یکشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۲۱
حدیث نفس یک نویسنده جستجوگر/ نگاهی به رمان «ظلمت در نیمروز»

رمان «ظلمت در نیمروز» اثری از آرتور کوستلر نویسنده اهل کشور مجارستان است. کستلر در این رمان با استفاده از شیوه‌های نوین در نوشتن رمان‌های پلیسی و رمان‌های سیاسی موفق به خلق کتابی شده که تحسین منتقدان را درپی داشته‌است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- تا کنون رمان‌های زیادی درباره وضعیت ناپایدار حزب کمونیست در سراسر جهان، خصوصا در اتحاد جماهیر شوروی نوشته شده اما رمان کستلر، به دلیل عضویت او در یکی از شاخه‌های این حزب و استعفای زود هنگامش، اثری مثال‌زدنی ازآب درآمده.

رمان«ظلمت در نیمروز» را می‌توان یکی از زیباترین رمان‌های سیاسی زمانه ما به حساب آورد؛ روایتی داستانی از واقعیتی تاریخی در اوایل دهه 1930 و نمایش سطح استعداد رهبران فکری حزبی که داعیه سلطه برجهان را داشت.

آرور کوستلردر پنجم سپتامبر1905 در بوداپست مجارستان به دنیا آمد. پدرش مجار بود و مادرش اهل وین. این نویسنده توانست با انتشار این رمان، جایگاهی تثبیت شده در روند نویسندگی‌اش به دست آورد. منتقدان زیادی درباره این اثر یادداشت، نقد و مقاله نوشته‌اند و بسیاری دیگر حتی این کار را به عنوان نقطه عطفی درنمایش گذر از دهه 1930 و سال‌های معروف به جنگ سرد ارزیابی کرده‌اند.

همان‌گونه که یکی از منتقدان ادبیات داستانی گفته‌است، رمان«ظلمت در نیمروز» را می‌توان بازسازی داستان گفت وگو با مرگ دانست. صحنه‌های سلول و زندان در این رمان برگرفته از تجربیات شخصی نویسنده در زندان‌هاست. کوستلر در این کتاب  به طور کلی به مشکل خود با کمونیسم می‌پردازد.

رمان «ظلمت در نیمروز»، اثری بین شک و یقین، باور و ناباوری و تلاش مداوم یک شخصیت در برون‌رفت از وضعیت موجود است. کوستلر در این رمان، روحیه جستجوگری را به نمایش می‌گذارد که هرلحظه در پی شناخت بیشتر ازخود است؛ شخصیتی که رنج تجربه‌های مختلف را به جان می‌خرد تا در خلال این تجربه‌ها کورسویی از جایگاه خود در زندگی دست و پا کند.

ماجرای کلی این رمان، حکایت سفری درونی است؛ سفری که گویی سراسر درآتش اتفاق می‌افتد وشخصیت‌ها لحظه‌ای از گزند این آتش در امان نیستند. گرچه شخصیت‌های این کتاب تا حد زیادی خیالی‌اند اما سرگذشت شخصیتی چون«ن.س. روباشف» آمیزه ای است از سرگذشت عده‌ای که قربانی به اصطلاح محاکمه‌های مسکو بودند.

آن‌گونه که پیداست، نویسنده با بسیاری  این شخصیت‌ها آشنا بوده چون این شخصیت‌ها چنان جاندار و باور پذیرنوشته شده‌اند که خواننده حتی اجزای صورتشان را هم درذهن خود تصور می‌کند: «روباشف ، همان‌طور ایستاد کنار پنجره، کفش‌هایش را درآورد. سیگارش را خاموش کرد، ته سیگار را پایین تخت روی زمین گذاشت و چند دقیقه‌ای همانجا روی تشک نشست. دوباره برگشت پای پنجره. حیاط ساکت بود. نگهبان همان موقع داشت می‌چرخید. بالای برجک مسلسل، پرتوی از راه شیری را دید. روباشف روی تخت به بدنش کش و قوس داد و پتوی رویی را دور خودش گیچید. ساعت پنج بود و بعید بود که زمستان‌ها در اینجا مجبور باشی زودتر از هفت بیدار شوی. خیلی خوابش می‌آمد. جوانب کار را سنجید، به این نتیجه رسید که به احتمال زیاد تا سه چهار روز دیگر او را برای بازجویی نمی‌بردند...»

رمان«طلمت در نیمروز» با شمارگان هزار و 500 نسخه و به قیمت 12 هزار تومان از سوی انتشارات ماهی عرضه شده است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها