یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۳
منصوری لاریجانی: نواندیشی، ضرورت انسان بودن است/ نیازهای زمان و نواندیشی در عرفان اسلامی

دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی از متخصصان عرفان اسلامی، نواندیشی را ضرورت انسان بودن می‌داند و عقیده دارد که نگرش‌های ما بسته به زمان، نو می‌شوند و عصر ما، ما را به «نو شدن» دعوت می‌کند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی، از جمله متخصصان عرفان اسلامی است. از دیدگاه او انسان بر اساس مقتضیات عصر خود نیازمند نواندیشی است اما نواندیشان باید خطوط قرمز و بخش‌های ثابت دین و عرفان را از یاد نبرند. وی پیشرفت دانش و گسترش دایره مشاهدات بشر را نیز مایه گستردگی دانش شهودی او می‌داند که بخشی از معرفت عرفانی است.

آن چه می‌خوانید، ماحصل گفت‌و‌گوی ایبنا با منصوری لاریجانی است.

ـ آقای دکتر منصوری از نظر شما به عنوان متخصص عرفان اسلامی، نواندیشی دینی را در عرفان اسلامی چگونه می‌توان تعریف کرد؟
سؤال خوبی را مطرح کردید. برای بحث درباره نواندیشی دینی ابتدا باید ضرورت نواندیشی را بررسی کرد. آیا ضرورت نواندیشی دینی از این برمی‌خیزد که انسان نو می‌شود؟ یا انسان با پرسش‌های جدید در زندگی و دین مواجه می‌شود؟ یا مقتضیاتی برای انسان به وجود می‌آید که فرد مجبور به نواندیشی می‌شود؟

در پاسخ به این سؤال می‌توان گفت که تفاوت انسان با حیوان در این است که انسان، موجودی اندیشمند است و به لحاظ مفهومی نیز فصل تفاوت انسان با حیوان در «اندیشه» اوست. همان طور که مولوی می‌گوید: «ای برادر! تو همه اندیشه‌ای ...» پس نواندیشی ضرورت انسان بودن است و انسان، بر اساس مقتضیات عصر خود نیازمند نواندیشی است.

ـ مرز نواندیشی دینی در «قرآن» که نخستین منبع عرفان اسلامی است، چگونه تعریف شده است؟
قرآن حد و مرزی برای اندیشه انسان قایل نیست. خداوند در سوره «رعد» می‌گوید: «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم» یعنی خداوند در قومی تغییر ایجاد نمی‌کند مگر یکایک اعضای آن در خود تغییر ایجاد کنند. بنا به این آیه، خداوند، شرایط تغییر را فراهم می‌کند به شرطی که انسان‌ها خود عزم تغییر داشته باشند. نگرش‌های ما نیز بسته به زمان، «نو» می‌شوند. عصر ما، ما را به نو شدن دعوت می‌کند. مولانا می‌فرماید: «هر زمان نو می‌شود دنیا و ما / بی‌خبر از نو شدن اندر بقا» البته در نواندیشی دینی و بخش عرفانی دین باید به این نکته توجه داشته باشیم که نباید در اصول ثابت دین و عرفان وارد شد زیرا آنها تغییر نمی‌یابند.

ـ از نظر شما «اصول ثابت» در دین و عرفان کدام‌ها هستند که نواندیشان نباید به آنها نزدیک شوند؟
دین اسلام و عرفان اسلامی، دارای اصولی ثابت هستند؛ مانند هر علمی که اصول ثابت خودش را دارد و نمی‌توان در آنها تجدید‌نظر کرد. در دین اسلام و عرفان اسلامی نیز این اصول ثابت شامل توحید، معاد و نبوت می‌شوند. اینها خط قرمز نواندیشان دینی و عارفان مسلمان به شمار می‌آیند.

برای نمونه، این اصل که خدا یکی است و لاغیر، تغییر نمی‌پذیرد اما نگاه عرفانی به مسائل دینی بسته به اقتضائات زمان تغییر می‌یابد. ما نباید جهان‌بینی توحیدی را فراموش کنیم زیرا اگر زیبایی را ببینیم اما به منشأ و مبدأ آن توجه نداشته باشیم، اصل توحید را از یاد برد‌ه‌ایم. از نظر من و سایر متفکران، این نواندیشی، دردی از اندیشه دوا نمی‌کند. پس باید حواسمان در اندیشه و نواندیشی به «مبنا» باشد؛ به عبارتی جهان‌بینی و تغییر در جهان‌بینی باید مبتنی بر اصل توحید و اصول ثابت دیگر باشد.

