دستغیب: انسان آینده دوباره به افلاطون، فردوسی و حافظ رجعت خواهد کرد/ «خوشه پروین» به زندگی و آثار ۷ شاعر بزرگ ایرانی میپردازد
سیدعبدالعلی دستغیب، نویسنده، مترجم و منتقد ادبی معتقد است که کتاب «خوشه پروین» از نظر فنی و موقعیتی به زندگی و آثار ۷ شاعران بزرگ اشاره میکند و به بیان ارتباط اشعار این شاعران با جامعه ایرانی، دین، فلسفه و آداب و رسوم کشورمان میپردازد.
دستغیب در توضیح دلایل نگارش کتاب «خوشه پروین» اظهار کرد: در سال ۹۳ داریوش شایگان کتاب «پنج اقلیم حضور» را که درباره ۵ شاعر بزرگ ایران یعنی فردوسی، مولانا، سعدی، حافظ و خیام است منتشر کرد. وقتی کتاب را مطالعه کردم، متوجه شدم که نویسنده آن موقعیتی را که شاعران داشتند دریافت نکرده و به عمق موضوع نپرداخته است؛ برای مثال بیان نکرده که چرا فردوسی و پهلوانان داستانهایش آنقدر پیش مردم عشایر محبوب هستند یا اینکه با توجه به این نکته که درام و تئاتر در ایران وجود نداشته است، چطور فردوسی چند درام بسیار خوب و قوی مانند درام رستم و سهراب را بیان و در آن تمامی قواعد درام را رعایت کرده است.
وی ادامه داد: عدهای اعتقاد دارند که در زمان اشکانیان تئاتر یونانی به زبان اصلی در دربار اجرا شده و فردوسی اطلاعات درام را از آنجا برداشته است اما به نظر من در جواب این افراد باید گفت که اولاً فردوسی زبان یونانی را نمیدانسته، ثانیاً ساسانیان، بعد از اشکانیان تمام اطلاعات را از بین بردند و قطعاً فردوسی نمیتوانسته اطلاعاتی به دست آورد. من در این کتاب به این پرسشها پاسخ دادهام، همچنین درباره سعدی مطالب زیادی نوشتهام؛ اینکه چطور سعدی میتواند زبان فارسی را به این خوبی استفاده کند، به طوری که مثل قند در دهان آب شود، یا درباره مسائل مربوط به مولانا، حافظ، آثار طنز عبید زاکانی و دنیای رمزآمیز و عجیب و غریب نظامی گنجوی صحبت کردهام.
جلد دوم «خوشه پروین» را خواهم نوشت
نویسنده کتاب «خوشه پروین» با اشاره به شیوه نگارش کتابش گفت: این کتاب با کمک صمد مهماندوست به شیوه سؤال و جواب آماده شده است، یعنی او سؤال پرسیده و من جواب دادهام. «خوشه پروین» تا امروز سه بار ویراستاری شده و آماده انتشار است. هر هفت شاعری که در کتاب درباره آنها توضیح دادهام، سختیهای زیاد را تحمل کردهاند و مانند سنگ سخت و محکم هستند، به همین دلیل این ۷ شاعر را به ۷ ستاره خوشه پروین تشبیه کردهام و نام کتاب را «خوشه پروین» گذاشتهام. در این کتاب شاعران با هم مقایسه شدهاند. برای مثال به مقایسه سعدی و حافظ که وجوه مشترکی زیادی دارند، پرداختهام و نشان دادم که سعدی و حافظ مکمل یکدیگر هستند چراکه زبان، فرم کار و اندیشه این دو شاعر یکی است.
وی افزود: فردوسی، خیام، نظامی، مولوی، سعدی، حافظ و عبید زاکانی، ۷ شاعری هستند که در این کتاب به بررسی آنها پرداختهام. همچنین قرار است جلد دوم این کتاب نیز با پرداختن به ۷ شاعر معاصر آماده انتشار شود چراکه معتقدم شعر در دوران قاجار و با پیدایش شعرنو، جانی دوباره گرفت. نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، نصرت رحمانی و نادر نادرپور شاعرانی هستند که در جلد دوم «خوشه پروین» به آنها پرداخته خواهد شد. به نظرم این شاعران، صاحب سبک، وفادار به زبان فارسی و دارای فکر و اندیشههای متفاوتی هستند.
