علی مهری، مدیر انتشارات آوای باران در این مراسم گفت: این پروژه نخستین تجربه ما در زمینه انتشار کتاب کودک بهصورت کلان یعنی 100 کتاب بود که حدود 8 ماه به طول انجامید. برای به ثمر رسیدن این پروژه افراد زیادی با ما همکاری کردند که از جمله آنها میتوانم به اسدالله شعبانی، مدیر ادبی و یاسر مهری، مدیر هنری این پروژه اشاره کنم.
نتوانستهایم در حوزه نشر به خوبی عمل کنیم
علی مهری در ادامه درباره اینکه چگونه تصمیم گرفته که صد کتاب برای کودکان و نوجوانان منتشر کند، گفت: مسلماً همه افراد جامعه کموبیش با اوضاع کشور آشنا هستند و خیلی لازم نیست که اهل اقتصاد و سیاست باشند کافیست با همسایههای خود صحبت کنند تا متوجه مشکلات اقتصادی زیاد کشورمان شوند. تیراژ کتاب نسبت به سالهای قبل از انقلاب که میزان جمعیت و تعداد مدارس کمتر از حالا بود بسیار پایینتر آمده و به مرز هزار نسخه رسیده است و بهشدت سقوط آزاد کرده است. در حالی که اگر به کشورهای نزدیکمان مانند ترکیه مراجعه کنیم، میبینیم تیراژ کتاب به 50 هزار نسخه رسیده و رشد معنیداری داشته است. در کشور 80 میلیونی ما که همه در آن ادعای فرهنگ دارند قطعاً این وضعیت نشاندهنده این است که نتوانستهایم به خوبی عمل کنیم و این کمکاری در متولدین 1340 و 1330 محسوستر است.
مدیر انتشارات آوای باران بیان کرد: به عنوان فردی که از بچگی به کتاب علاقه داشتم همواره کوشیدهام ارتباطم را با کتاب و کتابخوانی حفظ کنم. لذا بعد از 18 سال فعالیت در شغل معلمی در آموزشوپرورش، به خاطر علاقه زیادی که به کتاب و حوزه نشر داشتم معلمی را رها کرده و رو به سوی انتشار کتاب آوردم. ما در حوزه نشر و تولید کتاب کمکاری کردهایم و 30 سال است که مرتب گناه را به گردن دیگران میاندازیم. در زمانی که معلم بودم احساس میکردم کودکان ما نیاز به آموزش دارند اما 26 سال از آن زمان گذشته است و احساس میکنم بچههای ما نیاز به تولید کتاب و محتوا دارند. در بررسی 40 سالهای که در حوزه کتاب کودک و نوجوان داشتهام به عنوان یک کتابفروش، ناشر، مؤلف و ... به این جمعبندی رسیدهام که اگر خانوادهها با کتاب آشتی کنند و به این نتیجه برسند که تعداد زیادی کتاب جذاب در اختیار کودکان قرار گیرد، نهایتاً به کتاب روی میآورند.
مشکل کشور ما قیمت کتاب نیست
علی مهری ادامه داد: مشکل ما قیمت کتاب و وسایل آموزشی نیست. کتاب در کشور ما بسیار ارزان است. مشکل ما بالا بودن تعداد کتاب نخوانها در سطح کشور است و باید فکری به حال جذب این افراد به کتابخوانی کنیم.
وی در ادامه درباره قیمت کتابهای این مجموعه توضیح داد: سختترین مرحله برای ما تعیین قیمت این کتابها بود. میخواستیم قیمتی بگذاریم که تقریباً پایین باشد تا خانوادهها بهراحتی بتوانند آنها را تهیه کنند. ما قیمت 2 هزار تومان را مدنظر داشتیم اما در نهایت تصمیم گرفتیم با قیمت 500 تومان منتشر کنیم و شوکی به مخاطبان و همچنین بازار کتاب وارد کنیم.
در واقع در چاپ نخست بهنوعی خواستیم زمینهسازی و تبلیغات کنیم و کتابها را به صورت رایگان در اختیار نهادهای رسمی مانند مدارس، مهدها و NGO ها قرار دادیم. در حال حاضر این کتابها به صورت رایگان در روستاها و شهرهای مختلف توزیع میشود. چاپ نخست این مجموعه حالت آزمایشی داشت اما در نهایت بازخوردی را دیدیم که در رویاهایمان تصور میکردیم. در طول یک هفته تقاضا برای این مجموعه از یک میلیون نسخه گذشت. در حالی که فقط دو هفته از نخستین چاپ آن میگذرد، مشغول چاپ سوم این کتابها هستیم و پیشبینی میکنیم به زودی این کتابها از چاپ پنجاهم و صدم نیز عبور کند.
تمام سعی ما این است که به هر کودک ایرانی یک کتاب از این مجموعه را به صورت رایگان بدهیم و امیدواریم که حداقل 50 درصد از افرادی که این کتابها را میگیرند کتابخوان شوند و به کتابفروشیها بروند و سایر نسخههای این کتابها را درخواست کنند. البته ما این مجموعه را به صورت تکجلدی نمیفروشیم چون معتقدیم بچهای که میخواهد از این آثار تأثیر پذیرد و کتابخوان شود باید حداقل صد کتاب در اختیار داشته باشد.
کتاب باید در مسیر رشد اجتماعی بچهها قرار گیرد
اسدالله شعبانی، مدیر ادبی این مجموعه نیز این پروژه را بسیار ارزشمند ارزیابی کرد و گفت: در این مجموعه 60 تصویرگر و 10 نویسنده و شاعر با ما همکاری کردند. تولید این پروژه تجربه خوبی بود و سبب شد که با شاعران و نویسندگان و تصویرگران جوانی که از راههای دور آمده بودند، آشنا شویم.
این شاعر و نویسنده کودک و نوجوان در ادامه سخنانش درباره اشعاری که در این مجموعه استفاده شده است گفت: هدف من به عنوان مدیر ادبی این مجموعه کودکانهکردن اشعار و دور کردن شعر از حالت آموزشی بود. متاسفانه در جامعه ما اغلب افراد میپندارند که شعر و قصه ابزار آموزش است در حالیکه هدف اصلی شعر و قصه پرورش ذوق هنری بچهها است و اهداف آموزشی هم به صورت غیرمستقیم در کتابها وجود دارد. در نتیجه تلاش کردیم اشعار را کودکانه کرده و برای بچهها مناسبتر کنیم. همچنین به منظور ارتباط برقرار کردن بیشتر با بچهها سعی کردیم به موضوعات روز و چیزهایی بپردازیم که در دنیای امروز بچهها بیشتر با آن سروکار دارند. تلاش کردیم در پایان هر شعر لبخندی بر لبان کودک بنشانیم، چون هیچ موضوعی را نمیتوان با ناراحتی و غصه برای بچهها بیان کرد و ذوق هنری آنها را برانگیخت. با تولید این کتابها هم ذوق هنری و هم دانش بچهها افزایش پیدا میکند.
شعبانی درباره قیمت کتابها نیز گفت: با پایینآوردن قیمت این کتابها و همچنین ارائه رایگان آنها به بچهها میخواهیم جامعه را به سوی کتابخوان شدن سوق دهیم. از طرفی به فکر افزایش فروش کتابها هم بودیم. کتاب باید بهگونهای تولید شود که در مسیر رشد اجتماعی بچهها قرار گیرد. در حال حاضر کتاب از مسیر رشد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه دور شده است. در حالی که کتاب باید به ما کمک کند که در همه این جنبهها رشد کنیم.
نظر شما