ـ سؤال نخست بی‌پاسخ ماند. با تعریف شما از انسان و مقتضیات عصر و زمان، مفهوم «نواندیشی» در عرفان اسلامی چگونه تعریف می‌شود؟
تعریف نواندیشی در عرفان و دین به مقتضیات زندگی بشر بستگی دارد. امروزه زندگی انسان در حال تغییر است و منظر اندیشه نیز در حال تغییر است.

ـ از «منظر اندیشه» سخن گفتید. بخشی از معرفت عرفانی شامل مسئله‌ «شهود» در بین عرفا می‌شود. اقتضائات زمانی چه تغییری در این شهود پدید می‌آورند؟
در عرفان اسلامی گفته می‌شود که مؤمن از منظر خدا همه چیز را می‌بیند. خداوند می‌فرماید ما در روی زمین آیات‌مان را آراستیم و در معرض دید و اندیشه شما قرار دادیم. به بیان عامیانه‌تر، آسمان و زمین نمایشگاه‌هایی از آیات الهی هستند. از ظاهرمان که چشم و گوش است تا اعضای داخلی کالبدمان آیات خداست. باید بگویم امروزه، علم تشریح راه دیدن اعضای داخلی بدن هر کس را هم راحت کرده است. نکته درستی را مطرح کردید که معرفت عرفانی مبتنی بر شهود است؛ اما امروزه با پیشرفت‌های علمی در گستره مشاهدات بشر، در معرفت عرفانی او نیز پیشرفت حاصل شده است. امروزه کار از شهود محدود گذشته و دنیایی وسیع‌ از مشاهده پیش‌ روی همگان باز شده است و می‌شود. انسان با پیشرفت‌های محیرالعقول، افق معرفتی جدیدی را پیش‌ روی خود گشوده است.

ـ پس اعتقاد شما بر این است که اسلام حتی در بخش عرفانی آن مخالف نواندیشی دینی نیست.
بله؛ اسلام مخالف نواندیشی دینی نیست بلکه انسان را به تفکر فرا می‌خواند. کسی که اندیشه پویا و حق‌طلب دارد، توقفی در اندیشه‌ورزی خود ایجاد نمی‌کند، زیرا توقف اندیشه، خط بطلان بر اندیشه است.

عناوین مرتبط:
کوشا: آیت‌الله طالقانی از سردمداران نواندیشی دینی بود/ تواضع طالقانی در «پرتوی از قرآن» مشهود است
کوشا: آیت‌الله طالقانی از سردمداران نواندیشی دینی بود/ تواضع طالقانی در «پرتوی از قرآن» مشهود است
 
علی‌بابایی: جامعه نو معیار نو می‌خواهد/ خاستگاه نواندیشی دینی، قرآن و لغزشگاه آن روشنفکری سکولار است
علی‌بابایی: جامعه نو معیار نو می‌خواهد/ خاستگاه نواندیشی دینی، قرآن و لغزشگاه آن روشنفکری سکولار است
 
ملکیان: تغییر اندیشه‌ام از سر حقیقت‌طلبی است نه مد روز
ملکیان: تغییر اندیشه‌ام از سر حقیقت‌طلبی است نه مد روز
 
فاضل میبدی: قرآن سند محکم نواندیشان دینی است/ خط قرمزی که «نواندیش دینی» را بدل به «روشنفکر لائیک» می‌کند
فاضل میبدی: قرآن سند محکم نواندیشان دینی است/ خط قرمزی که «نواندیش دینی» را بدل به «روشنفکر لائیک» می‌کند
 
کتابشناسی نواندیشی دینی پس از انقلاب اسلامی/ از خاستگاه نواندیشی تا اجتهاد و مسائل زنان
کتابشناسی نواندیشی دینی پس از انقلاب اسلامی/ از خاستگاه نواندیشی تا اجتهاد و مسائل زنان
 
تلاشی برای شناخت جغرافیای نواندیشی دینی/ گزارش تجمیعی از راه طی‌شده در ایبنا
تلاشی برای شناخت جغرافیای نواندیشی دینی/ گزارش تجمیعی از راه طی‌شده در ایبنا

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها