نشر چکه سه جلد نخست از مجموعه پنج جلدی «اگرهای جادویی» نوشته احمد اکبرپور را با عنوانهای «دستها بالا، گاو مسلح است»، «بفرمایید عینک مادام سوسکه» و «کنسرتهای فیل بیجنبه» منتشر کرد.
نویسنده نام آشنای این مجموعه در هر جلد از آن ذهن مخاطب را با مطرح کردن پرسشی به ظاهر ساده، به چالش میکشد؛ پرسشهایی که در نظر اول عجیب به نظر میرسند اما پاسخهایی که خود نویسنده در متن آورده ذهن مخاطب را به سمت و سوی خاصی میکشاند. این مجموعه جهانی پر از اما و اگر را مقابل دیدگان مخاطب میگذارد که همراه با طنزی پنهان در متن باید آن را کشف کند.
در کتاب «کنسرتهای فیل بی جنبه» ماجرای فیلی بیان میشود که خوشصداست و در مسابقه آوازخوانی رتبه نخست را کسب میکند. او به مرور تبدیل به خواننده مشهوری میشود، اما این محبوبیت به تدریج او را مغرور میکند و نسبت به مردم و بچهها بیاعتنا میشود. در نتیجه کمکم از شهرت او کم میشود تا اینکه ...
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «تلویزیون با او مصاحبه میکند و عکسهایش را در شهر به در و دیوار میزنند. همگی برای خریدن نوارهای صوتی و تصویریاش توی صف میایستند و با خودشان میگویند: «کاشکی او را از نزدیک میدیدیم.» وقتی از خیابان رد میشود همگی او را به بقیه نشان میدهند. علاقهمندانش در سالنی بزرگ منتظرش هستند. به محض ورود از خوشحالی برایش کاهو، خیار چنبر، کیوی، گوجه و چیزهای خوردنی بادی مثل پفک و چیپف و این جور چیزهای خوشمزه پرت میکنند...»
در کتاب «دستها بالا، گاو مسلح است» ماجرای گاوی برای بچهها بیان میشود که همه پولهایش را خرج میکند و بالاخره تصمیم میگیرد که از بانک دزدی کند... در بخشی از این کتاب میخوانیم: «به محض اینکه اسم و شماره حسابش را روی یک پارچه بزرگ میبیند یک ماغ بنفش میکشد. مثل پولدارها قیافه میگیرد و بقیه کنار میزند و پشت باجه میایستد. همه پولش را توی یک گونی میریزد و بدون اینکه از کارمندان تشکر کند، از بانک بیرون میرود. بدون اینکه لحظهای فکر کند، به طرف سبزیفروشی میرود. مثل پولدارها چند بار توی سبزیفروشی قدم میزند و بعد از کشیدن یک ماغ صورتی به صاحب مغازه میگوید: «لطفا پنجاه میلیون تومان سبزی خوردن...»
کتاب «بفرمایید عینک مادام سوسکه» نیز ماجرای سوسکی را تعریف میکند که یک عینک آفتابی دارد و با آن به همه فخرفروشی میکند. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «توی آینه نگاه میکند و از خودش خیلی خوشش میآید. اگر کسی خاله سوسکه صدایش کند، ناراحت میشود. توی شناسنامهاش مینویسند: «مادام سوسکه» و خاله را با تف پاک میکند. سوسکهای بی عینک دلشان میخواهد او بماند، اما او آنها را مسخره میکند...»
«ایست خلبان دم دراز!» و «مشترک مورد نظر الاغ است» نیز نام سایر جلدهای این مجموعه است.
احمد اکبرپور، نویسنده و شاعر کودک و نوجوان، در سال 1349 در ملارد فارس متولد شد. ازجمله آثار او میتوان به «مادربزرگ جادویی»، امپراطور کلمات»، «قطار آن شب»، «شب بخیر فرمانده» و «من نوکر بابا نیستم» اشاره کرد. کتاب «لحظههای سکسکه» از اکبرپور در بیست و هفتمین دوره کتاب فصل، کاندیدای عنوان بهترین رمان نوجوان شده است.
نشر چکه سه جلد نخست از مجموعه پنج جلدی «اگرهای جادویی» با عنوانهای «دستها بالا، گاو مسلح است»، «بفرمایید عینک مادام سوسکه» و «کنسرتهای فیل بیجنبه» را در قالب 32 صفحه در قطع بیاضی با شمارگان دو هزار نسخه و قیمت 11 هزار تومان برای هرجلد منتشر کرده است.
نظر شما