سه‌شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۶
«مرد لاابالی» نماد دیکتاتوری که دوره‌اش به سر آمده است

کتاب «مرد لاابالی بادکنک قرمزم را سوراخ می‌کند» نوشته علیرضا اجلّی منتشر شد. «مرد لاابالی» شخصیت اصلی این رمان نمونه‌ بارز دیکتاتوری‌ست که دوره‌اش به سر آمده و بادکنک قرمز نماد مردم جامعه‌ای‌ست که تمام ارزش‌هایش رو به پایان است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) رمان «مرد لاابالی بادکنک قرمزم را سوراخ می‌کند» نوشته علیرضا اجلّی از سوی نشر چرخ راهی بازار کتاب شد.

«مرد لاابالی» شخصیت اصلی این رمان نمونه‌ بارز دیکتاتوری‌ است که دوره‌اش به سر آمده و بادکنک قرمز نماد مردم جامعه‌ای‌ است که تمام ارزش‌هایش رو به پایان است.

داستان از جایی آغاز می‌شود که راوی از دفتر «آنارشیست‌های محدب» اخراج و خانه‌نشین می‌شود، یک روز به جایی نامعلوم سفر می‌کند و به شهر بادکنک قرمز می‌رود. در این شهر برای ملاقات با مرد لاابالی خودش، خودش را می‌کشد. مرد لاابالی را می‌بیند و دوباره به خانه‌اش منتقل می‌شود. در ادامه‌ داستان راوی را در شهر بادکنک قرمز می‌بینیم که در آن‌جا شروع به جاسوسی می‌کند.

این رمان انتزاعی درباره‌ تکه‌پاره‌کردن قدرت سیاسی و اجتماعی است. نبرد قدرت و فرد به عنوان توهمی شکل می‌گیرد و در ذهن راوی رشد می‌کند، کامل می‌شود و به نوعی مسخره رخ می‌دهد.

هجوآلودگی مشخصه‌ بارز این رمان است. هجو هر آنچه در واقعیت وجود دارد. راوی در طول مسیر رشد فکری‌اش در جلسات مرد لاابالی به عقل می‌گراید، در واقع فردیت‌اش را بازمی‌یابد. «مرد لاابالی...» در پی خردستیزی و فرد در پی خردباوری‌ست، فرد به عقلی می‌گراید که در کتاب دوم تبدیل به «عقل قرمز» می‌شود.

«مرد لاابالی...» نخستین کتاب یک سه‌گانه است. کتاب دوم با نام «عقل قرمز» و کتاب سوم با عنوان «یک آنارشیست محدب» منتشر خواهد شد. دو کتاب دیگر ارتباط مشخصی با کتاب اول ندارد، «عقل قرمز» با برداشتی آزاد از «عقل سرخ» شیخ اشراق، سهروردی به نگارش درآمده و به زودی در اختیار ناشر قرارخواهد گرفت.

در بخشی از این رمان می‌خوانیم: «اگه بخوای بری تو جلسات، باید بدونی قدرت یه روزی تموم می‌شه. بعضی‌هاش زود تموم می‌شه، بعضی هاش دیر. حرف‌ها فرق دارن، من یه چیز می‌گم تو یه چیز. شاید هر دومون اشتباه می‌کنیم و شاید هم درست می‌گیم. باید بری بین جمعیت، وقتی می‌شینی جلوشون اون‌قدر محکم و قوی باش که فکر نکنن. اگه بذاری فکر کنن اون وقت فکر می‌کنن به بادکنک قرمز، به قرمزیش، به بادش، به بعدش. وقتی به قبلش و به بعدش فکر می‌کنن، شروع می‌کنن به راه رفتن، شروع می‌کنن به حرف زدن، می‌خوان همه چی تغییر کنه، جمع می‌شن، ما جمعشون رو به هم می‌زنیم. می‌شینن زل می‌زنن به دیوارهای میله‌دار، گردن‌شون رو قائم می‌کنن و چیزی رو تو ذهن‌شون قایم می‌کنن. وقتی کار به اینجا برسه، باید هوای توی بادکنک قرمز عوض بشه، همه شروع می‌کنن به راه رفتن، قایم می‌شن. اون وقته که باید جابه‌جایی انجام بشه.»
 
علیرضا اجلی، نویسنده و روزنامه‌نگار در سال 1364 در تهران به دنیا آمد. وی دوره کارشناسی خود را در رشته مترجمی زبان انگلیسی گذراند. بیشتر فعالیت اجلی در زمینه نقد و ترجمه متون ادبی است.
 
کتاب «مرد لاابالی بادکنک قرمزم را سوراخ می‌کند» در تابستان امسال(1394) با شمارگان هزار نسخه در 209 صفحه و به قیمت 15 هزار تومان از سوی نشر چرخ در مجموعه «کتاب‌های قفسه آبی» منتشر شده است.  
  

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها