- کمپینی در اواخر سال جاری راه افتاده با عنوان امسال «کتاب عیدی بدهیم». نظر شما درباره این کمپین و اساساً اینکه چطور میشود به افزایش کتابخوانی کمک کرد چیست؟
این اقدام به نفسه خوب است ولی طرح مسالهاش غلط است چون اینگونه نیست که همه جای دنیا مردم زیاد کتاب میخوانند و ما کتاب نمیخوانیم بنابراین این گزاره غلط است. مردم دنیا هم روزنامه و کتاب میخوانند و هم نمیخوانند. مساله این است که ما فرهنگ را به شکل غیر مکتوب مصرف میکنیم.
مساله دیگر این است که چه کسانی از مسئولان و مدیران ما کتاب میخوانند؟ کدام وزیر، نماینده مجلس و روحانی ما زیاد کتاب میخواند؟ چون کسی که کتاب میخواند درونش پر از استعاده و نشانه است و در سخنرانیهایش مشخص است. این در حالی است که بزرگان ما در سخنرانیهایشان خاطره میگویند آنهم نه خاطره فرهنگی بلکه خاطرات زندگی روزمرهشان را.
پس در کاهش کتابخوانی مردم مقصر نیستند. مسئولان ما باید کتاب بخواند. امروز دکتر ما رساله، کتاب و مقالهاش را فرد دیگری مینویسد. نیمی از نخبگان جامعه ما از دکتر، مهندس و... کتاب نمیخوانند و بر اساس دانش عمل نمیکنند. بنابراین چرا به مردم زور میگویید که کتاب بخوانند؟ چه کسی گفته که مردم دنیا کتاب میخوانند؟ توده اساساً موسیقی پاپ گوش میدهد، تلویزیون عامه پسند میبیند. فیلم فارسی نگاه میکند آن هم اگر بتواند سه بار هم در هفته. توده این را میخواهد. مردم متاسفانه روی کتاب مینشینند و در چهارشنبه سوری با آن گرم میشوند.
- پس به اعتقاد شما در ابتدا باید این اصلاح از بالا صورت بگیرد؟
ابتدا باید متخصصان، دانشمندان، روحانیون، مدیران و برنامهریزان کتاب بخوانند. در دانشگاه باید دانشجو و استادش کتاب بخوانند. مردم اساساً چرا باید کتاب بخوانند وقتی که دغدغه زیست و زندگی روزمره دارند. مردم طوری از کنار کتابفروشی رد میشوند انگار از کنار کفش فروشی رد شدهاند. مردم نیازمند یک پکیج ساندویچی فرهنگ هستند که آن هم ظاهراً از رسانههایی مانند تلویزیون دریافت میکنند.
پس مشکل جایی دیگر است. این گونه است که زمانی فردی مانند رضاخان وارد میشود که کتاب نمیخواند بعد میخواهد حکومت کند و دانشگاه درست کند و دکترای افتخاری بدهد. مسئولمان خودش کتاب نمیخواند بعد میآید درباره اینکه چرا مردم کتاب نمیخوانند اظهار نظر میکند. باید از آن مقام مسئول پرسید تو خودت مگر کتاب میخوانی؟
- استاد یعنی مردم اساساً نباید کتاب بخوانند؟
مردم باید رمان، قصه و ادبیات بخوانند که این را هم نمیخوانند. تازه باسوادهای ما اگر ادبیات هم بخواهند بخوانند حافظ و سعدی میخوانند که در این صورت هم واقعاً هنر کردهاند. مردم را نباید تحقیر کرد. کدام روزنامهنگار، سردبیر، مدیر تلویزیون ما حرفهای است؟ اساساً چقدر آدم حرفهای داریم؟ متاسفانه همه با رابطه روی کار آمدهاند. امروز با وجود اینکه کمی تخصص وجود دارد باز مدیر ما کتاب نمیخواند! بنابراین باید جای دیگری را درست کنیم. نباید به خودمان بی رحمی کنیم. باید ادب کنیم و به خودمان نگاه کنیم. هیچ کس روی این مسائل تامل نمی کند.
- استاد با این تفاصیل شما چه راهی را پیشنهاد میکنید؟
کتاب خواندن توصیهکردنی نیست، چون توصیه ایدئولوژی است. مناسبات فرهنگی باید خودجوش باشد. شما ببینید دسترسی مردم به کتاب در محلهشان چگونه است؟ من استاد دانشگاه هستم اما دسترسی به کتاب ندارم. همه کتابها را میخرم و سالی یک بار کتابخانهام را تخلیه میکنم. البته من باید کتاب بخرم و وظیفهام است اما به مردم نباید بگوییم کتاب بخرند. در دنیا مردم به کتابخانهها سهولت دسترسی دارند و تنها برای موارد خاصی کتاب میخرند. کتاب هزار یا دو هزار نسخه در دنیا چاپ میشود اما میبینیم در محلات گاهی نه کتابخانه وجود دارد و نه کتاب هست! در ادارات و دانشگاهها هر کسی را میخواهند تبعید کنند به کتابخانه میفرستند. من معتقدم شما وقتی درباره تاریخ ایران میگویید باید آدمها را برای جستوجو قلقک بدهید. کدام کار سمبلیک در فرهنگ ایرانی انجام شده است؟ ما چیزی میسازیم و میخواهیم سریع رفتار مردم تغییر کند. این طور درست نیست.
باید کاری کنیم مردم دنبال کتاب بروند. چرا مردم کتاب نمیخوانند؟ چون ما سوال تولید نمیکنیم و سوالها را جواب میدهیم. فرهنگ عمومی ما سوالها را جواب میدهد شما باید از مساله جدید، سوال بسازید، وقتی سوال ساخته شد مردم میروند کتاب میخوانند. مردم میگویند ما خبر میبینیم جواب سوالهایمان را میگیریم، فیلم میبینیم جواب میگیریم بنابراین همه یک طوری جواب میگیرند.
مردم وقتی تشویق به خواندن میشوند که بستر فرهنگی ما توام با چالش باشد نه سوالهای انتقادی علیه خود. ما در قصه کفش کجا سوال کردیم که مردم چرا دنبال گیوه نمیروند؟ کلاه ایرانی کجاست؟ وقتی ما میخواهیم قومی را مسخره کنیم کلاه سرش میگذاریم در صورتی که کلاه نماد سنت ماست. باید این سوالات تولید شود. بعد میگوییم مردم بروند کتاب بخوانند پس میروند کتابهای پورنو، روانشناسی و... میخوانند.
- آخرین کتابی که خودتان مطالعه کردید چه بوده است؟
من اخیراً در حال تالیف کتابی درباره «تجربه توسعه در ایران» هستم که قرار است تا تابستان تبدیل به کتاب شود. به همین دلیل عموم کتابهای درباره توسعه را جمع کردم و میخوانم. اکنون نیز کتاب «مدار توسعه نیافتگی» نوشته دکتر عظیمی و کتابی هم از دکتر طبیبیان درباره توسعه میخوانم.
- جدیدترین کتابی که از شما منتشر خواهد شد؟
کتاب «سرگذشت من» که روایتی از زندگی و اندیشههای من دارد منتشر میشود و امیدوارم جلد دوم و سوم هم به چاپ برسد.
نظر شما