دوشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۰
نخستین گام بومی‌سازی علوم تربیتی، بازخوانی فلسفه‌های اسلامی است

حجت‌الاسلام دکتر محمد داودی، مؤلف کتاب «فلسفه تعلیم و تربیت مشاء» معتقد است، نخستين گام در مسير توليد فلسفه تعليم و تربيت و علوم تربيتی اسلامی، بازخوانی فلسفه‌های شكوفاشده در دامن فرهنگ و تمدن اسلامی و سازگارشده با اقتضائات آن است.

حجت‌الاسلام دکتر محمد داودی، استادیار گروه علوم تربیتی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در گفت‌و‌گو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) اظهار کرد: فلسفه تعليم و تربيت رايج كه نقش رهبری و مهندسی ديگر رشته‌های علوم تربيتی را به عهده دارد، در دامن فرهنگ و تمدن غربی زاييده و باليده است و در بنيان‌ها و ويژگی‌هايش غربی است.

وی با بیان این‌ که فرهنگ و تمدن اسلامی اگر بخواهد هويت ممتاز خود را حفظ کند و به بالندگی خود ادامه دهد، گريزی از توليد فلسفه تعليم و تربيت و علوم تربيتی خاص خود ندارد، تاکید کرد: نخستين گام در اين مسير، بازخوانی فلسفه‌های شكوفاشده در دامن فرهنگ و تمدن اسلامی و سازگارشده با اقتضائات آن است. از این طریق می‌توان فلسفه تعليم و تربيت بومی و سازگار با ويژگی‌های فرهنگ و تمدن اسلامی و ايرانی را تدوين کرد.

فلسفه تعلیم و تربیت با محوریت ابن‌سینا و فارابی
داودی این کتاب را گام نخست در تدوين فلسفه تعليم و تربيت اسلامی ـ ايرانی دانست و افزود: در جلد نخست این اثر، فلسفه مشاء را با نگاه تربيتی بازخوانی كرده‌ام و به كشف مبانی فلسفه تعليم و تربيت و استخراج و تدوين دلالت‌های آن در تعليم و تربيت پرداخته‌ام. برای دستيابی به اين هدف در کتاب حاضر، به بررسی همه آثار فلسفی فيلسوفان اثرگذار مشاء با محوريت ابن سينا و فارابی دست زده‌ام و تنها مطالبی را كه می‌تواند در مباحث تربيتی استفاده شود و اثرگذار باشد، برگزیده‌ام. در گام بعدی به جای بررسی تفصيلیِ ادله اثبات‌كننده نظریات، بيشتر به اصل نظريات مشاء که مورد توجه بوده، توجه داشته‌ام.

صاحب کتاب «خانه بهشتی» درباره شیوه ارائه و طرح مبانی و پژوهش‌های خود برای تألیف کتاب دوجلدی «فلسفه تعلیم و تربیت مشاء» توضیح داد: برخلاف تقسيم‌بندی‌های رايج در اين‌ گونه آثار و بر اساس پژوهش و جست‌وجو در منابع مختلف ــ اعم از فارسی، عربی و انگليسی ــ مبانی به پنج دسته تقسيم شده است: مبانی معرفت‌شناختی، مبانی مابعدالطبيعی، مبانی انسان‌شناختی، مبانی اخلاق‌شناختی و مبانی سياسی‌ـ‌اجتماعی. از آنجا که در فلسفه مشاء، بحثی به‌ صورت مستقيم درباره ارزش‌شناسی انجام نشده است، در این کتاب مبانی «اخلاق‌شناختی» را جايگزين مبانی «ارزش‌شناختی» كرده‌ام. همچنین مبانی معرفت‌شناختی، مبانی احصاشده از جامعه‌شناسی معرفت مشاء و نيز مبانی استخراج‌شده از فلسفه علم مشاء نيز در این قسمت بررسی شده است. ناگفته نماند مبانی وجودشناختی، خداشناختی و جهان‌شناختی مشاء را نیز در مبانی مابعدالطبیعه گنجانده‌ام.

این استادیار گروه علوم تربیتی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه درباره چگونگی طرح مبانی در این کتاب گفت: در بررسی هر يک از انواع مبانی، نخست، نظريه مشاء درباره آن، مطرح شده است. در پايان هر مبحث نیز، مبانی مربوط به آن بخش به صورت جداگانه آمده و دلالت‌های آن در تعليم و تربيت بيان شده است. برای نمونه، در مبانی انسان‌شناختی، نخست نظريه مشاء درباره انسان مطرح می‌شود. در پايان، مبانی مستخرج از آن به همراه دلالت‌های تربيتی هر يک از مبانی می‌آید. امتياز اين كار آن است كه خواننده، تصوری كامل از انسان‌شناسی به دست می‌آورد و بر همين اساس می‌تواند همه مبانی ممكن را از آن بحث استخراج كند.

