حسین اسرافیلی در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری کتاب گذاشته، نوشته است: دلیل اقبال از نویسنده و شاعر زن در ایران آزادی و سربرکشیدن زنان در ادبیات است.
کشورهای اروپا غالباً آزادی زنان و تساوی حقوق آنان را در بوق و کرنا میکنند اما وقتی پای یک تحقیقات علمی وسیع و عمیق به میان میآید، میبینیم نقشی که آن زن در تیم همراه آنها دارد نقشی کمرنگتری است زیرا به زن به عنوان یک کالا نگاه میکنند و این امر از بطن رسانههای دیداری و شنیداری آنان نیز مشخص است.
به گمانم در مورد استقبال مخاطبان در ایران نسبت به آثار نویسندگان زن باید تحقیق روانشناختی و اجتماعی نیز صورت بگیرد و کسانی در این زمینه نظر دهند که هم به ادبیات و هم به علم روانشناسی احاطه دارند اما به نظر من استقبال مخاطبان در ایران نسبت به آثار نویسندگان زن برخاسته از نگاه مردم به زنان است. آنها میخواهند با نوعی جستوجوگری خلاق دریابند که نویسندگان زن چه مینویسند و دنیای آنها را دنبال کنند اما این موضوع در اروپا همراه با نومیدی و سرخوردگی پیگرفته میشود.
در کشورهای اروپایی به رغم ادعایی که دارند و میگویند زن آزاد است در فیلمها و آثار هنریشان زن را به عنوان موجودی که مشکلات جنسی و عاطفی را در تنگناها حل میکند، نگاه میشود حتی وقتی گروهی علمی میخواهد به فرض به جنگلی برود معمولاً خانمی همراهشان هست که نقش کمرنگتری در تحقیقات علمی دارد و بیشتر نقش حاشیهای ایفا میکند.
امروز در عالم سیاست هم میبینید که در کشورهای اروپایی هر چند زنی به مقامهای بالا چون رییس جمهوری، نخستوزیری یا صدراعظمی میرسد اما اینها صرفاً تبلیغات است؛ چرا که آزادی زنان نهادینه نشده است و نقش آنها در اجتماع جدی گرفته نمیشود. شاید همین موضوع دلیل روشنی باشد که استقبال از آثار نویسندگان مرد در این کشورها هشت برابر نویسندگان و شاعران زن است.
نظر شما