سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۰
موسوی: ترجمه آثار مؤلفان داخلی در دیگر کشورها باعث افزایش تولید ملی می‌شود/ برای احترام به فرهنگ و هنر ایرانی باید به کپی‌رایت بپیوندیم

محبوبه موسوی، داستان‌نویس و مترجم، با بیان این‌که با نبود کپی‌رایت عملاً به هیچ نقطه‌ای نه در زمینه اقتصاد نشر و نه در زمینه خلاقیت فکری و هنری نخواهیم رسید، گفت: ترجمه آثار مؤلفان داخلی در دیگر کشورها به سود خود ناشران و در نهایت تولید ملی خواهد بود.

محبوبه موسوی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره فواید پیوستن به کنوانسیون برن، اظهار کرد: ورود ایران به کنوانسیون برن، باعث جهانی شدن آثار مؤلفان ایرانی و بالا رفتن استانداردهای صنعت نشر و تولید محتوا می‌شود.
 
وی با بیان این‌که کپی‌رایت برای نوآوری‌های فکری و هنری بسیار حیاتی است، عنوان کرد: کپی‌رایت برای نویسندگان، هنرمندان و تمام افرادی که در کار خلق و تولید اثر هنری چه به شکل مکتوب و چه به شکل موسیقی و فیلم فعالند، بسیار حیاتی است؛ وجود این قانون در واقع احترام به مؤلف یا همان مالک اصلی اثر است که او را از دغدغه‌های معیشتی رها می‌کند و باعث می‌شود با تمرکز و فراغ بال به کار و هنرش بپردازد.
 
این داستان‌نویس توضیح داد: بدون کپی‌رایت نمی‌توان اصلاً حرف از خلاقیت و نوآوری زد چون تولیدکننده اثر همزمان که مشغول خلق اثر هنری است، می‌داند که مالک آن نیست و این منجر به از بین رفتن انگیزه و ایجاد یأس در مؤلف می‌شود؛ برای نمونه می‌توان گاهی آثاری را سراغ گرفت که همه از یک موضوع واحد و با دغدغه‌ای یکسان حرف می‌زنند و خوانندگان، نالان از این هستند که تنوع موضوعی وجود ندارد چون در شرایط فعلی دغدغه‌های مؤلفان به ناگزیر اغلب، یک چیز است و آن، تأمین معاش از طریق تولید مکرر کتاب ـ هرچند با محتوای ضعیف و تکراری ـ است.

رعایت کپی‌رایت و امنیت شغلی برای مترجم

موسوی افزود: برای آثار ترجمه‌ای نیز وقتی مترجمی به ترجمه اثری از یک نویسنده خارجی اقدام می‌کند اگر اثر دارای کپی‌رایت باشد با تعهد بیشتری کار را ترجمه می‌کند چون با نویسنده در تماس است و نویسنده به ترجمه ضعیف اثرش رضایت نخواهد داد. از طرف دیگر، این موضوع برای خود مترجمان هم امنیت کاری ایجاد می‌کند. مترجمی که اثری را ترجمه می‌کند که کپی‌رایت شامل آن اثر شده، مطمئن است که دیگری، همان کتاب را ترجمه نخواهد کرد چون قبلاً حق ترجمه آن را از نویسنده و ناشر اصلی خریده است و به عبارتی دارای امنیت شغلی خواهد بود.
 
این مترجم اظهار کرد: متأسفانه در ایران به دلیل رعایت نشدن این مسأله، شاهد ترجمه‌های همزمان از یک اثر هستیم که گاهی کیفیت چندانی هم ندارند و به نوعی، هم خواننده مغبون می‌شود (چون به ترجمه مناسبی از اثر دست نیافته است) و هم مترجمی که نخستین‌بار سراغ ترجمه کتاب رفته و احیاناً کپی‌رایت اثر را هم خریده (چون هیچ قانون اخلاقی و حرفه‌ای در حمایت از او و اثرش وجود ندارد) و هم نویسنده (که ارتباطش با اثرش قطع شده) و هم ناشری که کپی‌رایت اثر را خریده است ولی دولت از او و مترجمش حمایتی نمی‌کند. کتابفروشی‌ها و مراکز پخش، تفاوتی بین اثری که دارای کپی‌رایت است با اثری که بدون کپی‌رایت است، قائل نیستند. برای نمونه می‌توانم به کتاب «دختری در قطار» نوشته خانم «هاوکینز» با ترجمه خودم اشاره کنم که نشر میلکان کپی‌رایت این اثر را خریداری کرده بود اما به دلیل استقبالی که از این کتاب شد، شاهد ترجمه‌های پی‌درپی از این کتاب هستیم و این روند ترجمه از اثر می‌تواند همچنان ادامه یابد و دهها مترجم، همان کتاب را ترجمه کنند. 
 
وی عنوان کرد: تمام این عوامل، منجر به ضربه زدن به فرهنگی می‌شود که قرار است روی شانه‌های آن بایستیم و نماینده و صدای جهانی ما باشد. با نبود این قانون، عملاً به هیچ نقطه‌ای نه در زمینه اقتصاد نشر و نه در زمینه خلاقیت فکری و هنری نخواهیم رسید چون مدام در حال دور زدن در چرخه ثابتی هستیم که به‌دلیل رعایت نکردن کپی‌رایت دچارش شده‌ایم.
 
موسوی بیان کرد: در بيشتر کشورهای توسعه‌یافته صنایع خلاقه چیزی معادل دوازده تا چهارده درصد به تولید ناخالص ملی کمک می‌کند (که گمان نمی‌کنم رقم کمی باشد) و برای همین به سیاستگذاران کشورهای مختلف ثابت شده است که برای رشد اقتصادی، توجه به آثار خلاقه ضرورتی ناگزیر است.
 
مترجم کتاب «دختری در قطار» درباره موانع موجود برای پیوستن ایران به کنوانسیون برن، اظهار کرد: موانعی را که برای پیوستن ایران به کنوانسیون برن اعلام می‌شود می‌توان به دو دسته اقتصادی و احساسی ـ اخلاقی تقسیم‌بندی کرد. از دیدگاه اقتصادی، مخالفان پیوستن به کپی‌رایت جهانی معتقدند پیوستن به نظام‌های بین‌المللی حمایت از کپی‌رایت به واسطه لزوم پرداخت مبالغ کلان بابت دریافت و خرید حق انتشار کتب، نشریات و آثار علمی و نرم‌افزارها، روند انتقال علم و تکنولوژی به این کشورها را متوقف و یا دست کم کند می‌کند.
 
وی ادامه داد: از طرفی آنها بر این باورند که پرداخت کپی‌رایت به مالک اصلی اثر، باعث بالا رفتن قیمت محصولات فرهنگی و از جمله کتاب می‌شود و این در جامعه کتاب‌نخوان ایران، خود به خود معضلی به دیگر معضلات می‌افزاید و این در واقع همان نگرش اخلاقی ـ احساسی به این موضوع است. چون پذیرش کپی‌رایت در درازمدت باعث رشد خلاقیت و نوآوری می‌شود. کشوری که تولیدات خلاقانه داشته باشد می‌تواند به جهانی شدن در این عرصه بیندیشد و بدین ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که شاید در مدتی کوتاه تأثیری بر قیمت کتاب بگذارد، اما در نهایت به نفع خریدار و تولیدکننده هر دو خواهد بود چون به رشد و توسعه سرمایه ملی کمک می‌کند. (البته اگر کتاب و تولید ادبیات و هنر را جز سرمایه‌های ملی محسوب کنیم؛ کاری که کشورهای توسعه‌یافته می‌کنند.)
 
دولت می‌تواند در کوتاه‌مدت روی قیمت کتاب تأثیر بگذارد
این داستان‌نویس اظهار کرد: به نظرم دولت می‌تواند در کوتاه‌مدت از طریق کمک‌هایی که به صنعت چاپ و نشر می‌کند روی قیمت کتاب تأثیر بگذارد؛ درست مثل کمک‌هایی که در دیگر بخش‌های اقتصادی انجام می‌دهد تا هزینه این افزایش بر دوش قشر کتاب‌خوان تحمیل نشود. ترجمه آثار مؤلفان داخلی در دیگر کشورها به سود خود ناشران و نویسندگان و در نهایت تولید ملی خواهد بود.
 
موسوی توضیح داد: امیدوارم دولت بتواند راهکار میانه‌ای بیابد که هم به کپی‌رایت بپیوندیم و هم از ضربه اولیه در صورت افزایش احتمالی قیمت کتاب و محصولات هنری تا حدودی کاسته شود. من در این زمینه و یافتن راهکار برای دولت تخصصی ندارم اما به نظرم راه مسدودی نیست، سیاستگذاران فرهنگی می‌توانند به عملکرد و گام‌هایی که دیگر کشورها در این زمینه برداشته‌اند نگاه کنند، شاید برخی از آن قدم‌ها در اینجا نیز قابلیت اجرایی داشته باشد. شاید نیاز باشد برای رعایت کپی‌رایت برخی موانع دیگر در راه نشر  کتاب برداشته شود و نیاز باشد به نویسنده و مؤلفان آزادی عمل بیشتری بدهند. در حال حاضر، شاهدیم که گاه آثاری ترجمه می‌شوند که به دلیل قوانین داخلی امکان ترجمه‌‌شان وجود ندارد و بنابراین و به‌ ناچار با اثری شرحه شرحه و بی‌معنا و بی‌ربط به اثر اصلی مواجهیم که تحویل مخاطب داده شده است. این ظلم به خواننده، نویسنده اصلی و موجودیت اجتماعی خودمان است.
 
وی بیان کرد: اگر به دیگران احترام بگذاریم، دیگران هم به ما احترام خواهند گذاشت. پس برای احترام به فرهنگ و هنر خودمان هم که شده باید به کپی‌رایت جهانی بپیوندیم. آن‌وقت خواهیم دید روند ترجمه آثار مؤلفان داخلی هم در خارج رشد بیشتری خواهد داشت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها