پنجشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۵
قاسمی: روزگار به جای قلم، تیغ صحافی به دست «عیدی» داد/ عیدی: شعر شعور لرستان مغفول مانده است

سیدفرید قاسمی در نکوداشت یک عمر فعالیت ادبی استاد اسحاق عیدی، کتابشناس و صحاف گفت: کتابفروشی او که از رونق افتاد، روزگار به جای قلم، تیغ صحافی به دستش داد و با پیشه صحافی به ما گفت در مجلدگری، ما را هنری است. به جلدسازی روی آورد تا نسبتش با کتاب از بین نرود. عیدی نیز گفت: لرستان سرزمین ناشناخته است، در جهان لرستان را با نام مفرغ می‌شناسند و در سطح ایران با فلک‌الافلاک و در این میان شعر شعور لرستان مغفول مانده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از پایگاه خبری گُلوَنی، نکوداشت یک عمر فعالیت ادبی استاد اسحاق عیدی، کتابشناس، مولف و صحاف در تهران برگزار شد.

«لری‌ها» کتابی که اجازه توزیع نیافت

سید فرید قاسمی در معرفی اسحاق عیدی گفت: خواهی بلند ساز مرا، خواه پست کن/ کار من از بلندی و پستی گذشته است. مجلس به مناسبت بزرگداشت بزرگمردی برپاست که بیش از ۶۰ سال از عمر ۷۵ ساله‌اش را با کتاب گذرانده است. در عرصه فرهنگ تنفس کرده، زحمات فراوانی کشیده، طعم مرارت‌های بسیار کشیده، نزد لرستان‌پژوهان قدر و منزلت بالایی دارد، اما بسیاری به سبب آگاهی نداشتن نسبت به تلاش‌های او، به جایگاه واقعی و درخورش وقوف ندارند.

وی افزود: حدود دو دهه پیش که مشغول نگارش مجلدهای خرم‌آبادشناسی بودم، دو جلد را به تاریخ شفاهی خرم آباد اختصاص دادم. یکی از گفت‌وگوهای مجلد سوم به استاد اسحاق عیدی اختصاص پیدا کرد با این تیتر: پیر ناکام. سیر زندگی ایشان در آن گفت‌وگو تا حدودی مشخص است. از دستیاری پدر در کتابفروشی، تحصیل و انس با کتاب، کتابخوانی و مجله‌خوانی، ایام آموزگاری، اشتغال در کمیته ملی پیکار با بیسوادی، انتقال به فرهنگ‌و‌هنر، ترک تحصیل دوره کارشناسی ارشد دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات فارسی، همکاری با مطبوعات پایتخت، حضور در انجمن‌های ادبی و مجامع فرهنگی، شعرگویی، انتشار جُنگ فلک‌الافلاک با همکاری زنده‌یاد نصیری‌پور، بیکاری، کتابفروشی، صحافی و روزگارانی از این دست.

حافظه مطبوعات ایران ادامه داد: جمله یاران چون خیال از پیش ما برخواستند/ ما خیال یار خود را پیش خود بنشانده‌ایم. در نگاه و سکوت او، هزاران حرف را می‌توان شنید. هنوز بی‌تاب کتاب‌های نو و تازه‌های نشر است. آن عزیز انیس و جلیس با کتاب، گوشه‌گیری ناخواسته خود را در چهار دهه باز هم دغدغه‌مندانه با پژوهش‌های ژرف و کتاب تعریف کرد. کتابفروشی او که از رونق افتاد، روزگار به جای قلم، تیغ صحافی به دستش داد و با پیشه صحافی به ما گفت در مجلدگری، ما را هنری است. به جلدسازی روی آورد تا نسبتش با کتاب از بین نرود. اگرچه که گزیده‌گو و کم‌نویس است و آنچه که نوشته شده، کمتر عرضه شده، جز سروده‌ها و نگارش‌های او برای روزنامه‌ها و مجله‌ها و رادیو خرم آباد و انتشارات اداری به دو اثر او اشاره می‌شود که هر یک سرنوشت مجزایی پیدا کرده‌اند.

قاسمی اظهار کرد: کتاب «لُری‌ها» و دیگری «فرهنگ بزرگ و دستورنامه زبان لری» است. «لری‌ها» را سال ۱۳۵۷ در ۴۸ صفحه رقعی در چاپخانه امیرکبیر چاپ کرد، اما اجازه توزیع نداشت و همه کتاب خمیر شد. من که سال‌ها در پی آثار لرستانی‌ها بودم و مطالب لرستان‌پژوهی، به وسیله چاپکار چاپخانه امیرکبیر نسخه‌ای از آن کتاب را به دست آوردم که شاید نسخه‌ای که من دارم، تک نسخه آن کتاب باشد.

وی با اشاره به خاطرات عیدی از تاریخ معاصر زاد و بوم ما عنوان کرد: در این دفتر بنا و باور و آیین و به طور کلی نمادها و نشانه‌های بومی در سروده‌هایش خوش نشستند، اما افسوس که عموم نتوانستند از آن بهره‌یاب شوند. امید داریم با راه‌اندازی کتابخانه برخط لرستان‌پژوهی، اینگونه آثار را در معرض دید و استفاده همگان قرار دهیم. به یقین آثار دیگری هم پدید آورده‌اند که ما بی ‌خبریم، اما امید داریم میان آثار چاپ نشده ایشان، خاطراتشان باشد. خاطراتی که نوشته نشود، جفای به تاریخ فرهنگی و هنری و اجتماعی لرستان است. تاریخ زاد و بوم ما، تاریخ معاصر زاد و بوم ما، در سینه استاد عیدی است. اگر نوشته که فبها، اگر ننوشته، به تاخیر نیندازد. هزار قصه ناگفته داشتم ای عمر، شتاب کردی و ناگفته ماند قصه من.

این کتابشناس بیان کرد: اثر سترگ زندگی ایشان، فرهنگ بزرگ و دستورنامه زبان لری است؛ واژه‌نامه بی‌نظیر همراه با دستور زبان که وسواس بیش از حد ایشان سبب شده که تا به امروز انتشار نیابد. تلاشی پرمایه و ارزشمند که امیدواریم به همت عزیزانی که این مجلس را برپا فرموده‌اند، جناب دکتر گیل‌آبادی و آقای رضا ساکی، این کتاب به زیور طبع آراسته شود. یقین دارم که مشوق و محرک بی‌تاثیر نیست تا ایشان آثارشان را چاپ کنند. زمانی که خنده افسرده استاد عیدی را می‌بینم، به ایشان حق می‌دهم. این ماه‌ها و روزها مدام شعری را با خود می‌خوانم. یادت به خیر که با دلشکستگی، پا بر سر شکسته دنیا گذاشتی. فردای ما ز غصه دیروز جان سپرد، دیروز را به وعده فردا گذاشتی.

شعر شعور لرستان مغفول مانده است!

عیدی در ادامه این نکوداشت گفت: به نام خدایی که کردار، گفتار نیک و رفتار نیک را در نهاد انسان ارزانی داشت و به نام خدایی که فردوسی بزرگ در یک بیت موجز ذات احدیتش را چنین تعریف کرده است: خداوند بالا و پستی تویی/ ندانم چه‌ای هرچه هستی تویی. سلام عرض می‌کنم خدمت شما، سلامی از یک فرد لر. البته این سلام مثل آن سلامی نیست که در آن زبانزد چندان ناخوشایند نهفته است که با آز و طمع آمیختگی پیدا کرده است. سلام من، سلامی است به گستردگی سرزمین سبز لرستان، خفته در زیر مخمل سبز قرمز شقایق. سلام من ترنم نرم رود کشکان، رود سیمره و رود سزار است. درود می‌فرستم به همت همه شما عزیزانی که زحمت به خود راه داده‌اید، بزرگواری کرده‌اید، اجازه داده‌اید من از حریم مهرورزی شما بهره‌مند شوم.

وی افزود: صادقانه عرض کنم، خود را لایق این مجلس نمی‌دانم. کاری نکردم که مستوجب ایجاد زحمت برای فرد فرد شما شوم. این را برای خود حقی نمی‌دانم، ولی از آن‌جا که گستره محبت، انسانیت و کرم شما تا آنجاست که به قول سعدی بزرگ: سیمرغ در قاف قسمت خورد، من حق دارم که از این کرامت برخوردار شوم. بین این حق و ناحق و دو عاطفه متضاد، من خود را مکلف، موظف و متعهد می‌دانم که با تمام وجودم و از بن دندان از یکایک شما تشکر بکنم و خاک پای مقدس شما را طوطیان چشمان ۷۵ ساله خودم بکنم.

این کتابشناس ادامه داد: همان‌طور که جناب استاد حدادی فرمودند، لرستان سرزمین ناشناخته است. متاسفانه در سطح جهان لرستان را با مفرغ می‌شناسند و در سطح ایران با فلک‌الافلاک و سنگ‌نوشته و پل‌شکسته. در این میان شعر شعور لرستان مغفول مانده است. شعر شعور لرستان شاید چندین دهه و شاید سده‌ها به دلیل نبود امکانات و فراهم نبودن وسایل نتوانست خود را نشان بدهد.

عیدی در پایان گفت: به دو نکته کوتاه اشاره می‌کنم. اوایل این قرن عده‌ای از لرستانی‌ها را به جرم طغیان، به جرم سرکشی یا به تهمت ایجاد اغتشاش، تحت عناوین خاص اعدام کردند و این را همه شما لرستانی‌ها می‌دانید. نسل‌های دوم این به اصطلاح سرکشان و طغیانگران، تبدیل شدند به سفیرکبیر مرحوم فتح‌الله پورسرتیپ صغیر و کبیر، دکتر محمد عالیخانی، دکتر هوشنگ اعظمی، دوست عزیزم مهندس والی‌زاده. این‌ها برخواسته از همان متنی هستند که پیشینیان آن‌ها به عنوان طاغی و سرکش به دیار عدم فرستاده شده بودند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها