عبدالجبار کاکایی شاعر و زبانشناس ، در نشست «بررسی و تحلیل جایگاه سرودههای جوانان در جشنواره شعر فجر» گفت: در جشنواره هشتم تلاش کردیم مقدمهای برای نزدیک کردن جریانهای عمومی شعر ایران ایجاد کنیم اگر چه عدهای ما را «ورشکستههای ادبی» و «جریانهای دولتی» نامیدند!
مهدی قزلی در ابتدا این مراسم با اشاره به تاریخچه برگزاری جشنواره شعر فجر، گفت: اولین دوره جشنواره شعر فجر که به بنیاد ادبیات داستانی سپرده شد همین دوره اخیر بود و تا پیش از این معمولا در خود وزارتخانه این کار انجام میشد. دبیر اولین دوره جشنواره شعر فجر آقای علیرضا قزوه بود و آخرین دوره قبل از ما هم به دبیری آقای کاکایی برگزار شد. در برخی از دورهها شاهد حضور دبیر اجرایی و دبیر علمی بودیم و در برخی دورهها هم تنها دبیر داشتیم.
مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستان افزود: با توجه به این که حوزه شعر به بنیاد اضافه و نام آن به بنیاد شعر و ادبیات داستان تغییر کرد، اجرای جشنواره شعر فجر هم به بنیاد شعر و ادبیات داستانی واگذار شد و تغییری که ما در این جشنواره ایجاد کردیم این بود که شرکت در جشنواره را از حالت فرستادن شعر به دبیرخانه، به جشنواره کتاب شعر تغییر دادیم تا جریان شعر بشتر قابل ارزیابی شود.
لزوم برگزاری جشنواره با محوریت کتاب
وی با بیان اینکه شعر دو راه بروز دارد، گفت: یکی از راهها بروز شعر، شعرخوانی است که معمولا در شبهای شعر نمود دارد و راه دیگر هم انتشار کتاب است؛ متأسفانه آنچه در شعرخوانی اتفاق میافتد مانند گلها، عمر کوتاهی دارند و مقطعی هستند و ممکن است یک شاعر یک دفتر خود را برداشته و در استانها و شهرهای مختلف دوره افتاده و با همان یک دفتر به شعرخوانی بپردازد اما کتاب اینگونه نیست و وقتی شاعر کتابی را چاپ کرد، بعد از مدتی باید آن کتاب را کنار بگذارد و کتاب دیگری منتشر کند.
قزلی با اشاره به برگزاری محافل شعری افزود: بنابراین تصمیم بر آن شد تا محوریت جشنواره بر کتاب باشد، اما برای اینکه از هیجان و شور خاص خود نیفتد، 10 محفل شعری را در کنار آن راهاندازی کردیم که 3 محفل خارجی در کشورهای افغانستان، عراق و در آذربایجان برگزار شد و 7 محفل دیگر در مشهد، آبادان، تبری و قم متمرکز شد و 2 محفل آن هم در تهران بود که یکی از این محافل، «محفل جوانان» بود که با دبیری حمید عسگری برگزار شد.
حضور پر رنگ شاعران جوانان در جشنواره و محافل شعری
وی ادامه داد: ما پیشنهاد شعرای دعوت شونده به محافل را بر عهده دبیران محافل گذاشتیم که خود دبیران توسط هیئت علمی جشنواره تعیین شدند. در این میان بالغ بر 50 درصد این دبیران از جوانان بودند؛ به نظر میآید که اگر جوانان گوی سبقت را از سن و سال دارها و باتجربهها نربوده باشند، همپا و همسایه آنها در حرکت هستند. حتی در میان نامزدهای جایزه هم در بخش شعر از 5 نامزد 4 نامزد ما از شاعران جوان بودند. استقبال کنندگان از محافل شعر هم اکثرا جوانان بودند، حتی در محافل خار جی مثلا در افغاستان 90 درصد از شرکت کنندگان جوان بودند.
البته نمیگویم اینکه حضور جوانان بسیار زیاد بود یک حسن تمام عیار است. البته که حسن است، اما ما تمام تلاش خودمان را کردیم تا از حضور پیشکسوتان هم در تمام عرصهها بهره ببریم و سرعت جوانی را با تجربه کهن سالی با هم به پیش ببریم تا در پیچ و خم جاده شعر از مسیر خارج نشویم.
شعر جوان نباید شعر ناپخته و مبتدی تلقی شود
عبدالجبار کاکایی در ادامه این نشست طی سخنانی گفت: نامگذاری «جوان» بر شعر نباید این تصور را ایجاد کند که مراد ما شعر ناپخته و مبتدی است. اساسا هر موجی که در حوزه شعر شکل میگیرد، مبنا و بار خلاقیت آن بر دوش جوانان بوده است. پر سن و سالترها تجاربی در ادبیات دارند و خلاقیت آنها هم عموما مربوط به دوره جوانیشان بوده است.
وی با بیان اینکه جوانی دوره شکوفایی، شهامت و حمله کردن و فتح کردن است، یادآور شد: نسل جوان انقلاب بود که شعر انقلاب را شکل و هویت داد؛ البته من فکر میکنم که این تلقی در ذهن اغلب منتقدان وجود ندارد ولی دوست دارم تأکید کنم که اینگونه نباشد که شعر جوان و بزرگسال به عنوان شعر ناپخته و پخته جدای از یکدیگر ارزیابی شود.
