کارولین کین در کتاب «سرنخ در دیوار ویران» داستانی ماجراجویانه را برای نوجوانان علاقهمند به داستانهای کارآگاهی و پلیسی بیان میکند و پرده از رازی عجیب برمیدارد.
عنوانهای برخی از بخشهای این کتاب عبارتند از «درخواست فوری، قلعه هیث، قایق فراری، راه جن زده، افراد مشکوک، انفجار عجیب، پیام مرموز، پشت درهای بسته، در مخفی، در جستوجوی سرنخ، هشدار، ورودی مخفی، کفش سیندرلا و گرفتاری نمکی».
«سرنخ در دیوار ویران» ماجرای کارآگاه جوانی به نام «نانسی» را بیان میکند. در این کتاب هنگامی که از نانسی میخواهند در مورد جولیانا، هنرمند حرفهای، که چند سال پیش ناپدید شده، تحقیق کند، کارآگاه جوان درگیر ماجرایی میشود که پیچیده تر از گم شدن ساده افراد است. سرنخها به عمارتی منتهی میشود که در صورت ادعای به موقع جولیانا به وی به ارث میرسید. طی تحقیقات نانسی در قلعه هیت او و دوستانش در مییابند که دیوارهای ویران آنجا رازی را در خود پنهان دارند...
در بخشی از «پشت درهای بسته» میخوانیم: «به هر حال نانسی به دردسر افتاده بود. جورج بدون لباس توی انبار ابزار گیر کرده بود و نمیتوانست به او کمک کند. نانسی فکر کرد که بس هم هنوز در ماشین پارک شده پشت دروازه قلعه نشسته است. نانسی بیقرار روی زمین کف برج راه میرفت و بیهوده به دنبال راهی برای خروج میگشت. برای اولین بار از زمان جستوجویش به ساعتش نگاهی انداخت و حیرت زده متوجه شد که ساعت از چهار هم گذشته و آن وقت بود که حس کرد خیلی گرسنه است...»
در بخشی از «راه جن زده» نیز میخوانیم: «آنان چند صد متر دیگر پیش رفتند تا به دیوار رسیدند و از آن بالا رفتند. هر سه نفر، درست زمانی که اولین قطرههای باران به زمین بارید، خودشان را به ماشین رساندند. خوشبختانه پیش از آنکه جاده خاکی به جاده گلی و چسبناک تبدیل شود، نانسی ماشین را به بیرون از جاده رسانده بود. او دختر خالهها را به خانههایشان رساند و خودش هم به خانه رفت. ضمن خوردن ناهارش که شیر و ساندویچ بود به معما فکر میکرد.
با خودش گفت: من باید یه چیزایی از وصیت نامه والتر هیث بفهمم. دوست دارم بدونم جولیانا پولاش رو تو کدوم بانک میذاشت. شاید این جوری سرنخهایی از ناپدید شدنش پیدا کنم...»
انتشارات ویدا، کتاب «سرنخ در دیوار ویران» را در قالب 176 صفحه با شمارگان هزار و 100 نسخه منتشر کرده است. علاقهمندان میتوانند این کتاب را به قیمت 80 هزار ریال خریداری کنند.
نظر شما