تاریخ مصور معنوی ایران
این پیشکسوت حوزه ادبیات در تشریح مطالب بیان شده در کتاب گفت: در این کتاب هم از نظر فنی و هم از نظر موقعیتی به زندگی و آثار این شاعران بزرگ اشاره شده است. یعنی بیان شده که این افراد چه ارتباطی با جامعه ایرانی، دین، فلسفه و آداب و رسوم ایرانی داشتهاند. در واقع بیشتر از اینکه به آثار بپردازم به شرایط اجتماعی و اینکه شرایط اجتماعی چقدر در معروف شدن این افراد تأثیرگذار بوده است، پرداختهام. برای مثال سعدی در کتاب وصف نمیشود بلکه روی صحنه میآید و خودش و ویژگیهایش را برای خواننده تشریح میکند یا در آثار فردوسی، قهرمانان یکی یکی جلو میآیند، نقش خود را بازی میکنند و میروند. در کل «خوشه پروین» یک کتاب تاریخ مصور معنوی ایران است.
وی با اشاره به وجه اشتراک این ۷ شاعر ادامه داد: به نظرم، وجه مشترک این ۷ نفر، زبان فارسی است. برای تشریح این موضوع باید بگویم که زبان فارسی در اشعار سعدی، فردوسی و ۵ شاعر دیگر به کمال رسیده است. برای فهم بهتر این موضوع باید یادآور شوم که زبان فارسی یکی از عجیبترین زبانهای دنیاست چراکه برای مثال، این زبان برای وجود یا هستی دو فعل «است» و «هست» را دارد که این مختص زبان فارسی است و در هیچ زبانی به این شکل نیست. «است» و «هست» ریشه تمام اندیشههای فلسفی است، بنابراین وقتی به آثار این شاعران نگاه میکنیم، متوجه میشویم که این ۷ نفر شاخصتر از سایر شاعران هستند. البته این نکته به این معنا نیست که بقیه شاعران اهمیتی ندارند و کاری انجام ندادهاند، بلکه به این مفهوم است که وقتی سعدی را داریم، یعنی تمام غزلیات شعر فارسی را داریم یا وقتی مولوی را داریم یعنی سنایی و عطار را نیز داریم.
دستغیب در توضیح وجه تمایز این ۷ شاعر با سایر شاعران فارسیزبان اظهار کرد: وقتی شعر این ۷ شاعر را بررسی میکنیم به این نتیجه میرسیم که این شاعران، شعر فارسی را به نهایت رساندهاند و شاید کسی بتواند به این افراد نزدیک شود، اما گذر از آنها در زبان غیر ممکن است. برای این حرف دلایل محکمی دارم، برای مثال در آن زمان، زبان فارسی یک زبان بینالمللی بود اما امروز چنین جایگاهی ندارد. اگر بررسی دقیقی انجام شود، متوجه خواهیم شد که شاعران این کتاب در آثار خود حرفهایی زدهاند که حتی امروز نیز، به درد جامعه بشری میخورد و شاید دنیای امروز، زیادی سرگرم تکنولوژی شده است که به آن حرفها توجهی ندارد.
وی افزود: این ۷ نفر در زبان مانورهایی دادهاند که دیگران قادر به انجام آن نیستند. نکته دیگر این است که نگاه این شاعران به زندگی بسیار مثبت است. شاید هیچ کشوری در دنیا مانند کشور ما مورد هجوم و حمله قرار نگرفته باشد اما با وجود تمامی این مشکلات این شاعران نیمه پر لیوان را نگاه میکردند و توجهی به نیمه خالی لیوان نداشتند. برای مثال با حمله قوم مغول همه چیز در کشور به نابودی کشیده شد و شهرهایی مانند نیشابور از جمعیت خالی شد، در چنین شرایطی نه تنها شعر فارسی نابود نشد، بلکه در طول این سالها شعر فارسی پناهگاه امنی برای ایرانیان بود. این درحالی است که خیلی از کارشناسان ادبی معتقدند که ادبیات اروپا بعد از جنگجهانی دوم به صفر رسید و اگر به آثارشان مراجعه کنیم، دیدگاهی را در آنها مشاهده میکنیم که انگار دنیا به پایان رسیده است.
دستغیب در توضیح اندیشههای این ۷ شاعر اظهار کرد: بدون شک شرایط اجتماعی ایران در فکر و اندیشههای این شاعران تأثیرگذار بوده است. همه این شاعران به دین معتقدند و برداشت عرفانی از آن دارند، بنابراین شعر فارسی تحت تأثیر دو سنت ایرانی بودن و مسلمان بودن قرار گرفته است و میبینیم که تأثیر شعرهای آنها باعث شده که در حال حاضر، اکثر مردم کشور ما هویت ایرانی – اسلامی داشته باشند.
وی با اشاره به نقش شعر در معرفی فرهنگ ایرانی گفت: شعر فارسی یکی از دلایلی است که باعث میشود هر ساله، افراد زیادی به ایران مسافرت کنند؛ از قدیم نیز این موضوع در ایران عمومیت داشته است. البته در کشورهای دیگر نیز شعر و شاعری رایج است اما آن حرمت و احترامی که شاعران ایرانی دارند شاعران خارجی ندارند. برای مثال در هیچ کشوری مردم برای زیارت آرامگاه شاعری از شهری به شهر دیگر نمیروند، در حالی که هر ساله جمعیت زیادی از اقصی نقاط کشور برای دیدن آرامگاه سعدی و حافظ به شیراز میروند.
انسان آینده دوباره به افلاطون، فردوسی و حافظ رجعت خواهد کرد
این چهره ماندگار ادبیات کشورمان در بخش پایانی صحبتهایش با اشاره به جایگاه زبان فارسی در جهان امروز اظهار کرد: باید قبول کنیم که امروز دیگر زبان فارسی به درد علم و تکنولوژی نمیخورد چراکه ما نمیتوانیم با زبان فارسی کتابهای تخصصی فیزیک و شیمی بخوانیم، مقاله جهانی ارائه دهیم یا پزشک به وسیله آن نسخه بنویسید اما این نکته را نباید فراموش کنیم که شاعران ما زمانی که زبان فارسی قدرت کافی را داشت، به بهترین شکل ممکن از آن استفاده کردند و آثاری که در حال حاضر در دست ماست، میراث همان دوران است. به نظرم وضعیتی که در دنیا پدید آمده، به نیازهای معنوی انسان پاسخی نمیدهد بنابراین به نظر میرسد که انسانهای آینده به اندیشههای این ۷ شاعر بزرگ و انسانهای شبیه به آنها برخواهند گشت و انسان آینده، دوباره به افلاطون، فردوسی و حافظ رجعت خواهد کرد. به نظرم جز در پزشکی، پیشرفت علم به معنی ترقی انسان نبوده است و اگر امروز از صحبتهای سعدی و حافظ استفاده نمیشود به این معنا نیست که اندیشه این افراد مرده است و دیگر قابل استفاده نیست بلکه به این دلیل است که ما از آنها غافل شدهایم.
درباره سیدعبدالعلی دستغیب
سیدعبدالعلی دستغیب نامی آشنا برای اهالی ادبیات است و اگر کسی ترجمه یا اثری از او نخوانده باشد، حتماً نام او را شنیده است. سید عبدالعلی دستغیب، مترجم، نویسنده و منتقد ادبی در ۱۶ آبان ۱۳۱۰ در شیراز متولد شد. او تحصیلات ابتدایی و دوره اول متوسطه را در فیروزآباد و جهرم انجام داد، سپس وارد دانشسرای مقدماتی شیراز شد و پس از فراغت از تحصیل، به تدریس در دبستانهای کازرون و نورآباد پرداخت. وی پس از ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ به دلیل فعالیت سیاسی بازداشت شد و یکسال را در زندان شیراز گذراند. دستغیب پس از آزادی از زندان، به علت ممنوعیت از مشاغل دولتی، به کار در دفتر اسناد رسمی و روزنامههای محلی شیراز پرداخت و مدت سه سال نیز کارمند غیررسمی اداره بهداشت بود. دستغیب در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل به تهران رفت و وارد دانشسرای عالی شد و بعد از گذراندن دوره سه ساله دانشسرای عالی در رشته فلسفه و علوم تربیتی، فوق لیسانس همین رشته را ادامه داد، اما به دلیل موانعی درس را رها کرد و از آن پس تا سال ۱۳۵۹ به تدریس ادبیات، نقد ادبی و جامعهشناسی هنر در دبیرستانها، مدارس عالی و دانشسراهای مقدماتی در شیراز و تهران پرداخت. وی در سال ۱۳۵۹ به درخواست خود بازنشسته شد و از آن پس توانست وقت بیشتری را به مطالعه و نگارش اختصاص دهد. از دستغیب نزدیک به ۴۰ کتاب منتشر شده است. او در سال ۱۳۷۴ از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان منتقد نمونه برگزیده شد و لوح سپاس خدمات فرهنگی دریافت کرد. همچنین، در سال ۱۳۸۲ طی مراسمی در صداوسیما، دستغیب به عنوان چهره ماندگار در رشته نقد ادبی شناخته و موفق به دریافت لوح تقدیر و جایزه شد.
نظر شما