به مناسبت سالروز ولادت حضرت علی (ع)
دلشاد تهرانی: جعل سخن به نام پیشوایان دینی، ظلم بزرگی به دین و دینداری است
سیزدهمین روز ماه رجب، مزین به نام مبارک نخستین ستاره آسمان امامت، مولیالموحدین حضرت علی (ع) است. مصطفی دلشاد تهرانی به مناسبت این روز درباره آسیبهای پژوهش در حوزه سیره اهل بیت (ع) گفت: انتقال مطالب خلاف واقعیت و جعل به نام پیشوایان دینی، ظلم بزرگی به پیشوایان دین، دین و دینداری است.
ولادت حضرت علی (ع) مانند ساير كودكان عادى نبود. شيخ صدوق و فتال نيشابورى از يزيد بن قعنب اینگونه روايت كردهاند: «من با عباس بن عبدالمطلب و گروهى از عبدالعزى در كنار خانه خدا نشسته بوديم كه فاطمه بنت اسد مادر اميرالمؤمنين (ع) در حاليكه 9 ماه آبستن بود و درد مخاض داشت، آمد و گفت: خدايا من به تو و بدانچه از رسولان و كتابها از جانب تو آمدهاند، ايمان دارم و سخن جدم ابراهيم خليل را تصديق میكنم و اوست كه اين بيت عتيق را بنا نهاده است. بهحق آنكه اين خانه را ساخته و بهحق مولودى كه در شكم من است، ولادت او را بر من آسان گردان. يزيد بن قعنب گويد: ما به چشم خود ديديم كه خانه كعبه از پشت (مستجار) شكافت و فاطمه به درون خانه رفت و از چشم ما پنهان گرديد و ديوار بههم بر آمد.
چون خواستيم قفل درب خانه را باز كنيم، گشوده نشد، لذا دانستيم كه اين كار از امر خداى عزوجل است و فاطمه پس از چهار روز بيرون آمد و در حالیكه اميرالمؤمنين (ع) را در روى دست داشت، گفت: من بر همه زنهاى گذشته برترى دارم، زيرا آسيه خدا را به پنهانى پرستيد، در آنجا كه پرستش خدا جز از روى ناچارى خوب نبود و مريم دختر عمران نخل خشک را بهدست خود جنبانيد تا از خرماى تازه چيد و خورد (و هنگاميكه در بيت المقدس او را درد مخاض گرفت، ندا رسيد كه از اينجا بيرون شو، اينجا عبادتگاه است و زايشگاه نيست) و من داخل خانه خدا شدم و از ميوههاى بهشتى و بار و برگ آنها خوردم و چون خواستم بيرون آيم، هاتفى ندا كرد: اى فاطمه نام او را على بگذار كه او على است و خداوند على الاعلى فرمايد من نام او را از نام خود گرفتم و به ادب خود تأديبش كردم و او را به غامض علم خود آگاه گردانيدم و اوست كه بتها را از خانه من میشكند و اوست كه در بام خانهام اذان گويد و مرا تقديس و تمجيد نمايد. خوشا بر كسی كه او را دوست دارد و فرمانش برد و واى بر كسى كه او را دشمن دارد و نافرمانيش كند.»
تکرار مکررات بخش عمده کتابها درباره اهل بیت (ع)
دکتر مصطفی دلشاد تهرانی، عضو هیات علمی و مدیر گروه نهجالبلاغه دانشگاه قرآن و حدیث پردیس تهران که تالیف 62 عنوان کتاب تالیفی (حدود 40 عنوان درباره امیرالمومنین (ع) و نهجالبلاغه و دیگر آثار درباره پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)) را در کارنامه علمی خود دارد، به مناسبت سالروز ولادت باسعادت نخستین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، حضرت علی (ع) در گفتوگو با خبرنگار ایبنا، از آسیبهای حوزه پژوهش بهویژه در زمینه سیره اهل بیت (ع)، امام علی (ع) و اثر ارزشمند «نهجالبلاغه» سخن گفت.
به عقیده این پژوهشگر، حجم کار و علاقه به پژوهش در حوزه سیره ائمه (ع) قابل توجه است. تاکنون سه هزار و 500 عنوان کتاب درباره نهجالبلاغه و بیشتر از این رقم درباره حضرت (ع) منتشر شده، اما اگر آسیبشناسی شود چند ایراد اساسی در آثار چاپ شده دیده میشود که باید بررسی شده و راهکارهای مناسب و کارشناسی ارائه شود.
وی اظهار کرد: آسیب نخست، مربوط به فقدان نقد درباره منابع، اخبار، روایات و متن است. محققان و مولفان در بیشتر آثار به اخبار تاریخی، روایات و منابع مورد استفاده نگاه انتقادی علمی ندارند. آثار از نظر نقد تاریخ، نقد حدیث و متن بسیار ضعیف و آسیبدیده هستند. بهطور کلی درباره تاریخ و تاریخ ائمه (ع) و بهصورت ویژه درباره تاریخ امیرمومنان (ع) جعل فراوانی انجام شده است.
دلشاد تهرانی با اشاره به اینکه انتقال مطالب خلاف واقعیت و جعل به نام پیشوایان دینی، ظلم بزرگی به پیشوایان دین، دین و دینداری است، افزود: دو گروه در طول تاریخ مطالب و محتوای مرتبط با حضرت امام علی (ع) را کم یا جعل کردهاند. یک گروه دشمنان علی (ع) بهویژه امویان و زبریان که در این زمینه زیاد کار کردهاند. تاریخ صدر اسلام را بهطور عمده آل زبیر نوشتهاند که بیشتر آنها با امیرالمومنین (ع) دشمنی داشتند. بهعنوان مثال رقم کشتهشدگان جنگهای حضرت علی (ع) را بسیار بیشتر از واقعیت ذکر کردهاند که اینگونه موضوعات در هیچ کتابی نقد نشده است. گروه دوم دوستان افراطی امام علی (ع) و محبان آن حضرت هستند که درباره حضرت زیادهروی و غلو میکردند. حضرت علی (ع) فرمودهاند: «دو گروه در رویارویی با من هلاک شدند؛ دوست افراطیکننده در دوستی و دشمن افراطگر در دشمنی.»
این عضو هیات علمی و مدیر گروه نهجالبلاغه دانشگاه قرآن و حدیث گفت: آسیب دوم مربوط به ضعف روش علمی است. در بسیاری از کتابهای این حوزه، روش علمی قابل دفاع دیده نمیشود. کار تحقیق قواعد و آدابی دارد که در بیشتر آثار رعایت نمیشود.
وی ادامه داد: سومین آسیب مربوط به ضعف نوآوری، رویکردها و ساختارهای جدید و نظریهپردازی است. بخش عمده کتابها درباره اهل بیت (ع)، تکرار مکررات است. تقریبا همه حرفهای یکدیگر را تکرار میکنند و در برخی موارد کاملا کپیبرداری از کتابهای دیگر است.
دلشاد تهرانی ضعف ادبیات مناسب را دیگر آسیب این حوزه دانست و عنوان کرد: در حوزه اهل بیت (ع) ادبیات و زبان آثار متناسب با طیف مخاطب گوناگون امروزی نیست؛ ادبیات این کتابها متعلق به قرنهای گذشته است. در برخی کتابها نیز ساختار زبان ضعیف بوده و مخاطب کتاب مشخص نیست.
مدیر گروه نهجالبلاغه دانشگاه قرآن و حدیث پردیس تهران در ادامه درباره مشکلات موجود برسر راه پژوهش و پژوهشگران در کشور گفت: حمایت از بخش پژوهش و پژوهشگران در کشور ما به شدت ضعیف است. اگر قرار باشد از پژوهش حمایت شود، باید تحولی صورت گیرد.
این پژوهشگر حوزه دین افزود: در قرن پنجم که دوران شکوفائی فرهنگ اسلامی بوده و برخی متفکران غربی آنرا «رنسانس فرهنگ اسلامی» نام گذاشتهاند، گفته شده که اگر کسی به کتابخانههای بزرگ اسلامی که تعدادشان هم زیاد بود و آثار بسیار زیاد و فاخری داشتند، مراجعه میکرد، هر تعداد کتاب لازم داشت بدون محدودیت در اختیارش میگذاشتند، آنهم آثار ارزشمند خطی.
امروز به کتابخانه مراجعه کنید، چه تعداد کتاب در اختیار شما میگذارند و چه تعداد کتاب میتوانید امانت گرفته و با خود ببرید؟ در آن دوران به کسانی که در کتابخانه تحقیق میکردند، مقرری، خرج حداقلی زندگی و قلم و کاغذ رایگان داده میشد تا با فراغ بال به کار پژوهش بپردازند. اگر این اخبار و اطلاعات درست باشد و آن را با وضعیت و زمینه امروز پژوهش مقایسه کنیم، بسیار باعث تاسف است.
وی ادامه داد: اگر قرار است پژوهش بهویژه در حوزه زندگی و سیره ائمه و اهل بیت (ع) بهخوبی پیشرفت کند، باید با دست باز عمل کنیم. در این زمینه نباید خساست و سختگیری به خرج داد و امکانات لازم باید به راحتی در دسترس باشد. در حال حاضر مرکز پژوهشی را سراغ ندارم که برای پژوهشگران خود تأمین کامل فراهم کند تا پژوهشگر بتواند فقط به کار پژوهش بپردازد. حتی بودجه پژوهشی دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی ما نیز به هیچوجه قابل توجه نیست.
دلشاد تهرانی اظهار کرد: زندگی، سیره و اندیشه حضرت علی (ع) و بهویژه کتاب ارزشمند «نهجالبلاغه» امکان بسیار گستردهای برای کار پژوهشی است و هنوز موارد بسیار زیادی درباره اندیشه و سیره امیرمومنان (ع) هست که جای کار دارد. در «نهجالبلاغه» حدود 60 محور کلی وجود دارد که هرکدام دارای حدود 30 تا 50 موضوع فرعی است که هر کدام از این موضوعات فرعی نیز بین دو تا 20 شاخه دارند که میتوان هر کدام را از زاویه جدید نگاه کرد تا به موضوعات جدیدی رسید. بسیاری از این موضوعات در «نهجالبلاغه» دست نخورده ماندهاند.
نظر شما