این شاعر پیشکسوت تأکید کرد: اگر نسل پیشکسوت ما در راهگشایی، نقد و پشتوانه مطالعاتی بتواند گشایش ایجاد کند، جوان میتواند بر اساس خلاقیت و ذوق به تولید ادبی بپردازد. البته این حرفها به این معنا نیست که ما هر اتفاقی را در نسل جوان جدی بگیرم؛ چون در حال ریسک و تجربه هستند و طبیعتا اشتباهاتی هم مرتکب میشوند.
دردی به نام حذف استعدادها و ندیدن و نشنیدن همدیگر
وی با اشاره به جشنواره گذشته اظهار کرد: اگر نقشه عمومی شعر ایران را طراح کنیم، متوجه میشویم که طراحی جشنوارههایی مثل فجر و سایر جشنوارهها چه دولتی و چه خصوصی، حوصلهشان خیلی کمتر و کوچتر از نقشه عمومی جریان شعر ایران است.
کاکایی ادامه داد: با توجه به افت و خیزها و فراز و نشیبهایی که بهواسطه اختلافات و جهشهای سیاسی و تنازعاتی که در دوران تجدد سپری شده و شعر هم خیلی به آن نزدیک بوده، اساسا این ذهنیت که بتوان تمام جریان شعر عمومی را از یک منظر رصد کرد، وجود ندارد. به همین دلیل این نقشه گسترده هیچگاه در حوصله این جشنوارهها جای نگرفته و معمولا از طرف یک جریان تبلیغ و پروپاگاندا شده و از طرف جریان دیگر انکار یا رد شده است.
این شاعر با بیان اینکه «انکار» داستان تلخی است، گفت: حذف استعدادها و ندیده گرفتن و از آن مهمتر نشنیدن همدیگر درد بزرگی است چراکه شاید نشنیدن یکی از گرههای نقد امروز باشد. ما خیلی اوقات به خاطر اینکه همدیگر را قبول نداشتیم، نشنیدیم و نخواندیم و اگر هم خواندیم به جهانشناسی و مبانی خلق آثار هم بیتوجه بودیم چون بخشی از توجه به یک اثر برخاسته از درونیات مخاطب است.
وی با اشاره به جشنواره هشتم، اظهار کرد: تلاش من در جشنواره هشتم با دوستانی که همراهی و همفکری کردند این بود که مقدمهای برای نزدیک کردن جریانهای عمومی شعر ایران بوجود آوریم. البته در ابتدای انتشار فراخوان این جشنواره نقدی در مطبوعات منتشر شد که شروع کردند به انکار کردن و استفاده از تعابیری چون «ورشکستههای ادبی» و «جریانهای دولتی».
وی در پایان سخنانش با بیان اینکه جریان شعر عمومی ایران درگیر این مسائل عاطفی و روانی است امیدواری کرد: اگر قرار است این جشنواره با مدیریت آقای قزلی و همکارانشان در بنیاد شعر و ادبیات داستانی در مسیر خوبی حرکت کند و در ادامه باعث یک ارزیابی مثبتی در جامعه شود، حتما باید چشمانداز خود را به این افقها، یعنی همه افقهای شعر ایران، بدون درنظرگرفتن جهتگیری سیاسی افراد و گوش نسپردن به یادداشتهای مجعولالاسمی که در جراید افراطی کار میکنند، معطوف کنند.
اسمگذاریهای اعتباری تبعات غلطی به همراه دارد
اسماعیل امینی نیز در این نشست با بیان اینکه اسمگذاریهایی مثل شعر جوان یک اسمگذاری اعتباری است و مستقیما به خود شعر مرتبط نیست، گفت: اینکه ما میگوییم شعر جوان به این معنا نیست که مثلا ما تیم ملی بزرگسالان و یا جوانان داریم. ما وقتی در عرصه شعر وارد رقابت شدیم دیگر جوان و بزرگسال معنایی ندارد چراکه در رقابت حرفهای میگویند این بهترین کتاب شعر کشور است و اینکه شاعرش چند سال دارد امتیاز به آن نمیدهد و امتیازی هم از آن کم نمیکند.
وی افزود: ماهیت این اسمگذاریها تبعاتی دارد که آن تبعات، تبعات غلطی است؛ بطوریکه چند نفر به من ایمیلهایی دادند و گفتند که برای شاعران مستقل چه برنامهای دارید؟ من گفتم که شما ابتدا برای من شاعران مستقل را تعریف کنید و آنها گفتند شاعران مستقل یعنی اینکه سایر کسانی که مثل من نیستند، وابستهاند. حالا باید ببینیم وابسته یعنی چه. این کار مثل اصطلاح مضحکی است که جریان شبه روشنفکری با عنوان «شاعران دولتی» مطرح کردند.
ترسیم اهداف و راهکارهای اجرایی برای جشنواره شعر فجر
محمدرضا تقیدخت، شاعر و منتقد ادبی نیز که از دیگر سخنرانان این مراسم بود، گفت: من در اولین سالی که جشنواره شعر فجر به دبیری آقای قزوه برگزارشد، یادداشتی در حمایت از جشنواره منتشر کردم که در آن 5 هدف برای جشنواره فجر متصور شدم؛ اول تقدیر و برجسته کردن چهرهها، آثار و یک جریان صالح؛ دوم جریانسازی؛ معرفی بضاعتهای ادبی و ایجاد همدلی.
وی در ادامه به نکاتی برای برگزاری هرچه بهتر شعر فجر ارائه کرد و گفت: نکاتی چون اعمال تغییر جدی در جایزه شعر فجر، واقعی شدن ملاکها، تولید کتابهای ادبی در یک رشته خاص در هر دوره، ایجاد همدلی، حضور در صحنه و ابراز نظر، نقد سازنده و نقد شعر انقلاب میتواند به برگزاری هرچه بهتر جشنواره شعر فجر کمک کند.
نظر شما