علیاکبر علیزاد در نخستین نشست کتابخوان تخصصی هنر با بیان این که متأسفانه جامعه تئاتر با مطالعه بیگانهاست، گفت: شاید تألیف کتابهایی مثل «ضرورت تئاتر» و «تنفس در هوای تئاتر» به فعالان عرصه مکتوب هنر نمایش انگیزه ادامه فعالیت بدهد و کورسوی امید را در مقابل چشمانمان روشن نگه دارد.
بهزاد قادریان، مترجم کتاب «ضرورت تئاتر» به عنوان اولین سخنران، گفت: پاول وودراف، نویسنده این کتاب میداند که در این مکان نقد کتاب در حال انجام است به همین دلیل متنی را برای شما نوشته است که بخشهای مختلف آن را در فواصل گفتوگو برایتان میخوانم. انتشار این کتاب را دوستان من در مینوی خرد بر عهده داشتند اما متأسفانه هرچه نگاه میکنم، آنها را در سالن نمیبینم.
قادریان افزود: پاول وودراف، استاد دانشگاه تگزاس در رشته فلسفه است. او الآن ۷۳ سال سن دارد و به فلسفه یونان باستان در گرایش به هنرهای نمایشی و تئاتر علاقهمند است. او طرفدار دموکراسی یونانی است و در اصطلاح یک منتقد اصلاحطلب در جامعه امریکا است.
وی با اشاره به فرضیه وجود شباهت بین وودراف و چامسکی، گفت: من درباره این فرضیه از خود پاول وودراف پرسیدم. او گفت که آرمان من برخاسته از مردم و برای مردم است و این تعریف با هر نوع آنارشیسمی تفاوت دارد. پاول وودراف خودش را فردی علاقهمند به اصلاحات تدریجی معرفی میکند و استدلالش برای این علاقهمندی به مقبولیت تکامل در قیاس با انقلاب اشاره دارد.
قاریان با بیان اینکه او و پاول وودراف از راه ایمیل با هم در ارتباط هستند، اظهار کرد: من و وودراف هر دو عاشق همکاری با دانشجویان دوره لیسانس هستیم و علاقهمندی ما به این مقطع اصلاً قابلمقایسه با دوره کارشناسی ارشد و دکتری نیست. پاول وودراف، تئاتر را از معنای سنتی خالی میکند و مفاهیم متفاوت و جدیدی را به این معنی این کلمه وارد میکند. او تمام سطوح زندگی را یک نمایش میداند اما معتقد است برای رشد و موفقیت در این مسیر هنرمند باید خودش را از دوستان نابابش دور نگه دارد. منظور او از دوستان ناباب افراد دانشگاهی است که همهچیز را در ساحت نظر و در سطح دانشگاه هنرهای زیبا جستوجو میکنند. او این بخش از تئاتر را رد نمیکند اما معتقد است همه تئاتر، این نیست.
قادری با اشاره به دیگر اثر پاول وودراف، «نخستین دموکراسی» افزود: من اول کتاب «ضرورت تئاتر» را ترجمه کردم اما بعداً متوجه شدم که توضیحات وودراف در این کتاب تکمیلکننده سخنان او در کتاب نخستین دموکراسی است. بنابراین به علاقهمندان تذکر دادم که لزوم درک کامل کتاب «ضرورت تئاتر» این است که هنرجو پیش از آن باید به سراغ «نخستین دموکراسی» برود.
رامتین شهبازی، در بخشی از سخنانش در این نشست، درباره محتوی کتاب «ضرورت تئاتر» گفت: از فصل اول تا پایانی این کتاب، بر طبق نظاممندی خاصی جلو میرود و در آنچه به معنای تئاتر ذهنی در خود دارد، سعی میکند که ارائه جالبی بیان کند. او هرگاه سخن از ساختارگرایی میشود، خودش را با پیروان این عقیده در فاصله قرار میدهد و از بیرون به این ماجرا نگاه میکند. او پیروان این عقیده را از خودش نمیداند اما به آنها اجازه میدهد که به بحثش وارد شوند.
وی افزود: وقتی سه مخاطب را که یکی خاخام، دیگری کشیش و نفر سوم بیدین بودند، بعد از پایان نمایش، مورد سؤال قرار میدهد و از آنها درباره کیفیت نمایش میپرسد، در مواجه با تحلیل دینی هرکدام از این افراد، میگوید که شما تئاتر مرا نقد نکردید. آنچه از طرف شما نقد شد، مذهب بود.
علیاکبر علیزاد، در بخشی از این نشست، درباره کارکرد کتاب در هنرهای نمایشی ایران گفت: در سال های گذشته کتاب نقش مهمی در عالم هنر نمایش ایفا کرده است. ساحت نظری در تئاتر با آنچه در عمل از سوی اهالی این هنر دیده میشود کاملاً متفاوت است. در این میان، کتاب میزان فاصله این دو ساحت را بیان میکند و میتواند در نقش یک حلقه واسط عمل کند.
وی افزود: امروز اگر کسی بخواهد در هنر تئاتر ایران از برتولت برشت، حرف بزند بدون شک مورد هجوم به اصلاح علاقهمندان به تئاتر مدرن قرار میگیرد. گاهی رفتار ما طوری است که انگار از جریان تئاتر مدرن در سطح دنیا هم جلو افتادهایم.
دبیر مجموعه تئاتر نشر بیدگل، با اشاره به فعالیتش در فضای آکادمیک، ادامه داد: من این نقص را هم در فضای آکادمیک و هم در بخش آزاد جامعه تئاتر ایران میبینم. متأسفانه بیشتر اهالی تئاتر بامطالعه بیگانهاند. شاید تألیف کتابهایی مثل «ضرورت تئاتر» و «تنفس در هوای تئاتر» به فعالان عرصه مکتوب هنر نمایش انگیزه ادامه فعالیت را بدهد و کورسوی امید را در مقابل چشمانمان روشن نگه دارد.
نظر شما