بعد فلسفی آثار آلموند بسیار چشمگیر است
ناهید معتمدی، منتقد ادبی در این نشست با بیان خلاصهای از داستان کتاب «گِل» اظهار کرد: آلموند نویسندهای است که آثارش در قالب رئالیسم جادویی و سورئالیسم میگنجد. همچنین بعد فلسفی قویای در آثار او وجود دارد. کتاب «گِل» با وجود بعد فلسفی قوی، دارای درونمایه جامعهشناختی و زیستمحیطی نیز هست و از ابعاد گوناگون قابل نقد و بررسی است.
این کارشناس ادبیات کودک ادامه داد: در این اثر موضوعات مختلفی مانند مرگ، زندگی، استمرار زندگی بعد از مرگ، تقدیر، زایش و سرسبزی مطرح میشود. همچنین تضادی بین مرگ و هستی در واکنشهای کلامی بین شخصیتهای این رمان بهصورت عمیق مطرح میشود و غم و شادی، هستی و نیستی و ... در طول داستان در هم میتنند و هرچند که در ظاهر نویسنده، مخاطب را به وادی مرگ و نیستی میبرد اما در نهایت از امید و زندگی و غلبه نور بر تاریکی صحبت میکند.
معتمدی در ادامه به وجود تعلیق زیاد در این اثر اشاره کرد و گفت: پرسشهای شکبرانگیزی که در این اثر برای مخاطب در دیالوگ بین معلم و کشیش مطرح میشود نشان میدهد همانگونه که امید بر ناامیدی غلبه میکند، شکها هم به یقین میرسد.
وی ادامه داد: همچنین محور دورانی هستیشناسانهای که حول خلق و ساختن مجسمه در این داستان وجود دارد و به محور دورانی کاشتن دانه در زمین و رشد و رویش آن، تغذیه و پرورش انسان از آن گیاه و در نهایت مردن و دوباره زاده شدن و سیکلی که بشر از ابتدای خلقت تا پایان جهان طی میکند، میپردازد. علاوه به راین، محور افقی هم در داستان دیده میشود و به محوری که از ازل تا ابد در آفرینش جهان هستی وجود داشته است اشاره میکند. این روند تا زمان معاصر با پیشگوییهایی که در کتاب وجود دارد همخوانی دارد.
معتمدی درباره زبان اثر نیز گفت: زبان اثر و ترجمه آن بسیار روان است و از صنعت تضاد بهره میبرد و رابطه زیباییشناختی بسیار غنیای در آن به چشم میخورد. در این کتاب، آلموند تلاش میکند واقعیتها را از دیدگاههای گوناگون درباره جهان و بافت هستی بیان کند و موضوعات مختلفی را در این راستا مطرح میکند اما در نهایت داستان پایانی باز دارد و نویسنده تصمیمگیری را برعهده مخاطب میگذارد و او میتواند با ذهن و دیدگاه خودش نتیجهگیری کند.
آثار آلموند تحت تأثیر جامعه فعلی است
شهلا انتظاریان، مترجم کتاب «گِل» نیز در این نشست به بیان توضیحاتی درباره نویسنده کتاب پرداخت و گفت: آلموند در سال 1951 در فلینگ انگلستان به دنیا آمد و در بیشتر آثارش فضای این منطقه به چشم میخورد. اغلب داستانهایش متأثر از اتفاقهایی است که در دوران کودکیاش رخ داده است.
وی ادامه داد: پدر دیوید از سربازان جنگ جهانی دوم بود که در برمه میجنگید در نتیجه فضای جنگ و نگاه غیرجنگی و صلحطلبانه در آثار وی وجود دارد. پدر دیوید در کارخانهای کار میکرد و مادرش تایپیست بود. مادرش او را از کودکی نزد یکی از اقوامشان که چاپخانهدار بود فرستاد و از همان دوران کودکی علاقه به نویسندگی، چاپ و نشر در او ایجاد شد و نوشتههایش را بهصورت کتابچه در میآورد.
انتظاریان گفت: وقتی دیوید کوچک بود، خواهرش را از دست داد. پدرش نیز به فاصله کمی از دنیا رفت. این مسائل شوک زیادی به او وارد کرد و با اینکه از خانوادهای کاتولیک بود دچار تردیدهای زیادی شده و گاهی کفر میگفت تا اینکه بالاخره بعد از مدتی به یقین رسید.
این مترجم در ادامه بیان کرد: دیود بعد از دوران دبیرستان وارد دانشگاه شد و ادبیات انگلیسی خواند. او از کودکی شغلهای زیادی مانند پستچی، دستیار کشیش، روزنامهفروشی، کارگری ساختمان، باربر هتل و ... را تجربه کرد. بعد از فارغالتحصیلی هم به تدریس مشغول شد تا با روحیات بچهها بیشتر آشنا شود. اما بعد از مدتی به دلیل ارتباط عاطفی زیادی که با بچهها برقرار میکرد و مانع کارش میشد، از تدریس فاصله گرفت و تمام وقتش را به نویسندگی اختصاص داد.
وی درباره آثار این نویسنده نیز گفت: نخستین کتابی او برای نوجوانان نوشت «اسکلیگ» نام داشت که خوش درخشید و جوایز متعددی را به نویسنده اختصاص داد. بعد از آن به نوشتن به صورت تخصصی برای نوجوانان پرداخت و توانست در سالهای 2008 و 2010 به عنوان نامزد دریافت جایزه هانس کریستین اندرسن از کشور امریکا معرفی شود. کتابهای زیادی از وی به زبان فارسی ترجمه شده است که از آنجمله میتوان به «پسری که تا ماه بالا رفت» اشاره کرد.
انتظاریان همچنین بیان کرد: آلموند در آثارش بهراحتی به شک و تردیدهایی که ممکن است درباره مسائل فلسفی و جهان هستی و ... برای کودکان ایجاد شود و همچنین جنگ و خشونت و ناآرامیهای جهان معاصر میپردازد و همه چیز را بیان میکند و آثارش تحت تأثیر جامعه فعلی ماست.
آلموند تلاش میکند جهانی به موازات جهان واقعی خلق کند
فریده به رنگی نیز در این نشست اظهار کرد: در تمام کتابهای دیوید الموند حس و حال مشترکی وجود دارد و ماجرای انسان و دغدغههایی که با هستی دارد مطرح میشود. نویسنده تلاش میکند جهانی بهموازات جهان واقعی خلق کند.
دبیر این نشست ادامه داد: در این کتاب «دیوی» با تشویق و اصرار «استفان» تلاش میکند با توجه به نوشتههای کتابهای دینی، موجودی آدمنما خلق کند. با توجه به اینکه این موجود در ذهن و تخیل آن دو زنده میشود، ولی دیوی بیخبر از نیت اصلی و خصوصیات اخلاقی استفان به او در انجام این کار کمک میکند. بیخبر از اینکه از موجود دستساخته برای انجام کارهای شیطانی استفاده میکنند. اما از آنجا که دیوی پسری پاکدل و باایمان است در میانه راه متوجه گمراهی خود و دوستش شده و از ادامه آن پرهیز میکند.
به رنگی گفت: در این میان، روایت درد تنهایی دیوی در میان خانوادهای که از احوال درونی او آگاه نیستند و گوشی برای شنیدن حرفهایش ندارند، بخش اثرگذار داستان است.
نظر شما