گزارش ایبنا از همایش بزرگداشت روز خواجه نصیرالدین طوسی/ 2
تکفیر در فلسفه و عقاید مذموم است/ مقایسه دو رساله «سیر و سلوک» خواجه نصیر و «المنقذ من الضلال» غزالی توسط اعوانی
غلامرضا اعوانی در همایش بزرگداشت روز خواجه نصیرالدین طوسی گفت: برای من همیشه مطرح بوده که چرا خواجه نصیر به تمام مخالفان خود و فلسفه پاسخ داده اما در برابر غزالی ساکت مانده است. من پاسخم را در مقایسه بین دو رساله «سیر و سلوک» خواجه نصیر و «المنقذ من الضلال» غزالی پیدا کردم. این دو رساله شباهتهای زیادی با هم دارند و هر دو رساله سر گذشتنامه هستند.
وی ادامه داد: دوم این که هر دو رساله راه بهدست آوردن حقیقت را گفتهاند و میگویند چگونه به حقیقت دست بیابیم یا اینکه حقیقت کجاست؟ سوم، راههایی که برای وصول به حققیت میگویند با هم شباهت دارند اما به نتایج متفاوت میرسند. خواجه نصیر بدون اینکه نامی از غزالی ببرد پاسخ او را داده است. حالا چرا نام او را نبرده است؟ روایتی است که خود غزالی باطنی بوده و این محل بحث است. اما برای اینکه این دو را مقایسه کنیم مختصری از رساله سیر و سلوک را بیان میکنم چون رساله پیچیدهای است.
این عضو هیات علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران افزود: غزالی میگوید که در آغاز جوانی در جستجوی حقیقت بوده و در زمانی که کمتر از 20 سال داشته نگارش کتاب «المنقذ من الضلال» را آغاز کرده است. او به جستجوی حقیقت پرداخته و دنبال این بوده که علم لدنی چیست.
به گفته اعوانی، غزالی حقیقت را در چهار فرقه میشناخت که خواجه هم میگوید این چهار فرقه متکلمان، باطنیه، فلاسفه و صوفیه هستند. غزالی سه فرقه را رد و یکی را قبول میکند. او میگوید که علم کلام ما را به یقین نمیرساند. حال غزالی چگونه فلسفه را فرا میگیرد در حالی که هیچ استادی هم نداشته است. خودش میگوید فلسفه را با خواندن متون و بدون مراجعه به هیچ استادی یاد گرفته است. اما باید گفت چگونه میشود فلسفه را بدون استاد یاد گرفت؟ این در حالی است که خواجه با یادگیری از استاد بسیار پیشرفت میکند.
این استاد فلسفه با بیان اینکه غزالی از فلاسفه اشکال میگیرد افزود: او دهریون و طبیعیون را زنادقه و الهیون را تکفیر میکند و میگوید کسی میتواند فرد دیگری را نقد کند که مساوی آن فرد باشد. او فلسفه را نقد میکند اما اینکه چگونه فلسفه را فرا میگیرد جای اشکال است.
وی گفت: اما رساله «سیر و سلوک» شرح حال خواجه است که خودش آن را نوشته و نکاتی که میگوید درست نقطه مقابل غزالی است. او میگوید از کودکی علم آموخته و استادی توانا داشته بر خلاف غزالی که میگوید استادی نداشته است.
اعوانی با اشاره به اینکه خواجه نصیر حکمت را علم شریف و بسیار پرفایده میدانسته افزود: او سه فرقه را یکی میکند. عرفان از نظر او در نزد امام است اما اشکالی که مطرح است این است که او میگوید اقوالشان درباره خدا متناقض است. امام از لحاظ فلسفی باید دارای قوه قدسیه باشد. از طرفی خواجه وجود امام را از طریق معرفتی ثابت میکند.
به گفته این استاد فلسفه، غزالی در «المنقذ من الضلال» به آیات رجوع نمیکند اما خواجه نصیر در هر بخش به چند آیات استناد میکند. شیخ طوسی هرجا حرف میزند به آیات قرآن استناد میکند و امام را جامع حکمت و فکرت و اطاعتش را واجب میداند.
اعوانی با بیان اینکه طبق آیه قرآن کریم خواجه مردم را سه دسته میداند یادآور شد: یک دسته اهل دنیا، دسته دوم اهل شریعت و آخرت و دسته سوم اهل معرفت هستند. اینجا عرفا همان سابقون هستند پس حکمت را به نحوی با مساله امامت ارتباط میدهد.
وی همچنین درباره نفوذ غزالی در جهان اسلام و اهل تسنن سخن گفت و افزود: غزالی مقام بزرگی در عالم اسلام دارد، اما از اشکال بزرگی رنج میبرد. او متفکر بزرگی است و نفوذ زیادی در اهل سنت دارد و گاهی چنان او را بزرگ میکنند که جای پیامبر(ص) را هم برایشان میگیرد. اما اولین کسی است که تکفیر کرده و این بخشودنی نیست، چون فلسفه اجتهاد است و تکفیر در فلسفه و عقاید مذموم است.
حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه، مجید حمیدزاده، سجاد نیک فهم، یونس کرامتی و یوپ لامیر دیگر افرادی بودند که در همایش بزرگداشت روز خواجه نصیرالدین طوسی با موضوعات مختلف سخنرانی کردند.
نظر شما