رحمتالله فتاحی، مدرس علوم کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه طرح «پایتخت کتاب ایران»، در صورت موفقیت میتواند به رونق چرخه تولید، توزیع و مصرف کتاب منجر شود، گفت: این طرح برای موفقیت به امکانات مالی، نیروی انسانی متخصص و پشتیبانی حقوقی و اجرایی نیاز دارد
وی ادامه داد: اما درعین حال، مساله اصلی و مهم آن است که این حرکت چقدر و چگونه میتواند فضای کنونی را ادامه دهد و همچنان ذهن جامعه را به خود مشغول دارد. مهم، رسیدن به هدفهای درنظرگرفته شده برای این اقدام است.
این مدرس علوم کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه آگاهی کاملی از برنامههای عملی و اقدامهای بعدی ندارد و نمیتوان آینده را پیش بینی کند، اظهار امیدواری کرد: امیدوارم این طرح مانند بسیاری از طرحها دچار هیجانهای اولیه و خودفریفتگی دست اندرکاران نشود؛ بلکه به طور جدی به تداوم آن بیندیشند و عمل کنند.
فتاحی درباره اینکه این طرح تا چه اندازه و چگونه می تواند بر گسترش فرهنگ کتابخوانی تاثیر گذارد باشد گفت: این موضوع به عوامل گوناگون فراتر از خود طرح بستگی دارد؛ اینکه آیا امکانات مالی (بودجه کافی)، نیروی انسانی کارشناس و علاقهمند و با انگیزه، و پشتیبانی حقوقی و اجرایی در سطح کلانشهرها و استانها وجود داشته باشد یا نه، موضوعی جدی است.
وی درباره مسئولیتهایی که متوجه پایتخت انتخابی کتاب ایران میشود نیز گفت: همه آنانی که در چرخه نشر کتاب سهیم هستند و همه آنانی که به کتاب نیاز دارند باید احساس مسئولیت کنند. بدان معنا که همه پدیدآورندگان کتاب و مواد خواندنی، همه ناشران و چاپخانهها، همه کتابفروشیها، همه انواع کتابخانهها، و همه علاقمندان به کتاب میتوانند و باید نقشی در اجرای این طرح و به ثمر نشستن آن داشته باشند.
رئیس پیشین انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران عنوان کرد: اصولا، وزن دادن و اهمیت دادن به این گونه فعالیتها و رخدادها، با توجه به سودازدگی و ماهوارهزدگی بخشی از جامعه، یک مسئولیت فرهنگی است.
فتاحی اولین مسئولیت را متوجه دانشگاهها دانست و گفت: در این زمینه ، ابتدا دانشگاهها باید احساس مسئولیت کنند زیرا نقش راهبری علمی و فرهنگی جامعه را برعهده دارند. اعضای هیات علمی و دانشجویان باید بر غنای این رخداد بیفزایند و به اصطلاح، تنور را داغ کنند.
وی افزود: دانشجویان نیز باید بپذیرند که حمایت از این رخداد و خرید حتی یک عنوان کتاب می تواند بر تداوم آن تاثیر گذارد. آنها حتی می توانند قیمت یک کتاب را با قیمت یک ساندویچ یا پیتزا مقایسه کنند تا آگاه شوند که با خرید کتاب، خوراک فکری خود را تامین می کنند، خوراکی که انرژی حاصل از آن، در مقایسه با ساندویچ و پیتزا، در همه عمر کارساز است.
این مدرس علوم کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به نقش کتابخانهها گفت: آشکار است که همگان نمیتوانند همه کتابهای مورد نیاز خود را تهیه کنند؛ از این رو، کتابخانهها این نیاز را جبران میکنند. به همین دلیل، انواع کتابخانهها باید از طرح پایتخت کتاب ایران جانانه حمایت کنند.
فتاحی ادامه داد: این حمایت و خرید کتاب، نه تنها بر رونق کار ناشران و کتابفروشان می افزاید، بلکه موجب پویایی خود کتابخانهها و کتابداران خواهد شد. نتیجه این پویایی، پاسخ بهتر به جامعه است. هرگاه جامعه احساس کند که کتابخانهها، همپای رخدادهای روز، پویا شدهاند و خوراکی برای آن دارند، حتما به آن مراجعه میکنند.
وی همچنین درباره انتخاب شهر اهواز به عنوان پایتخت کتاب ایران نیز گفت: در ابتدا از اینکه اهواز به عنوان نخستین پایتخت کتاب ایران برگزیده شد، شگفت زده شدم زیرا تا اندازهای با بافت فرهنگی و اجتماعی آن آشنا هستم.
این مدرس علوم کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: انتظار اولیه من آن بود که این طرح در شهرهایی مانند اصفهان، تبریز، شیراز و یا مشهد پیاده شود، اما با اندیشیدن بیشتر، متقاعد شدم که اتفاقا گزینش بجایی صورت گرفته است و از این نظر یک نوآوری به شمار می رود.
وی این انتخاب را دارای یک پیام مهم دانست و گفت: انتخاب اهواز میتواند این پیام را داشته باشد که توجه به مناطق کمتر توسعه یافته باید هدف ترجیهی چنین طرحهایی باشد، چراکه میتواند مردم را نسبت به توجه به آنها امیدوار کند، میتواند دست اندرکاران (بهویژه ناشران، چاپخانه ها و کتابفروشان) را نسبت به رونق کار آنها در آینده اطمینان دهد.
فتاحی با قدردانی از این اقدام معاونت فرهنگی وزارت ارشاد، گفت: آرزوی من آن است که، به موازات توجه دولت به برخی فعالیتها و رخدادهای فرهنگی و اجتماعی، به گسترش و توزیع کتاب در همه مناطق بهویژه مناطق محروم بیشتر توجه کند.
وی در پایان گفت: این طرح و طرحهای مشابه میتواند به تقویت فرهنگ عمومی و نیز به گسترش فرهنگ کتابخوانی (معرفت افزایی) کمک کند تا از این طریق، شاهد آن باشیم که چالشهای اجتماعی و فرهنگی جامعه (همچون اعتیاد، طلاق، خلافکاریها، قاچاق، تقلب، تخریب محیط زیست، و ...) کمتر و کمتر شود و جامعه به آرامش و رفاه بیشتری دست یابد؛ چراکه هرچه روی نهادهای فرهنگی سرمایه گذاری کنیم، از بحرانهای اجتماعی کاسته خواهد شد.
نظر شما