معارف وحیانی به میزان درک مردم بیان می‌شود
داودی در ادامه با اشاره به یکی از مبانی معرفت‌شناسی مشاء در بخش معرفت دینی اظهار کرد: بر اساس فلسفه مشاء، معارف وحيانی، متناسب با ميزان درک و فهم مردم و به زبان قوم و متناسب با فرهنگ آنها بيان می‌شود. رعايت اين شروط ايجاب می‌كند كه آموزه‌های دينی نه با زبان برهانی و دقيق، بلكه با زبان استعاره و تمثيل (بيان خطابی و موعظه‌ای و در برخی موارد جدلی) عرضه شود. از آنجا كه بر اساس فلسفه مشاء، زبان دين، زبان خطابه و جدل است، قابليت فهم‌ها و تفسيرهای متعدد اعم از درست، نادرست، سطحی و عميق را دارد و هر كس توانايی بيشتری داشته باشد، به درک، فهم و تفسيری عميق‌تر می‌رسد و آن كه توانايی كمتری دارد، درک، فهم و تفسيری سطحی‌تر به دست می‌آورد.

وی درباره ثمره این مبحث برای علوم تربیتی اظهار کرد: بر اساس دو مبنای فوق، می‌توان گفت، تنها، تفسير و برداشت صحيح از متون دينی بايد به عنوان محتوای آموزش دينی در نظر گرفته شود، نه هر تفسير و برداشتی. همچنین، محتوای آموزش دينی بايد متناسب با سطح درک و فهم عموم مردم جامعه ميزبان آموزش و پرورش، انتخاب شود. به عبارت ديگر، ضرورتی ندارد همه آموزه‌های ديني را به همه مردم آموزش بدهیم. آن دسته از آموزه‌های دينی كه عموم مردم توانايی درک و پذيرش آن را ندارند، نبايد به آنها آموزش داده شود.

داودی ادامه داد:‌ در آموزش آموزه‌های ديني منتخب، بايد سطح درک و فهم دانش‌آموزان را در نظر گرفت. باید به آنان كه از سطح فهم بالاتری برخوردارند، آموزه‌ها را عميق‌تر و به آنان كه از سطح فهم پايين‌تری برخوردارند، آموزه‌ها را سطحی‌تر آموزش داد. در آموزش آموزه‌های دينی بايد از زبان مفاهيم، تمثيل‌ها، تشبيه‌ها، استعاره‌ها و اصطلاحات رايج و شناخته‌شده برای عموم مردم استفاده كرد. روش‌های آموزش آموزه‌های دينی نيز متناسب با سطح درک و فهم مردم می‌تواند روش خطابی، جدلی يا برهانی باشد. در مجموع می‌توان گفت محتوا و روش‌های تعليم و تربيت بر حسب جوامع مختلف كاملاً انعطاف‌پذير است و ويژگي‌های فرهنگی و شناختی آنها در تعليم و تربيت كاملاً منعكس می‌شود.
 
مؤلف کتاب «اخلاق اسلامی (مبانی و مفاهيم)» به یکی از مبانی «مابعدالطبیعه تعلیم و تربیت» نیز پرداخت و اظهار کرد: بر اساس فلسفه مشاء، جهان هستی محدود به طبيعت نيست و افزون بر موجودات جسمانی، موجوداتی غيرجسمانی ــ مانند خداوند متعال، عقول و نفوس ــ وجود دارند. اين موجودات، ويژگی‌هايی متفاوت با موجودات جسمانی دارند و نه با چشم و گوش و مانند آن، بلكه با عقل، وحی و شهود قابل درک هستند. گرچه وجود خداوند متعال با حواس قابل درک نيست، اما با عقل، وحی و شهود قابل اثبات است.

وی ادامه داد:‌ بر اساس اين مبنا، شايسته، بلكه ضروری است كه تعليم و تربيت، افزون بر آشنا كردن مخاطبان خود با موجودات جسمانی و مادی، آنها را با موجودات غيرمادی نيز آشنا كند كه در رأس آنها خداوند متعال قرار دارد. تنها در اين صورت است كه تعليم و تربيت، تصوری مطابق با واقع از جهان هستی در ذهن مخاطبان خود ايجاد می‌كند و اين مستلزم آشنا كردن مخاطبان با روش‌های عقلی، نقلی و شهودی است.

چاپ نخست «فلسفه تعلیم و تربیت مشاء» نوشته محمد داودی را پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در 270 صفحه به قطع وزیری (شومیز)، با شمارگان 1000 نسخه به بهای 98000 ریال منتشر کرده است. علاقه‌مندان برای مطالعه صفحات ابتدایی کتاب می‌توانند اینجـــــا را ببینند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها