهتر از یک مترجم دیگر ترجمه کند یا اطلاعات بیشتری داشته باشد.

برخی معادل‌سازی‌ها عبث است

این نویسنده پیشکسوت با اشاره به یکی کتاب‌های خودش ادامه می‌دهد: با معادل‌سازی موافقم که اگر این معادل‌سازی انجام نشود زبان ما شکل زبان اردو را پیدا می‌کند اما این معادل‌سازی هم درجاتی دارد، در این زمانه تلاش برای معادل‌سازی برای تلویزیون و هلی‌کوپتر  بی‌معنا و عبث است، در زبان انگلیسی لغات هم‌خانواده یکدیگر هستند، آنها ابتدا فعل می‌سازند و بعد از آن فعل مشتق می‌سازند، اما متاسفانه در زبان فارسی فعل‌های ساده که می‌توان ازآن مشتق ساخت، در حال از بین رفتن است مثلا کلمه «گریستن» تبدیل به کلمه «گریه کردن» شده است که نمی‌توان از آن مشتق ساخت.



باطنی  به مقاله خود که سی سال پیش نوشته و در آن گفته  که زبان فارسی بیدی نیست که به این بادها بلرزد اشاره می‌کند و می‌گوید: هوز بر باور سی سال پیش هستم، زبان فارسی راه خودش را می‌رود و البته کلماتی در آن وارد و خارج می‌شوند، اگر بخواهم  در این‌یاره برایتان مثال بزنم باید بگویم قدیم‌ترها می‌گفتیم «عملی کردن» و بعدها کلمه «عملیاتی کردن» وارد زبان شد که باهم در حرکتند تا یکی دیگری را از میدان به‌در کند، زیان در حال تطور است، همچنان‌که به‌طور مثال شلوار برمودا و کفش پاشنه تخم‌مرغی به میدان آمده شلیته و چاقچور از بین رفته است. دقت داشته باشید که زبان بر دو پایه فونولوژی و دستور ایستاده است که دستور زبان به سختی تغییر می‌کند.

برداشت آخر

صراحت کلام ، صدای قاطع ، شوخی‌ با جوانان و خاطرات دوران جوانی از دکتر محمدرضا باطنی هشتاد ساله، مردی خواستنی می‌سازد که در میان جوانان همچنان به سوالات آنها پاسخ می‌گوید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • هاشم داوودی ۱۱:۲۹ - ۱۳۹۷/۰۶/۲۷
    هرگونه دخل و تصرّف ، در نگارش ، و یا در تغییرِ فارسی ، می بایست ، توسّطِ خِبرگان ، و به صورتِ شورائی انجام پذیرد ، و درمعرضِ افکارِ عمومی قرارگیرد ، تا از هرگونه سهل انگاری ، و خَدشه ، درامان باشد .
  • ۱۴:۱۳ - ۱۳۹۷/۰۶/۲۷
    آقای باطنی از جمله کسانی است که البته ناخواسته و قدری هیجان‌زده از خواندن آثار زبانشناسی غربی آسیب بسیاری به زبان فارسی زده‌اند و این زبان ناشیوا و دور از فصاحت و بلاغتی که امروز در ادبیات می‌بینیم و چنان که برمی‌آید ناشران آن را می‌پسندند، حاصل نگاه‌های مدرنیته‌گرای کسانی مانند ایشان است، اگرچه زحمت‌هایی که برای فرهنگ کشور کشیده‌اند به جای خود باقی است. در همین مصاحبه نیز این مدرنیته‌گرایی بی‌مصداق را به روشنی مثال زده‌اند و می‌بینیم که متأسفانه ساختار زبان را (که هزار سال است ادیبان گفته‌اند نباید تغییر بیابد) با مثال رقابت «شلوار برمودا و کفش پاشنه تخم‌مرغی شلیته و چاقچور» قیاس کرده‌اند و روابط فرهنگی را نادیده گرفته‌اند. امیدواریم که آیندگان کمتر از ما شیدای فرهنگ‌های بیگانه باشند و، مانند سابقهٔ چند هزارسالهٔ زبان‌مان، به گونه‌ای بکوشند که ادبیات پرارزش فارسی به‌راستی نوآوری در ادامهٔ راه گذشتگانش باشد نه خودباختگی در برابر نشانه‌های فرهنگی غربی که بسیاری‌شان از ادبیات استوار خود ما ضعیف‌تر است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها