گزارش ایبنا از نشست «فولکلورشناسی مشترک بین ایران، تاجیکستان، افغانستان و روسیه»
مجتهد شبستری: سیاستهای فرهنگی با کتاب انتقال مییابد/ رسولی: گستره فولکلور، گستره زندگی است
علیاشرف مجتهد شبستری در نشست «فولکلورشناسی مشترک بین ایران، تاجیکستان، افغانستان و روسیه» گفت: «هر کشوری میخواهد سیاستهای فرهنگی خود را به کشورهای دیگر انتقال دهد، یکی از راههای اصلی آن کتاب است.» جواد رسولی نیز در این نشست اظهار کرد: گستره فولکلور به تعبیری گستره زندگی است. هرآنچه در زندگی مادی و معنوی وجود دارد، در فولکلور نیز متجلی است.
جواد رسولی، دبیر هیات مدیره انجمن دوستی ایران و تاجیکستان در این نشست عنوان کرد: گستره فولکلور به تعبیری گستره زندگی است. هرآنچه در زندگی مادی و معنوی وجود دارد، در فولکلور نیز متجلی است. از سنتها گرفته تا آیینها، تولد، مرگ و پوشش همگی حوزه فرهنگ مردم را شکل میدهند.
وی افزود: فرهنگ عامه به اسطورههای مشترک مردم و ملل مختلف هم اشاره دارد و نمادهایی را در آنها نشان میدهد. آبشخور همه گیاهان جهان زمین است و آبشخور فرهنگ ایرانی همین آیینهایی است که از گذشته وجود داشتهاند و تاثیر و تأثراتی از ملل مختلف پذیرفتهاند.
برنامهریزی منظم فرهنگی برای تسلط بر احوالات ملل دیگر
مجتهد شبستری، نخستین سفیر ایران در تاجیکستان بهعنوان سخنران این نشست درباره مباحث دیپلماسی فرهنگی و نقش دیپلماسی فرهنگی در پژوهشهای فولکلوریک گفت: زمانی دنیا امنیتمحور و بیشتر به دنبال قدرت سیاسی و نظامی بود، اما امروز دنیا و کشورها به سمت قدرت نرم معطوف شده که همین مبادلات فرهنگی است. هرکشوری که میخواهد ایدهها و سیاستهای فرهنگی خود را به طرق مختلف به کشورهای دیگر انتقال دهد، یکی از راههای اصلی آن کتاب است.
وی ادامه داد: هر کشوری با برنامهریزی منظمتری درباره مسائل فرهنگی، میتواند تسلط بیشتری بر احوالات دیگر کشورها داشته باشد. فرهنگهای خارجی از هر روزنهای نفوذ میکنند؛ در را ببندید از پنجره وارد میشوند. هر کشوری با برنامهریزی صحیح باید بتواند جمعیت خود و بهویژه جمعیت جوان را تغذیه کند و برای هرآنچه از بیرون وارد میشود برنامه داشته باشد؛ ضمن استفاده از خوبیهای فرهنگهای دیگر، نگذاریم بدیها روی ما تأثیر بگذارند.
نخستین سفیر ایران در تاجیکستان اظهار کرد: کشور ایران رایزنیهای مختلف فرهنگی با کشورهای دیگر دنیا دارد تا بتواند آنچه را میخواهد به دنیا عرضه کند، اما متاسفانه واقعیت این است که در زمینه دیپلماسی فرهنگی نقاط ضعف و کاستیهای بسیاری داریم. اگر نتوانیم نسبت به داشتههای فرهنگی خود آگاهی یابیم، در شناساندن آنها به دیگر ملل نیز مشکل خواهیم داشت.
مجتهدی شبستری افزود: ما قدرت سیاسی و اقتصادی در دنیا نیستیم، بلکه جزو معدود کشورهایی در دنیا هستیم که فرهنگ دیرینه کمنظیری داریم، ولی هیچ کار اساسی برای شناساندن مشاهیر و فرهنگمان انجام نمیدهیم. برای حفظ فرهنگ گذشته، فولکلور و فرهنگ عامه بسیار موثر است. انتقال فرهنگ عامه سبب میشود کودکان و جوانان با آیینها و سنن گذشته خود آشنا شوند. متاسفانه امروز بسیاری از سنتهای آیینی ما در حال فراموشی هستند. باید دید چگونه میتوان سنتهای فراموش شده را احیا کرده و از آنها استفاده بهینه کرد.
وی گفت: متاسفانه با کشورهای همسایه خود دنبال کار روی مشترکات فرهنگی نیستیم و تاکنون نیز در این زمینه به کارهای جسته و گریخته اکتفا کردهایم. امروز دیگر زمان قدرت سخت نیست و کشورها فقط از طریق دیپلماسی فرهنگی پیش میروند. باید بتوانیم با بسترسازی فرهنگی در همه کشورها، سیاستهای فرهنگی خود را پیاده کنیم. با توجه به اشتراکات فرهنگی با کشورهایی مانند تاجیکستان، افغانستان و بسیاری کشورهای دیگر امیدواریم بتوانیم در زمینه فرهنگ و احیای گذشته افتخارآمیز، گامی موثر برداریم.
اتحاد جماهیر شوروی و احیا و پاسداشت آثار فولکلوریک
دکتر هدیه شریفی نیز در نشست «فولکلورشناسی مشترک بین ایران، تاجیکستان، افغانستان و روسیه» درباره تاریخچه فولکلورشناسی ایران در روسیه اظهار کرد: فولکلورشناسی در روسیه نسبت به ایران، افغانستان و تاجیکستان قدمت بیشتری دارد. چه در دوره تزار، چه در دوره اتحاد جماهیر شوروی و بعد از آن، در روسیه بیشتر از ما به فولکلورشناسی ایران، آسیای میانه و قفقاز پرداختهاند. کتابهای بسیاری از نویسندگان روس وجود دارد که از دیدگاه زبانشناسی به فولکلورشناسی پرداخته شده است.
وی ادامه داد: در کشور ما بیشتر به فولکلورشناسی از قالب ادبیات نگاه میشود و این مطالعات بیشتر به شکل ادبیات مکتوب بوده است. البته در روسیه نیز از ابتدا فولکلورشناسی به اینصورت بوده، اما به تدریج از آنچه در اروپا اتفاق افتاده بود، فاصله گرفتند. بهطور کلی مطالعات روسیه درباره فولکلورشناسی آسیای میانه و بهویژه ایران را در سه دوره میتوان تشریح کرد.
این نویسنده افزود: در دوره تزار سعی میکردند برای دواندن ریشههای استعمار خود، از ایران بیشتر بدانند و شناخت دقیقتری از همسایه جنوبی خود داشته باشند و در این زمینه نیز با موفقیت عمل کردهاند. پس از شکلگیری اتحاد جماهیر شوروی با تمام مشکلاتی که برای جمهوریهای تحتپوشش خود به وجود آورد، یک اتفاق ناب روی داد و آن حمایت از فولکلور بود. از نگاه سردمداران آن سرزمین، فولکلور ریشه در فرهنگ مردم دارد و در این زمینه هزینههای بسیاری متحمل شدند. مردم نیز برای نگهداشتن فرهنگ عامه در خانههایشان تلاش کردهاند.
رئیس انجمن دوستی ایران و تاجیکستان ادامه داد: احیا، پاسداشت آثار فولکلوریک جزو وظایف اتحاد جماهیر شوروی بود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی متاسفانه تمام تلاشها متوقف شد. حرکت جناحهای چپ در ایران نیز که این فعالیتها را بزرگنمایی میکردند، با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، فروپاشید. از این دوره ایران بود که بار فولکلورشناسی را به دوش کشید.
شریفی گفت: تاکنون روی مشترکات فولکلوریک بین ایران و روسیه پژوهشهای کاربردی و تاثیرگذاری صورت نگرفته است. سنتها، واژگان، آیینها و حتی آیینهای مذهبی مشترکی بین دو کشور ایران و روسیه وجود دارد که جای کار بسیاری دارد. پژوهش در این زمینه اهمیت دارد، برای اینکه بتوانیم از تعصبهای قومی، نژادی و سیاسی فاصله بگیریم.
رشد فولکلورشناسی در 25 سال گذشته تاجیکستان
مجید اسدی نیز بهعنوان سخنران این نشست، درباره فولکلورشناسی پس از استقلال تاجیکستان اظهار کرد: تاجیکستان پس از استقلال برای کسب هویت و ملتسازی، تلاشهای زیادی کرد اما جنگ شهروندی بلافاصله پس از استقلال باعث شد مطالعات فولکلورشناسی کندتر شود. هرچند این رویداد زمینهای برای شکلگیری فولکلورها، بیان غم و مشکلات ایام جنگ و احیای ریشههایی از گذشته شد.
وی ادامه داد: از جمله عواملی که موجب رشد فولکلورشناسی در 25 سال گذشته در تاجیکستان شد، تصویب قانونی در این راستا بود. اقدام دیگر مربوط به فعالیتهای کمیته رادیو و تلویزیون تاجیکستان بود که با توجه به قانون زبان ملی به دنبال اجرای برنامههای فارسی تاجیکی بودند. در این زمینه باید به نقش پژوهشگاه زبان و ادبیات رودکی آکادمی علمهای تاجیکستان اشاره کرد که گنجهای ارزشمندی را برای فولکلورشناسان فراهم کرده است.
این عضو هیات مدیره انجمن دوستی ایران و تاجیکستان گفت: نکته دیگر در این زمینه نقش زنان در احیا و استمرار فولکلور در تاجیکستان است. همچنین در قالب کتابها نیز فعالیتهای مشترک فولکلورشناسی بین کشورهای فارسیزبان نشان داده شده که از آن جمله میتوان به پژوهش کیهان پهلوان اشاره کرد که این فعالیت در قالب کتاب «قشلاق در ایران» سال گذشته در ایران رونمایی شد.
افغانستان، موزاییک زیبایی از فرهنگهای مختلف است
هژیر تهرانی نیز در این نشست تخصصی با نگاهی به فولکلورشناسی در افغانستان اظهار کرد: علیرغم اینکه بارها گفته شده ایران و افغانستان دو کشور همتاریخ، همفرهنگ و همزبان هستند و تا اواخر قرن 18 تقریبا دارای پیشینه تاریخی مشترکی بودند، متاسفانه امروز شناخت زیادی از فرهنگ و فولکلور این کشور همسایه در کشور ایران دیده نمیشود. شاید مهمترین دلایل این مساله نیز جدایی سیاسی دو کشور، سیستمهای تاریخنویسی با مسیرهای مجزا و گسستهای فرهنگی باشد.
وی در ادامه با بیان این جمله که افغانستان موزاییک زیبایی از فرهنگهای مختلف است، افزود: از نمودهای مهم فرهنگی افغانستان «چیستانها» هستند. «واژگان و اصطلاحات»، «ضربالمثلها»، «موسیقی»، «رقصها»، «جشنها» و «بازیها» نیز دیگر نمودهای مهمی هستند که در فولکلور افغانستان جلوه درخشانی دارند.
این عضو هیات مدیره انجمن دوستی ایران و تاجیکستان در معرفی منابعی که به فرهنگ عامه و فولکلور افغانستان پرداختهاند، گفت: از جمله آثاری که مرتبط با معرفی فولکلور و فرهنگ افغانستان هستند میتوان به «سرگذشت موسیقی معاصر افغانستان» اثر عبدالوهاب مددی، یک جلد از کتاب «قشلاق در ایران» نوشته کیهان پهلوان، کتاب «آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان» اثر داداجان عابدوف با ترجمه دکتر بهرام میراحمدیان و «سیری در ادبیات فولکلور افغانستان» به قلم احمدیاسین (فرخاری) اشاره کرد.
نظر شما