سه‌شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۷
محمدی: رسانه‌ها کتابسازی را افشا و معرفی کنند/ ضرورت نظارت اتحادیه ناشران بر فعالیت‌های ناشران کتابساز

رحیم محمدی، مدرس رشته جامعه‌شناسی و مدیر حلقه مطالعاتی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران می‌گوید: باید بلندگوهایی در جامعه باشد که اعتراض کتابخوان و نویسنده واقعی را نسبت به کتابسازی مطرح کند و رسانه‌ها نیز ساکت نمانند و کتابسازی‌ها را افشا کنند. از سوی دیگر اتحادیه ناشران نیز باید بر فعالیت‌های ناشران کتابساز نظارت داشته باشد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- رحیم محمدی، مدرس رشته جامعه‌شناسی، مدیر حلقه مطالعاتی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و دبیر علمی همایش‌های جامعه‌شناسان ایرانی و جامعه ایرانی است. خبرگزاری ایبنا چندی است که سلسله گفت‌وگوهایی را با اهالی جامعه‌شناسی درباره پدیده کتابسازی داشته است. با رحیم محمدی نیز درباره بررسی عوامل جامعه‌شناختی موثر بر پدیده کتابسازی به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

 در ابتدا لطفا بفرمایید تعریف شما از پدیده کتابسازی چیست و چگونه می‌توان عوامل موثر بر آن را تحلیل کرد؟

من درباره پدیده کتابسازی در ابتدا چهار پرسش مطرح می‌کنم که این سوال‌ها به نحوی پاسخ را در درون خودش دارد. سوال نخست این است که کتابسازی چیست؟ در اینجا باید توصیفی از پدیده کتابسازی ارائه و اندازه و حجم آن شرح داده شود. پرسش دوم این است که چرا کتابسازی در جامعه پدید آمده است؟ ما از این پرسش به علت‌یابی پدیده کتابسازی می‌رسیم. سوال سوم این است که پیامدهای کتابسازی چیست؟ در این مرحله به پیامدها، آثار و نتایج آن پرداخته می‌شود. اما سوال چهارم نیز این خواهد بود که چگونه می‌توان جلو کتابسازی را گرفت؟ در این مرحله نیز راه‌حلی برای مساله داده می‌شود.
 
از دیدگاه جامعه‌شناختی برای پاسخ به سوالات مطرح شده نیاز به تأمل داریم. نکته قابل ذکر این است که برای توصیف، تعلیل و تحلیل پیامدهای کتابسازی چندین عنصر با هم نقش ایفا می‌کنند؛ یکی از این عناصر ناشر است. عنصر دیگر کتابساز و نویسنده قلابی است. عنصر سوم سیستم‌های ارزیابی و داوری است بدین معنی که سازمان‌هایی هست که توزیع‌کننده امتیاز به کتابسازها هستند و به این کتابسازی‌ها به واسطه ارتقای شغل، تثبیت آن، ارتقای علمی و ... پاداش می‌دهند. به طور طبیعی در سیستم نشر کتاب مکانیسم‌های داوری وجود دارد که جایگاه کتاب‌ها را مشخص می‌کند و آنها را لیبلینگ می‌کند.
 
 مساله بعدی عنصر کتابخوان و اعتراض آن به کتابسازی است. در اینجا این سوال مطرح است که آیا کتابخوان‌ها و نویسنده‌های واقعی می‌توانند اعتراض خود را نسبت به کتابسازی بیان کنند؟ عنصر بعدی اتحادیه ناشران است که من آنها را در این قضیه به صورت مستقیم دخیل می‌دانم،  نویسنده‌های قلابی توسط ناشران و سازمان‌هایی که به کتابسازی‌ها امتیاز می‌دهند به پدیده کتابسازی دامن می‌زنند.

اصولاً چرا نویسنده‌ای باید در جامعه به کتابسازی روی بیاورد؟

در پاسخ باید گفت که فرد، وسوسه دیده شدن دارد و با کتابسازی می‌خواهد خود را در زمره مولفان و نویسندگان مطرح کند و از امتیازات اجتماعی آن استفاده کند. علت وقوع پدیده کتابسازی، وجود نهادهایی است که به کتابسازان پاداش می‌دهد در کنار این علت‌ها سودجویی ناشران نیز به این موضوع دامن زده است چرا که بسیاری از این ناشران توسط نویسنده‌های قلابی آن را استثمار می‌‌کنند و از این طریق سود گزافی کسب می‌کنند. اخیراً من آگهی را مشاهده کردم که در آن آمده بود «پایان‌نامه‌های خود را به کتاب تبدیل کنید» این بدین معنی است که ناشرانی هستند که پایان‌نامه‌های دانشجویان را در مقابل دریافت سود بالا از نویسنده به کتاب تبدیل می‌کنند و در واقع در این فرایند تنها نقش واسط را برای تولید کتاب ایفا می‌کنند، فارغ از اینکه کتاب ارزش انتشار داشته باشد یا خیر؟ اینجاست که اتحادیه ناشران باید وارد میدان شود و سیستم‌های داوری خود را برای ارزیابی این گونه ناشران فعال کند.
 
متاسفانه مکانیزم‌های ارزیابی نهادهایی مانند دانشگاه که به کتابسازی‌ها امتیاز می‌دهند مشکل دارد زیرا هیات ممیزی در دانشگاه‌ها به جای بررسی محتوایی اثر تنها آن را داوری نمی‌کنند و به طور مثال این موضوع بررسی نمی‌شود که آیا مولف محتوای کتاب را کپی‌برداری کرده یا اینکه از مخلوط کردن چندین ترجمه برای تولید یک اثر استفاده کرده است، بنابراین سیستم ارزیابی در دانشگاه‌ها باید تغییر کند.

پیامدهای کتابسازی در جامعه چه می‌تواند باشد؟

یکی از پیامدها این است که نویسندگان اهل علم ضرر می‌کنند چرا که مأیوس می‌شوند و کتاب‌های آن‌ها آن‌گونه که باید دیده و خوانده نخواهد شد و حتی ممکن است مخاطب کتاب‌ این نویسندگان را نیز به چشم کتابسازی ببیند، از سوی دیگر به واسطه کتابسازی قشر کتابخوان بی‌اعتماد شده و ذائقه‌اش به ذائقه غلطی تبدیل می‌شود که هر چیزی را مصرف می‌کند بدون آنکه در آن دقتی داشته باشد.

شما به نقش ناشران در گسترش کتابسازی اشاره کردید. اتحادیه ناشران به چه میزان می‌تواند در این باره بازدارنده باشد؟

اتحادیه باید فعالیت‌های ناشران مروج کتابسازی را بررسی کرده و نسبت به آن واکنش نشان بدهد. از سوی دیگر باید نهادهایی باشد که ارتباط مستقیم بین مولف و مخاطب را برقرار کند. چنین نهادهایی را در فعالیت‌هایی مانند نشست‌های نقد و بررسی کتاب در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب می‌بینیم این‌گونه نهادها باید در جامعه فعالیت‌هایشان گسترش پیدا کند تا به واسطه ارتباط مستقیم نویسنده و خواننده واقعی این شناخته شدن و بازشناخته شدن پدید بیاید و نویسنده و خواننده حقیقی از نویسنده و خواننده قلابی تشخیص داده شود.
 
 رسانه‌ها نیز در این میان نقش مهمی دارند و لازم است برخی رسانه‌ها براساس معیارهای مشخصی کتاب‌هایی را که به روش کتابسازی به بازار آمده‌اند معرفی کنند به طور مثال خبرگزاری کتاب ایران می‌تواند به عنوان یک رسانه افشاگر کتابسازان باشد. شما امروز می‌بینید که در حوزه روانشناسی به چه میزان کتاب‌های قلابی برای ناشران سودآور بوده است. اخیرا شنیدم که کتابی با عنوان «راز خوشبختی» 25 بار توسط مترجمان مختلف ترجمه و در بازار کتاب عرضه شده است. بنابراین در نهایت رسانه‌های تصویری، رسانه‌های مکتوب و مجازی باید به کتابسازی بپردازند. در جامعه نیز باید بلندگوهایی وجود داشته باشد که قشر کتابخوان و نویسنده‌های واقعی اعتراض خود را نسبت به این موضوع بیان کنند چرا که از این طریق فضای بهتری به وجود خواهد آمد.
 
نقش اخلاق فردی در جلوگیری از پدیده کتابسازی کجاست؟

باید اخلاق را تعریف کرد اگر اخلاق بدین معنی باشد که افراد باید خودشان از خودشان مراقبت کنند من این را کافی نمی‌دانم. در قضیه کتابسازی زمانی که شما به عنوان یک انسان می‌دانید چنانچه دنبال این کار بروید پول، آوازه، ارتقای شغلی، ارتقای منزلت اجتماعی و... کسب می‌کنید طبیعی است که دنبال کتابسازی می‌روید. اینجاست که باید یک نظارت رفتار اجتماعی وجود داشته باشد تا جلو پاداش‌ها و امتیازها نسبت به کتابسازی را بگیرد و آنها را قطع کند. زمانی که این پاداش‌ها و امتیازات قطع شد آن وقت نویسنده و ناشر به کتابسازی روی نمی‌آورند. پس باز هم تاکید می‌کنم که در جامعه باید مکانیزم‌هایی وجود داشته باشد تا به این نوع کنش‌ها و رفتارهایی که به فرد کتابساز پاداش می‌دهند، واکنش نشان دهند تا در نهایت کتابسازی رو به کاهش برود. 

* در این باره بیشتر بخوانید:
 
عماد فروغ: شاخص‌های فعلی ارزیابی استادان آنها را به سوی کتابسازی سوق می‌دهد/ کاسبی فرهنگی با کتابسازی!

مهدی لبیبی: برخی با کتابسازی می‌خواهند مشروعیت کسب کنند/ معضلی که حاصل فرهنگ مدرک‌گرایی است

محمد شاپوری: وقتی قانون واقعیت‌ها را نمی‌بیند کتابسازی گسترش می‌یابد/ لزوم حل مشکلاتی که ناشران برای چاپ آثار با کیفیت دارند

باقر ساروخانی: مشتریان کتاب زیاد شود نویسندگان کتابسازی نمی‌کنند/ ارتزاق از طریق تولید کتاب و تبعات منفی آن

شیوا شکاری: درجه‌بندی ناشران می‌تواند به ارزیابی آثار استادان و جلوگیری از کتابسازی کمک کند

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها