مصطفی ملکیان در نشست «اهمیت، ضرورت، آثار و نتایج خودشناسی» مطرح کرد
آثار سقراط در خودشناسی مورد توجه عارفان و بنیانگذاران ادیان است
مصطفی ملکیان، متفکر فلسفه اخلاق معتقد است: فرهنگ غرب پس از ظهور ارسطو و سنت فکری او رنگ و بوی دیگری گرفت و سنت و نظریه فکری سقراط کمرنگ شد. تنها عارفان و بنیانگذاران ادیان و مذاهب به آثار و نظریات سقراط در مبحث خودشناسی توجه نشان دادند.
ملکیان در این نشست گفت: در بحث خودشناسی دو موضع «معرفتشناسی» و «فلسفه اخلاق» مطرح میشود. خودشناسی در فلسفه اخلاق، فضیلت به شمار میآید و در معرفتشناسی نوعی مهارت محسوب میشود. معرفتشناسان اعتقاد دارند، افرادی که خود را میشناسند، دارای تبحرند و خودشناسی آنها «مهارت» بهشمار میآید. اما در فلسفه اخلاق، خودشناسی «فضلیت» انسانها محسوب میشود.
از شناخت انسان تا شناخت خود
ملکیان در ادامه این نشست به سهم سقراط در تاریخ فرهنگ بشری پرداخت و اظهار کرد: سقراط، نخستین متفکری بود که با نظریه «خودت را بشناس» انسانها را به خودشناسی فراخواند. اما نوه فکری او یعنی ارسطو ــ شاگرد افلاطون ــ نظر وی را به «انسان را بشناس» تغییر داد.
وی ادامه داد: سقراط، از جمله فیلسوفانی است که انسانها را به خودشناسی دعوت کرده است. در نظرگاه این فیلسوف یونانی، خودشناسی مهارت و فضیلت به شمار میآید. البته باید به این نکته توجه داشت که سقراط به فضلیت اهمیت بیشتری داده است.
این متفکر، گفت: سقراط از انسانها میخواست تا خود را بشناسند. اما نظر ارسطو با مضمون «انسان را بشناس»، عمق درک انسان از خود را کاهش داد چرا که انسانها در شناخت از یکدیگر تنها به مشترکات توجه میکنند و معنای «خود» برای آنها کمرنگ میشود.
مؤلف کتاب «اخلاق باور» با تأکید بر اینکه شناخت انسان، افراد را از شناخت خود بینیاز نمیکند، افزود: فرهنگ غرب پس از ظهور ارسطو و سنت فکری او رنگ و بوی دیگری گرفت و سنت و نظریه فکری سقراط کمرنگ شد. تنها عارفان و بنیانگذاران ادیان و مذاهب به آثار و نظریات سقراط در مبحث خودشناسی توجه نشان دادند.
خودشناسی: راهی برای زندگی آرمانی
ملکیان، با اشاره دوباره به خودشناسی از منظر سقراط گفت: خودشناسی از منظر سقراط راهی برای زندگی آرمانی است. محل صحبت سقراط این است که انسان به جنبههای خود توجه نشان دهد تا راه زندگی آرمانی بر او هموار شود.
وی ادامه داد: چند راه برای خودشناسی وجود دارد که میتوان از میان آنها به این اشاره کرد که انسان باید در زندگی به آرمان خود توجه کند و آن را بشناسد. در درجه دوم باید به این نکته واقف باشد که آیا آرمانهای او با یکدیگر سازگارند یا در جهت مخالف هم در حرکت هستند؛ و باید کدام یک را در مقابل دیگری ذبح کند.
نویسنده کتاب «راهی به رهایی: جستارهایی در باب عقلانیت و معنویت» افزود: راه دیگر خودشناسی این است که انسانها باید نقاط ضعف و قوت خودشان را در راه خودشناسی و رسیدن به آرمانهایشان در نظر بگیرند. جهان انسان بدون آرمان، جهانی آشوبناک است که هیچ وضعیتی نه به او کمک میکند و نه حتی مزاحم اوست.
از «بود» درون تا «نمود» بیرون
ملکیان در ادامه نشست «اهمیت، ضرورت، آثار و نتایج خودشناسی» به شناخت درونی و بیرونی انسانها از خود پرداخت و ادامه داد: هر یک از انسانها «بود» درونی و «نمود» بیرونی دارند؛ به این معنی که انسانها ویژگیهایی دارند که کسی نمیتواند به آن نقب بزند و آنها را ببیند؛ که از آن به عنوان «بود» درونی نام میبرند. اما آنچه در دید افراد دیگر است، «نمود» بیرونی خوانده میشود که در معرض داوری مردم قرار دارد، زیرا در زندگی اجتماعی نمیتوان با «بود» درونی زندگی کرد.
وی با بیان این که در برخی مواقع بازگویی «بود» درون باعث پیدایش هرج و مرج و بههمریختگی همبستگی اجتماعی میشود، اظهار کرد: گاهی «نمود»های بیرونی افراد، ناخودآگاه باعث درد و رنج دیگران میشود به این معنی که گاه، آواز خواندن یک انسان به این دلیل که فکر میکند صدای خوبی دارد، میتواند درد و رنج در دیگران به وجود بیاورد.
مؤلف «مهر ماندگار: مقالاتی در اخلاقشناسی» به فلسفه اخلاق به نظر رواقیون درباره رفتارها و خصلتهای انسان اشاره کرد و افزود: رواقیون اعتقاد دارند که انسان باید تعادل داشته باشد و الاکلنگ درون و بیرون او چندان بالا و پایین نشود، زیرا ناسازگاری، ابتدا خود فرد را از بین میبرد.
نشست «اهمیت، ضرورت، آثار و نتایج خودشناسی» نخستین نشست از سلسله برنامههای «رستخیز ناگهان» بود. عناوین دیگر نشستهای این سلسله برنامهها که تا 26 بهمن امسال با سخنرانی کارشناسان گوناگون برگزار خواهند شد، عبارتاند از: «راهها و موانع خودشناسی»، «مقایسه خودشناسی عرفانی و خودشناسی روانشناختی»، «مقایسه خودشناسی عرفانی و خودشناسی فلسفی»، «بدن آدمی»، «جان آدمی»، «عقل و نفس»، «عقل و عشق» و «خوددوستی و خودشیفتگی».
نظر شما