حامد اسماعیلیون در رمان «گاماسیاب ماهی ندارد» از تاریخ معاصر ایران و اتفاقات تاریخی واقعی در دوران انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی از سال 1357 تا 1368، استفاده میکند، اما اصول این است که در خلق رمان تاریخی باید از عنصر تخیل تمام و کمال استفاده کرد، چیزی که در این رمان به چشم نمیخورد.
به عنوان مثال جاناتان گلاور در «کتاب انسانیت: تاریخ اخلاقی سده بیستم» در فصل هیروشیما مینویسد: «تسخیر سایپان در سال 1944، به قیمت جان سه هزار نظامی امریکایی و سی هزار نظامی ژاپن تمام شد. علاوه بر این، 22 هزار غیر نظامی ژاپنی با پرت کردن خودشان از صخرهها خودکشی کردند. تسخیر آیوجیما، جان حدود 17 هزار امریکایی و 20 هزار ژاپنی را گرفت. از این میان کمی بیش از هزار سرباز ژاپنی نیز به اسارت گرفته شدند. همچنین تصرف اوکیناوا به قیمت جان 12 هزار و 500 امریکایی و صد هزار ژاپنی تمام شد.
در تاریخ انسان به شماره تبدیل میشود. برای عکاسی نیز میتوان از «جیمز نَخوِی» یاد کرد. عکسهای او از بوسنی، سودان و ایرلند، خودِ تاریخ یا بهتر خودِ روایت تاریخی هستند: بی طرف، بدون پیش داوری و مانند یک شاهد. نخوی مصداقِ مورخِ بیطرفِ بیهقی است.
تاریخ فقط برای استفاده محققان یا مورخان نیست. گاه بستری برای ادبیات نیز میشود، با این اوصاف که برای استفاده از قابلیت تاریخ در ادبیات باید از فیلتر تخیل عبور کند. در این مرحله چیز، یا چیزهایی به روایت تاریخی اضافه یا کم میشوند. در ادبیات تحریف تاریخ معنا ندارد؛ شاید بتوان گفت تاریخ روایت اکثریت است و ادبیات روایت فرد. تاریخ از کشته شدن هزاران نفر میگوید و ادبیات از رنج یک پیرزن کپرنشین. برای پیشگیری یا عدم تکرار چنین اتفاقهایی باید به انسان به عنوان فرد معنا و اعتبار بخشید و این کاری است که ادبیات با استفاده از تخیل انجام میدهد. پس نویسنده ــ و در این جا داستان نویس ــ باید بداند در روایت خود از تاریخ امر تاریخی را نه تکرار، که با استفاده از عنصر تخیل بازآفرینی کند.
حامد اسماعیلیون نیز در رمان «گاماسیاب ماهی ندارد» از تاریخ استفاده میکند. روایت تاریخی این رمان از فروردین 1357 آغاز و در سوم یا پنجم مرداد 1368 به پایان میرسد. وی در این بازه زمانی علاوه بر برخی از وقایع مهم تاریخ معاصر، به شرح زندگی شخصیتهای داستانش نیز میپردازد. «گاماسیاب ماهی ندارد» را میتوان به وقایع تاریخی و شخصیتهای داستان تفکیک کرد و این اولین نقطه ضعف داستان است، چرا که زندگی شخصیتهای داستان با وقایع به خوبی تنیده نشده و همچون وصله ناجور در داستان باقی میمانند.
داستان را میتوان از دو زاویه موقعیتهای تاریخی و شخصیتهای داستان بررسی کرد؛نخست موقعیتهای تاریخی که شامل «انقلاب اسلامی ایران در سال 57»، «جنگ ایران و عراق» و «عملیات سال 67» است و دیگر شخصیتهای داستان که شامل جعفر مزنگی و سوسن هستند. لازم به توضیح است که باقی آدمهای داستان در حد سیاهی لشگر باقی مانده و هیچ نقشی در پیشبرد داستان ندارند.
اسماعیلیون چه در موقعیتهای تاریخی و چه شخصیتها، پا را از کلیشههای معمول فراتر نمیگذارد. تصویری که از انقلاب، جنگ و عملیات سال 67 میدهد چیزی است که بارها از مجاری رسمی و غیررسمی شنیده و یا خواندهایم. اوضاع شخصیتهای داستان نیز چندان تعریفی ندارد. گویی که داستان فقط برای دو شخصیت جعفر و سوسن طراحی شده تا در انتهای داستان در یک گودال با هم برخورد کنند. تصویری که اسماعیلیون از جعفر از صفحه 55 تا 59 به ما نشان میدهد، اتفاق تازهای، به ویژه از منظر تخیل، برای مخاطب ندارد.
همینطور اتفاقاتی که در صفحات 227 تا 230، کتاب اتفاق میافتد را احمد دهقان پیشتر در مجموعه داستان «من قاتل پسرتان هستم» در داستان «تمبر» به بهترین شکل به تصویر کشیده است. ماجراهایی که اسماعیلیون در این صفحات برای ما روایت میکند در برابر آنچه دوستان جعفر سالها بعد بر سر زندهها آوردند چیزی برای گفتن ندارد. شاید اگر اسماعیلیون به جای ماجراجویی، یا حتی به جای اینکه کتاب را فدای دو یا سه موقعیت به زعم خودش استثنایی کند، کمی از عنصر تخیل استفاده میکرد تا مخاطب با داستان بهتری روبهرو میشد.
چاپ دوم رمان «گاماسیاب ماهی ندارد» حامد اسماعیلیون چندی پیش (1393) با شمارگان هزار و 100 نسخه، 258 صفحه و بهای 11 هزار تومان از سوی نشر ثالث روانه کتابفروشیها شده است.
نظر شما