چهارشنبه ۲ تیر ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۵
حری: هدف قرآن قصه‌گویی نیست بلکه تبشیری برای تقریب به ذهن انسان است/ نامیدن سوره یوسف(ع) به «احسن‌القصص»

ابوالفضل حری، مترجم و پژوهشگر ادبی در نشست تخصصی «روایت‌شناسی قصص قرآنی» با اشاره به اینکه قرآن برای هدایت بشر آمده، اظهار کرد: هدف قرآن قصه‌گویی نیست، بلکه هدف آن تبشیری است و تنها برای تقریب به ذهن انسان قصه‌هایی را در قالب چند آیه و یا چند سوره بیان می‌کند و خود را در سوره یوسف(ع) «احسن‌القصص» نامیده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا) نشست هفتگی مجموعه فرهنگی شهرکتاب، سه‌شنبه یکم تیرماه به موضوع «روایت‌شناسی قصص قرآنی» با سخنرانی ابوالفضل حری اختصاص داشت.
 
وی در این نشست با بیان اینکه رویکرد روایت‌شناختی به قصص قرآنی این اجازه را به ما می‌دهد که با نگاهی تازه‌تر به قصص قرآنی توجه کنیم، گفت: وقتی از بحث روایت‌شناختی درباره قصص قرآنی صحبت می‌کنیم، این سوال در ذهن ایجاد می‌شود که چگونه رویکرد روایت‌شناختی به ما کمک می‌کند تا بتوانیم به شناخت فنی‌تر و دقیق‌تر در قصه‌های قرآنی برسیم.
 
حری افزود: از بدو نزول قرآن و به‌ویژه از یکی یا دو سده پس از نزول آن که علم بلاغت در حال شکوفا شدن بود، بخشی از آیات و گزاره‌های قرآنی تحت عنوان «قصص قرآنی» چندان مورد توجه قرار نگرفتند. حتی مفسرانی هم که در آثارشان به قصص قرآنی پرداخته‌اند نیز به‌عنوان کلیت و آثاری که جنبه‌های هنری این قصص را نشان دهد به آن توجه نکرده‌اند. حال این سوال پیش می‌آید چرا آن‌گونه که انفجار دانش در بلاغت قرآنی ایجاد شد، در قصص قرآنی به‌وجود نیامد، این موضوع می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد و می‌توان از جنبه‌های مختلف به آن نگاه کرد.
 
این نویسنده و پژوهشگر قرآنی ادامه داد: یکی از ویژگی‌های قرآن، زبان ادبی آن است. در واقع در قرآن زبان ادبی و زبان دین‌شناختی ترکیب شده‌اند. اگر به‌صورت پیش‌فرض قرآن را به منزله اثر ادبی و محتوای آن‌ را متن ادبی درنظر بگیریم، به‌خوبی مشاهده می‌شود که خداوند از این زبان ادبی در بسیاری از سوره‌ها به‌ویژه در سوره‌های مکی به طرز زیبایی استفاده کرده است.
 
وی اظهار کرد: وقتی قرآن را به‌منزله متن ادبی درنظر می‌‌گیریم، به‌معنای یک کلام منسجم و متنی به هم پیوسته است. قرآن در یک گفتمان پویا و زنده شکل گرفته است. نه‌تنها بین آیات یک سوره، بلکه بین آیات یک سوره با سوره دیگر، روابط بینامتنی صورت گرفته است و این ویژگی یکی از دلایلی است که مانع از تحریف قرآن شده است.  
 
حری با بیان اینکه برخی ایراد می‌گیرند که در قرآن تکرار زیاد است، افزود: در قرآن تکرار وجود ندارد، بلکه روایت یک داستان به‌طرق مختلف است.
 
این مترجم آثار ادبی عنوان کرد: در حدود یک‌‌چهارم آیات و گزاره‌های قران قصص قرآنی است که این قصه‌ها در سه قالب بیان شده‌اند. قصه‌هایی مربوط به پیامبران گذشته، قصه‌هایی از سیره پیامبر (ص)، دوره نزول قرآن و حوادثی که هنوز اتفاق نیفتاده و به آینده مربوط می‌شوند. قصه‌هایی درباره انبیاء گذشته هستند و جنبه پویایی دارند؛ نه‌تنها این قصه‌ها با گذشته بلکه با اصحاب دوران پیامبر (ص) و همچنین با ما در دوره معاصر سخن می‌گویند.
 
حری گفت: یک نکته مهم را باید درنظر داشت، که هدف قرآن قصه‌گویی نیست، بلکه هدف آن تبشیری است و تنها برای تقریب به ذهن انسان قصه‌هایی را در قالب چند آیه و یا چند سوره بیان می‌کند. قرآن خود را در سوره یوسف(ع) «احسن‌القصص» نامیده است. قرآن نه‌تنها بهترین قصه، بلکه بهترین شیوه قصه‌گویی است.
 
وی ادامه داد: خداوند به‌گونه‌ای قسمت‌های مختلفی از قصه‌های قرآنی را بیان کرده که ذهن ما در خواندن آنها پویا باشد. خداوند در قرآن برای اینکه پیام‌های الهی و تربیتی را برای انسان بیان کند، آن‌ را در لفافه‌ای از جنبه‌های ادبی پیچانده است.
 
حری در معرفی گونه‌شناسی قصه‌های قرآنی اظهار کرد: در بسیاری از قصص قرآنی از تکنیک «داستان در داستان» استفاده شده است که این داستان‌‌ها جنبه نمادین یا تمثیلی در دل داستان‌های دیگر دارد. بخش دیگری از داستان‌های قرآن قصه‌های «مکافات‌محور» هستند که به بیان مکافات یک قوم یا قبیله اختصاص دارد که می‌تواند از دو جنبه دستورزبان و روایت‌شناختی این قصص مورد بررسی قرار گیرد.
 
این پژوهشگر در ادامه این نشست تخصصی به ذکر نمونه‌هایی از داستان‌های قرآنی در آیات و سوره‌های مختلف قرآن و بررسی جنبه‌های روایت‌شناختی آن‌ها اشاره کرد.         

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها