گزارش ایبنا از بازار کتابهای روانشناسی عامهپسند در نمایشگاه کتاب
اقبال از کتابهای عامهپسند حوزه روانشناسی در آشفته بازار مافیا و پارانویا
برخی ناشران کتابهای روانشناسی معتقدند اقبال از کتابهای عامه پسند حوزه روانشناسی به دلیل وجود روحیه پارانوئید مردم ایران است. از سوی دیگر به نظر میآید مردم تصور میکنند که کتابهای روانشناسی غربی الگوهای کارآمد و موثرتری برای زندگی ارائه میکنند.
با نگاهی به غرفههایی که در بیستونهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب در بخش ناشران عمومی ارائهکننده چنین آثاری هستند، میتوان شاهد حضور گسترده مردم در غرفههایی بود که کتابهای روانشناسی عامهپسند عرضه میکنند.
عسکری صلواتی، مدیر انتشارات رشد درباره علت اقبال جامعه ایرانی به کتابهای روانشناسی میگوید: در جامعه ما به دلیل وجود نظامهای استبدادی و شاهنشاهی در گذشته روحیه پارانوئید بین مردم وجود دارد. متاسفانه این روحیه در مردم نهادینه شده اما امروز شرایط با گذشته تغییر کرده و به دلیل مدرن شدن زندگی، افراد تصمیم به اصلاح نگرش منفی خود میگیرند و به همین دلیل به این کتابها روی میآورند.
وی میافزاید: بسیاری از افرادی که میخواهند تفکراتشان را اصلاح کرده و نگرشهای منفی را کنار بگذارند گاهی به سوی افراطگری میروند و به خود آسیب میزنند اما تجربه ثابت کرده وقتی فرد بیش از حد معمول مثبتاندیش میشود، پس از اینکه آسیب دید متعادل میشود. متاسفانه فشار پارانوئید بر جامعه ما بسیار زیاد است و این فشار را میتوان در روابط بین زوجین و بیاعتمادی آنها نسبت به یکدیگر مشاهده کرد در حالی که بیاعتمادی فیوز عشق را میپراند. بنابراین استفاده از کتابهای روانشناسی و مثبتاندیشی در جامعه ما بیشتر به دلیل چنین مشکلاتی است.
به گفته این ناشر، از سوی دیگر برخی از مخاطبان که دچار افسردگی و ناامیدی هستند برای اصلاح مشکلات روحی خود به این کتابها روی میآورند.
مدیر انتشارت رشد درباره اینکه چه نوع از کتابهای روانشناسی بیشتر مورد اقبال مخاطبان است اظهار میکند: جامعه ایرانی اغلب از کتابهای مشاوره در زمینههای ارتباطی استقبال کرده است چرا که اکنون بزرگترین مشکل جوانان ما ارتباط ببین دختر و پسر و رعایت خطوط قرمز میان آنهاست. امروز بسیاری از جوانان نمیتوانند برای روابط خود چارچوبی تعیین کنند که این مساله در نهایت به آنها آسیب میزند.
سجاد کاملی، مدیر انتشارات روانسنجی یکی دیگر از غرفههای حاضر در نمایشگاه کتاب است. این انتشارات به صورت تخصصی کتابهایی در حوزه روانسنجی منتشر میکند. وی درباره انواع مخاطبانی که از کتابهای روانشناسی استقبال میکنند میگوید: دو نوع مخاطب عام و تخصصی از این نوع کتابها استقبال کردهاند؛ مخاطبان عمومی بیشتر به دنبال آزمونهایی برای سنجش هوش و شخصیت هستند تا از شخصیت اطرافیانشان آگاهی بیشتری پیدا کنند و بتوانند ارتباط بهتری با آنها داشته باشند. مخاطبان خاص این کتابها نیز بعضاً دانشجویان این رشته هستند و از سوی دیگر روانشناسان بالینی که در جامعه به دنبال تشخیص و درمان هستند.
وی ادامه میدهد: البته فروش برخی آزمونها به دلیل اعتبارش به افراد معمولی ممنوع است چرا که برخی از این آزمونها میتواند بیماریهای روانی در اشخاص را آشکار کند و به همین دلیل فرد ممکن است به خودش برچسب یا آسیب بزند.
چرا ترجمه غالب است؟
سعید احمدی، مدیر انتشارات تیسا که کتاب «بیشعوری» آن طی چند سال اخیر پرفروش شده است، درباره علت اقبال از این گونه آثار میگوید: زندگی مدرن مشکلات و مسایل آن موجب اقبال مردم از کتابهای روانشناسی شده است چون این کتابها راهکارهای کارآمد و موثری برای زندگی و ارتباط بهتر ارائه میدهد به همین دلیل چون مردم استفاده از این کتابها را در بهبود زندگیشان موثر دیدهاند به این آثار روی آوردهاند.
صلواتی در پاسخ به این سوال که چرا اغلب کتابهای روانشناسی ترجمهای هستند اظهار میکند: متاسفانه روشنفکران ما فکر میکنند فقط غرب میتواند منبع تغذیه فکری باشد در حالی که در کتاب کاپلان در فهرست تاریخچه روانشناسی از بوعلی سینا نام برده شده است. از سوی دیگر بهترین مرجع ما قرآن کتاب آسمانی است که در زمینههای روانشناسی، نصایح و توصیههای بسیار مفیدی دارد. به طور مثال قرآن موکد میگوید که در کار یکدیگر نباید تجسس کنید. بنابراین منابع لازم برای تدوین آثار وجود دارد اما محققان و پژوهشگران ما در استخراج مفاهیم دست به این منابع نزدند.
کاملی نیز درباره اینکه چرا در ایران کتاب آزمونهای روانسنجی بیشتر ترجمه است تا تالیف میگوید: در کشورهای اروپایی و آمریکایی روانسنجی بسیار مهم است و پژوهشهای متعدد با هزینههای هنگفت انجام میشود اما در ایران ساخت آزمون و پژوهشی روی آن هزینهبر و زمانبر است و موسسات خصوصی ازعهده آن برنمیآیند. با وجود این در این حوزه کتابهای تالیفی وجود دارد و تا حد امکان سعی میشود که امکان بومیشدن و مشابهسازی آزمونها به وجود بیاید هرچند که به دلیل نوع فرهنگ ایران برخی کتابهای مهارتی در ایران خیلی کاربرد ندارند.
احمدی، مدیر انتشارات تیسا میگوید که گاهی برخوردهای شخصی و سلیقهای با برخی مولفان و مترجمان حوزه روانشناسی موجب شده تا این افراد نتوانند دست به تالیف و بومیسازی حوزه روانشناسی بزنند.
به گفته وی، به طور مثال کتاب «بیشعوری» برای جامعه آمریکا نوشته شده است و سنخیت چندانی با جامعه ایرانی ندارد اما مترجم تنها تلاش کرده که با زبان طنز خودش تا حدی این کتاب را بومی کند. بنابراین چنانچه آزادی عمل بیشتری برای مترجمان و محققان این حوزه وجود داشته باشد میتوان انتظار این را داشت که در حوزه روانشناسی کتابهای بومی بیشتری داشته باشیم.
مافیای حاکم بر بازار کتابهای روانشناسی
یکی از آسیبهای دیگر این حوزه مافیای حاکم بر بازار کتابهای روانشناسی و کتابسازیها در این حوزه است. صلواتی درباره معایب کتابسازی در حوزه روانشناسی عنوان میکند: بسیاری از ناشران به دلیل سودی که کتابهای روانشناسی دارند وارد این حوزه شده و کتابسازی کردند و از آنجایی که یک متخصص این کتابها را ننوشته تنها با آثاری روبهرو هستیم که داستانسرایی میکنند و آموزش لازم را به افراد نمیدهند.
به گفته این ناشر، این در حالی است که در غرب متخصصان برای هر یک از انواع روابط اجتماعی قواعد و منابع لازم را تدوین و در اختیار مخاطب قرار میدهند.
احمدی نیز درباره مافیایی که بر بازار کتابهای روانشناسی حاکم است، میگوید: پس از چاپ کتاب «بیشعوری» و استقبال مردم از این اثر، 50 هزار نسخه از این کتاب به فروش رسید. قلم محمد فرجامی در این کتاب و روایت طنزگونهاش از ترجمه کتاب «بیشعوری» را میتوان علت توجه به این اثر دانست، به هر حال پس از اینکه این کتاب پرفروش شد، شبکه توزیعی که کار پخش این کتاب را برای ما انجام میداد، به ناشر دیگری اعلام کرده بود که این کتاب پرفروش است و میتواند ترجمه دیگری از این اثر ارائه و از سود تجاری آن استفاده کند.
وی ادامه میدهد: این مافیا در بازار کتاب، باعث شد که هفت ترجمه دیگر از این کتاب صورت بگیرد که همه آنها کپی از ترجمه محمود فرجامی است و با وجود شکایت ما از سه ناشر تاکنون نتوانستهایم حقوق خود را استیلا کنیم چون محمود فرجامی کپی رایت این کتاب را از خاویر کلمنت خریداری کرده و بنابراین به شکل قانونی حق انتشار این اثر با این نشر است.
به گفته مدیر انتشارات تیسا، در حال حاضر با توجه به پرفروش بودن «بیشعوری» ناشران دیگر دقیقاً از ترجمه و طرح روی جلد کتاب کپیبرداری کردهاند بدون اینکه کسی بر کار آنها نظارت داشته باشد.
وی افزود: طولانی بودن فرایند شکایت در دادگاههای ایران و نبود زیرساختهای لازم برای حمایت قانونی از ناشران موجب آشفتگی بر بازار این کتابها شده است. با وجود این ما به طور مثال درباره کتاب «بیشعوری» قرار است تا ابتکار جدیدی در ویراست جدید این کتاب به کار بگیریم و این کتاب را همچنان در صدر فروش نگه داریم.
در پایان باید گفت که در آشفته بازاری که صنعت نشر به آن مبتلاست و در جامعهای که همه مسئولان و فعالان فرهنگی از اهمیت افزایش سرانه مطالعه میگویند، لزوم توجه به مشکلات و مسایلی که کتابهای حوزه روانشناسی عامهپسند به آن دچار است بسیار ضرورت دارد، چراکه این کتابها با وجود رکود سایر کتابها، در سالهای اخیر همواره داغ بوده و از سوی مخاطبانش خریداری و خوانده شده است. بنابراین باید به راهکارهای بومی کردن مباحث کتابهای روانشناسی عامهپسند و کنترل بر مافیای حاکم بر بازار آن بیشتر اندیشید.
نظر شما